سعيد سلطاني گفت: مردم كشورمان بي هيچ قيد و شرطي تماشاي سريالهاي ايراني را به هر سريال ديگري ترجيح ميدهند و به وضوح ميتوانيد در مراودههايتان با مردم به اين موضوع برسيد.
اين روزها كه اغلب كارگردانهاي خوب و كاربلد سيما به سمت شبكه نمايش خانگي رفته و برخي هم بيكارند، سعيد سلطاني با سريال «در جست و جوي آرامش» بار ديگر مخاطبش را درگير قصهاي تامل برانگيز كرده است. سلطاني بعد از تجربه موفق «ستايش 1 و 2» روايت قصهاي را بر عهده گرفته كه تك تك كاراكترها قصهاي پر و پيمان براي خود دارند و شايد بتوان با قصه هر كدام از آنها سريالي مجزا ساخت. سلطاني با كارگرداني اين سريال نشان داد كه حتي در اوضاع بد و شرايط نا به سامان هم ميشود سريال خوب ساخت و مخاطب داشت!
خبرگزاري فارس با او درباره اوضاع تلويزيون و سريال سازي و «در جست و جوي آرامش» گفتگويي انجام داده است كه درادامه آمده است:
قصه ركن اصلي يك اثر نمايشي است كه متاسفانه مدتي است تلويزيون ما در اين زمينه به شدت كم كار شده است.
- انتخاب سوژههاي جديدتري كه بينندگان تلويزيون مسائل روز جامعه و دغدغههاي شخصي و اجتماعشان را در آن ببينند وجوهاتي را ايجاد ميكند كه باعث اسباب جذب مخاطب خواهد شد. از طرفي كماكان معتقدم كه مردم كشورمان بي هيچ قيد و شرطي تماشاي سريالهاي ايراني را به هر سريال ديگري ترجيح ميدهند و شما به وضوح ميتوانيد در مراودههايتان با مردم به اين موضوع برسيد. عليرغم اينكه سريالهاي عجيب و غريب تركيه و كرهاي با زيرنويس و دوبلههاي كج و معوج پخش ميشود اما باز هم ترجيح مردم با مجموعههاي ايراني است و نشان دهنده آن هم همان اقبالي است كه از هر سريال ايراني با همه كم و كاستيهايش به عمل ميآيد. اما در اين ميان نكته اصلي فيلمنامه است و اگر متمركز با ديدگاه و موضوعاتي كه عرض كردم پيش رويم توليداتمان در اجرا هم ميتواند با اقبال خوبي مواجه خواهد شود.
** توليد سريال در اين مدت اخير كم نبوده، اما نكته اي وجود دارد و آنهم اينكه سريالهاي قديمي تلويزيون حتي در بازپخشها بيشتر از سريالهاي جديد مورد توجه قرار ميگيرد. دليل اين موضوع چه ميتواند باشد؟
- به لحاظ كمي در اين سالهايي كه گذشت ما سريالهاي كمتري توليد كرديم و بالاخص در اين دو سه سال اخير كه افت كمي در توليدات تلويزيوني داشتيم. اما حالا رويكرد جديدي كه تلويزيون دارد و به سمت فراگيرتر شدن اين توليدات رفته و علاوه بر نگاه كمي، نگاه كيفي هم دارد بالطبع من هم اميدوارم كه اين اتفاق بيفتد. اما چيزي كه فاصله اين اقبال بين توليدات دهه 80 با امروز است باز هم نوع نگاهي است كه به مسائل روز جامعه و مبتلا به جامعه است. محدود شدن به مسائل خانوادگي و روابط زناشويي به طور صرف در بخشي از توليدات تلويزيوني لازم است، اما مردم ما امروز به نسبت دهه 80 مسائل ديگري هم دارند كه دوست دارند در سريالهاي تلويزيوني حداقل يك خطي از آن را ببينند. ما نبايد فاصلهاي بين مطالبات بر حق مردم و تصورات و خواستههاي فرهنگي مردم ايجاد كنيم و اكر ما به آنها ندهيم فيك آن در فضاي مجازي موجود است و آنها به سراغش ميروند و ما نميتوانيم با نديده گرفتن اين مطالبات فكر كنيم كه آنها حل شده و مردم به آنها توجهي ندارند. به نظرم بايد به سمت اين موضوعات برويم و تمام سر فصلهايش هم در معاونت تحقيقاتي تلويزيون هست و محققيني هستند كه با آمارها و مسائل روز جامعه درگير هستند. معتقدم اگر اين رويكرد اتفاق بيفتد شاهد اقبال دوباره مردم به تلويزيون خواهيم بود. اگر الان ميبينيم كه مردم به سمت سريالهاي دهه 80 و بازپخش آنها تمايلي نشان ميدهند، درامهاي قويتري ساخته ميشد و اگر ما به سمت اين درامهاي قوي برويم دوباره خواهيم ديد كه مردم به سمت تلويزيون برميگردند. باز هم ميگويم كه پاشنه آشيل اين ماجرا مربوط به فيلمنامه است. فيلمنامه خوب و فيلم نامهاي كه مولفههاي لازم براي درگير كردن بيننده با مشمون و محتواي خود را دارد در اجرا قلابهاي لازم را براي درگير كردن بيننده خواهد داشت. يك دو دو تا چهار تاي ساده است و همه ما انگار هم سوال و هم جواب را ميدانيم و بيشتر اقدام كردن لازم است.
برخي از موضوعاتي كه مردم دوست دارند در قاب تصوير تلويزيون آنها را ببينند، دچار سانسور ميشود و سازندگان مجبور به سانسور ميشوند.
- بالطبع تلويزيون ما داراي چارچوب است و به نظرم بد نيست. اينكه بر مبناي سفارش، سريالي را بسازيم اصلا بد نيست، اما سفارشي ساختن بد است و اينكه سر فصلهاي موضوع كلي را بگيريم و بر مبناي اينكه اشارهاي به آن سر فصلها كرديم سريالي را توليد كنيم، اشتباه است. با نوع تصوري كه دارم اگر بخواهيم بر اساس محتوا و مضمون و يك پند و اندرز چهار چوب شده بخواهيم اثري را بسازيم اقبالي ايجاد نخواهد كرد. اگر قصهاي را تعريف كنيم كه آدمهاي واقعي و شرايط واقعي در آن وجود داشته باشد بالطبع مضامين انساني هم در آنها وجود خواهد داشت. روابط روزمره ما پر از مولفههاي اخلاقي اشارات اجتماعي و هزار و يك مضمون ديگر است كه لازم نيست به شكل ديكته شده به آنها نگاه كرد. اگر قصهاي در ذات خودش درست تعريف شود همه اين پيام و محتوا و مضمون ها در آنها گنجانده شده است و با تعريفي درست مي توان آنها را به بيننده منتقل كرد.
** مجموعه «ستايش» قصه شاخصي نداشت، اما آنقدر درام و نوع پرداخت آن قوي بود كه مخاطب را درگير كرد تا جايي كه هنوز دنبال ساخت سري 3 آن هستند و ما اين درام قوي را در «در جست و جوي آرامش» هم ديديم.
- بله قصدمان اين بود كه قبل از نگاه كلي و دستور عملي تلويزيون نگاه كنيم قصهاي درگير كننده را تعريف كنيم كه بيننده آدمهايش را بپذيرد و به سرنوشتشان علاقه مند باشد و اميدوارم اين اتفاق درباره اين سريال هم بيفتد.
همه توقع داشتند كه سعيد سلطاني به جاي اين سريال، سري سوم ستايش را بسازد. چه اتفاقي افتاد؟
- ما كه تمايل به ساخت ادامه ستايش داريم اما قبل از آن خواست تلويزيون مهم است كه بايد مقدمات اين جريان را آماده كند. تخصيص بودجه داده شود و فيلم نامه هم نوشته شود و ما هم مثل شما دوست داريم تا اين اتفاق بيفتد چه با من چه بدون من. خود مجموعه آندقر بار جذابيت داشت كه اگر با هر كارگرداني ساخته شود اين قصه درگير كننده خواهد بود.
* مولفههايي كه درام را جذاب خواهد كرد، در مورد ستايش چه مولفههايي بود؟
- پرداختن به زاويه نگاه جديدي بود كه به آدمها ميشد. ما با دو طرز تفكر مواجه بوديم يكي خانواده ستايش و ديگري خانواده حشمت فردوس بود. به علاوه اينكه با سرنوشت دختري مواجه بوديم كه در ابتداي امر به نظر بيدست و پا و بي تجربه به نظر ميرسد و اما گذر زمان و حوادثي كه برايش اتفاق ميافتد از او يك زن ميسازد كه از پدر بيمار و دو فرزند يتيمش نگهداري ميكند. گذري بود كه از يك زن يك انسان پر تكاپو مي ساخت. وجوهات درگير كننده در اين قصه همينهايي بود كه بيان كردم.
هميشه سرنوشت زنها در قالب آثار نمايشي به خصوص در تلويزيون با استقبال خوبي روبرو ميشود. فكر ميكنيد دليل اين موضوع به خاطر اين نيست كه مخاطبان اصلي سريالهاي ما خانمها هستند؟
- شايد يكي از دلايلش همين باشد، اما عمدتا هر جا كه انساني به كاراكترها نگاه شود و قصه از وجوه انساني تعريف شود، حال چه قصه يك زن باشد و چه قصه يك مرد، قصه همه است و درگير كننده خواهد شد.
** خودتان دوست نداريد قصهاي جديد با محوريت يك زن بسازيد كه سرنوشتش را نشان دهيد؟
- دوست دارم قصهاي خوب بسازم كه قبل از هر چيز خودم را درگير كند كه دوست داشته باشم تعريفش كنم و ارزش وقت و هزينهاي كه مردم خواهند گذاشت را داشته باشد.
تا به حال از بازخوردهاي سريال «در جستجوي آرامش» راضي بوديد؟
- تا الان كه به لطف خداوند سريال به خوبي ديده شده است. ما و گروه سازنده مدت زيادي مشغول كار بوديم و در شرايط سختي در سرما و گرما و با تعداد زيادي بازيگر و لوكيشن اين سريال را ساختيم كه اميدوارم مردم نيز آن را دوست داشته باشند.
امتیاز شما