سریال «بوم و بانو» با درونمایهای تاریخی- مذهبی و برخورداری از درامی عاشقانه از شبکه دو سیما این شب ها پخش میشود. سریالی که در دل خود روایتگر برخی رویدادهای سیاسی اجتماعی تاریخ پهلوی اول است. داستان سریال «بوم و بانو» حاصل تخیل نویسنده و جزو هویت هنری اثر است و در 150 لوکیشن در شهرک سینمایی غزالی و نقاط دیگر تصویربرداری شده است. با آرمان زرین کوب تهیه کننده و شعله شریعتی نویسنده این سریال برای آشنایی بیشتر با شرایط ساخت آن گفت و گو کرده ایم که می خوانید:
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، این سریال را می توان تلاقی عشق، سیاست و دین در جامعه ای دانست که با توجه به وجود تجدد غربی و دیکتاتوری حاکم بر آن، با فراز و نشیب های بسیاری همراه است.
دغدغه مفهوم عاشورایی در «بوم و بانو»
آرمان زرینکوب، تهیهکننده آثاری چون «ماه و پلنگ»، سهگانه «ستایش» و ... ، تهیهکننده سریال «بوم و بانو» است. تهیهکنندهای که به شناخت ذائقه مخاطب تاکید میکند و سطح جذب مخاطب آثار پیشین او نیز گواه این مدعاست. به نظر وی بهتر است سریالها تنها در یک جدول پخش و زمان مشخص از شبکههای سیما روانه آنتن نشوند؛ چرا که گسترش سریالسازی علاوه بر جذب مخاطب بیش تر برای رسانه ملی، درآمدزایی و پربارتر شدن آگهیها را نیز به دنبال دارد.
تهیهکننده «بوم و بانو» درباره تولید این سریال اظهار داشت: آثار تاریخی همانطور که برای مخاطب جذاب است برای من به عنوان تهیهکننده هم جذابیتهایی دارد. البته به لحاظ برنامهریزی تولید و اقتضائات هر اثر تاریخی ، ساخت این گونه کارها کاملا با تولید سریال های شهری و به روز متفاوت است.
زرینکوب با اشاره به اینکه ساخت آثار تاریخی در کنار جذابیتهایش، دشواریهای خاص خودش را هم دارد، تصریح کرد: من به سراغ طرحی نوآورانه رفته ام که سالها ذهنم را درگیر کرده بود. افزون بر این، در این طرح، مفهومی عاشورایی وجود داشت که دغدغه من بود و میخواستم آن را به سرانجام برسانم.
وی درباره مراحل تولید اثر اضافه کرد: بعد از یکی دو سال، کار به مرحله اجرایی رسید. معیارهای من در انتخاب این اثر ابتدا مفهوم عاشورایی طرح و سپس درام داستان بود که در دل خود با پدیدههای اجتماعی که در آن بازه تاریخی اتفاق افتاده تلفیق میشد.
تهیهکننده «بوم و بانو» درباره بازخورد مخاطبان اظهار داشت: به نظرم به لحاظ جذب مخاطب جواب گرفتهایم. در انتخاب بازیگران هم سعی کردیم کسانی را انتخاب کنیم که کم تر دیده شده باشند. روی جزئیات طراحی لباس و صحنه هم بیش تر از آثار دیگر کار کردیم. همکاران خوب سینمایی که افتخارات زیادی در این عرصه داشته اند، همراهی زیادی با ما کردند و همه اینها باعث شد مجموعهای را این شبها روی آنتن تماشا کنیم که خوشبختانه مخاطب هم آن را پسندیده و دنبال میکند.
همه چیز به بودجه بستگی ندارد
زرینکوب با بیان اینکه رقابت سریالها در شبکههای مختلف بر کیفیت آثار اثرگذار است، درباره ارتقای کیفی سریالها ابراز داشت: وقتی تهیهکنندهای به سراغ تولید یک سریال میرود بنا بر شرایط آن اثر برنامهریزی، تفکر و قالب خاصی را انتخاب میکند که در کیفیت کار تاثیر دارد. در این میان بودجه طرح هم میتواند به فرآیند ارتقای کیفی کار کمک کند. البته همیشه همهچیز به بودجه بستگی ندارد و در مواردی ذوق و سلیقه عوامل سازنده میتواند بسیار پیشبرنده باشد. در حقیقت به جز تامین بودجه یکی از عوامل دستیابی به توفیق، نگاه گروه سازنده در انتخاب قصه، بازیگر، طراحی بجا و ... است.
وی با بیان اینکه بحث کیفیت فارغ از رقابت شبکهها در جذب مخاطب اثرگذار است، اظهار داشت: مخاطب امروز کاملا یک اثر باکیفیت را از یک کار متوسط یا ضعیف تشخیص میدهد. وقتی یک کار با کیفیت به او نشان میدهیم مثل این میماند که یک کالای باکیفیت برای خانه خود میخرید و به بقیه هم توصیه میکنید که از این کالا برای خانه خود تهیه کنند. این کیفیت دهان به دهان میچرخد. البته هر سریالی در تلویزیون شرایط خاص خودش را دارد، ولی عمده پسند مخاطب، به نوع قصه و کیفیت اثر برمیگردد. بنابراین اثرِ با کیفیت، خواه ناخواه دیده میشود.
عوامل پربیننده شدن سریالها
تهیهکننده «ستایش» با اشاره به اینکه سریالها صرف داشتن قصه جذاب، ضامن جذب مخاطب نیست، اضافه کرد: در کنار آن انتخاب گروه تولید، گروه بازیگران، گروه پس از تولید، موسیقی و تدوین کار هم تاثیر بسزایی در دیده شدن یک سریال دارد.
زرینکوب ادامه داد: همه ما به کاری که میکنیم متعهد هستیم، ولی آیا در میان افراد متعهد، همه با استعدادند. به هر حال کسانی هم پیدا میشوند که با وجود تعهد از پس یک کار مطابق با سلیقه مخاطب برنمیآیند. عرضم این است که خلاقیتها و حُسن سلیقهای در برخی افراد وجود دارد که با مبالغ کم تر هم میتوانند انتخابهای بهتری داشته باشند تا اثر دیده شود.
این تهیهکننده در ادامه تاکید کرد: به هر حال بودجه مناسب، مدیریت کارآمد و شناخت از اثری که در حال شکلگیری است در جذب مخاطب تاثیر دارد. بارها سریالی از تلویزیون پخش شده که به نسبت باقی آثار بیش تر دیده شده و به قول معروف «گرفته» و افراد جامعه را درگیر کرده تا جایی که بر نامگذاری نوزادان در آن سال تاثیر گذاشته است. این نوع سریالها عوامل یادشده را به درستی کنار هم قرار دادهاند.
ارتقای سلیقه مخاطبِ تلویزیون
هر سال سریالهای بسیاری ساخته میشوند که تاثیر مستقیم بر سلیقه بیننده رسانه ملی دارند، زرینکوب در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان سلیقه مخاطب تلویزیون را ارتقا داد، اظهار داشت: معتقدم در رسانه تلویزیون تهیهکننده در ارتقای سلیقه مخاطب نقش مهمی دارد. تهیهکننده باید مخاطب تلویزیون را بشناسد و بتواند طیف مخاطبان آثار تلویزیونی را طبقهبندی کند. اگر یک کار درام سنگین اجتماعی تولید میکند سن و سال مخاطبان مربوط به آن درام را بشناسد. این شناخت و در دست داشتن نبض مخاطب میتواند به شکلگیری داستان، اجرای ایده، انتخاب عوامل و ... کمک کند.
وی ادامه داد: این بینش هم، از مطالعات روان شناسی، جامعهشناسی و ... ناشی میشود. این نکات باعث میشوند اثری تولید شود که هم به ذائقه مخاطب خوش آید و هم تهیهکننده تمایلی به تکرار یک اثر نداشته باشد، بلکه بخواهد در هر کار به نسبت آثار گذشته یک پله صعود کند و توقع مخاطب را هم از اثری که تولید میکند بالاتر ببرد.
نقش سازمان در تسهیل سریالسازی
وی با اشاره به نقش اثرگذار سازمان در تسهیل شرایط سریالسازی عنوان کرد: تولیدات ما در بخش نمایشی بیش تر به این مختص شده که در یک زمان خاص سریالهایی از شبکههای مختلف پخش شود. به نظر من سازمان میتواند با یک نگاه مثبت، سریالسازی را منوط به جدول پخش و زمانی خاص نکند. به عنوان مثال بهتر است سریالی ساعت شش بعدازظهر پخش شود و مخاطب سنی خاص خودش را داشته باشد. یا ملودرامیبرای یک ساعت دیگر در نظر گرفته شود. به نظرم بهتر است انرژی عمدهای متمرکز بر این کار باشد و سریالهای متعدد و متنوعی برای ساعتهای مختلف ساخته شود.
تهیهکننده «ماه و پلنگ» اضافه کرد: بودجه و سازوکار تولید هم راحتتر میشود. متاسفانه فرآیند تصویب و به اجرا رسیدن طرحها کمی دشوار شده که البته تا کنون این سختی شاید خیلی در کیفیت اثرگذار نبوده است. بدیهی است که شوراها وظایف نظارتی خود را انجام میدهند، ولی در کنار آن اگر این اتفاق را کمیبه سمت تعامل بیش تر با گروههای تولید با سابقه ببریم، نتیجه بهتری حاصل میشود. هر قدر روی کیفیت اثر، جذب مخاطب، ارتقای فیلم نامه و ... متمرکز شویم و بخشی از آن را به گروه تولید بسپریم در هر دو قسمت جذب مخاطب و درآمدزایی جواب بهتری میگیریم.
هنوز شخصیتهای زیادی وارد داستان نشدهاند
فیلم نامه بخش مهمی از بار توفیق یک اثر سینمایی یا تلویزیونی را به دوش میکشد، ولی شاید آنگونه که باید نام فیلم نامهنویسها به عنوان یکی از مهمترین اجزای شکلگیری فیلمها و سریالها به میان نمیآید. سریال «بوم و بانو» که این شبها از شبکه دو سیما روانه آنتن میشود به قلم شعله شریعتی نگاشته شده؛ بانوی فیلمنامهنویسی که آثاری چون «خط قرمز»، «همسفر»، «لبه تاریکی»، «ستارههای سربی»، «خانه بیپرنده»، «روزهای بیقراری2»، «شکوه زندگی»، «پنجره» و ... را در کارنامه دارد.
شعله شریعتی، نویسنده فیلم نامه «بوم و بانو» درباره شکلگیری قصه این سریال به نگاشتن طرح آن در سالها پیش اشاره کرد و گفت: دوسال پیش در بازنویسی، قصه را کاملتر کردم و شخصیتها را گسترش دادم. چون به مطالعات تاریخی علاقهمندم، میدانستم که در دوره قاجار نقاشان شهیری چون کمالالملک زیستهاند. من بسیار علاقهمند بودم که درباره یک نقاشِ پیرو سبکِ کمالالملک فیلم نامهای بنویسم؛ کسی که در منش و خلقیات هم شبیه او باشد، بنابراین به سراغ این قصه رفتم. نقاشی با شخصیتی آزاده که هم مردمیباشد و هم در مواجهه با حاکمان زمان خود بیاعتنایی پیشه کند، زیرا در دوره قاجار بهترین نقاشان ابتدا جذب دربار میشدند و بسته به روحیات هر کس، بخشی از آنها به میان مردم میآمدند و خلق و خوی مردمیتری میگرفتند.
نویسنده «خط قرمز» درباره حضور یک دانشجوی از فرنگ برگشته در آن دوران به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی این سریال اضافه کرد: از سال 1307 دانشجویان برای تحصیل به خارج از کشور میرفتند و بعد برمیگشتند و در زمینههای مختلف به کار مشغول میشدند. بخشی از این دانشجویان در رشتههای هنری تحصیل کرده بودند. دوست داشتم قصه ای داشته باشم که همه اینها را بتواند در خود جای دهد و پیشنهاد شد که این داستان با ماجرای محرم پیوند بخورد. بنابراین به نقاشیهای قهوهخانهای توجه کردم که در آن مقطع از تاریخ در حال کمرنگ شدن بودند و جایشان را کمکم به سبک مدرن میدادند.
او ادامه داد: وقتی یک نقاش را در دل ماجرا و محرم قرار میدهید قصههای فرعی، یک سری ویژگیها پیدا میکنند و باید بتوانید در حد کمال به این روایتها بپردازید، ولی به طور کلی قصه یک سریال هیچ وقت یک شبه به ذهن خطور نمیکند. ممکن است یک خط داستانی به ذهنتان بیاید، ولی هر چه جلوتر میروید به تدریج قصه کاملتر میشود. این قصه هم همین مسیر را طی کرده است.
تعامل مثبت در خدمت به اثر
شریعتی درباره همکاری با گروه تولید و کارگردانی سریال «بوم و بانو» از یک تعامل مثبت نام برد و افزود: در هر کاری فراز و نشیب هست، ولی به طور کلی تعامل مثبت بوده است. سعی کردهایم کنار هم به گونهای کار کنیم که همه در خدمت اثر باشیم. ممکن است بسته به شرایط، سکانسی گرفته نشود، ولی نمیتوان گفت به فیلم نامه وفادار نبودهاند. مواقعی بوده که امکانات اجرایی سکانسی در فیلم نامه فراهم نشده، به طور مثال به یک ساختمان خاص نیاز بوده که وجود نداشته، بنابراین مجبور شدهایم آن بخش از قصه را تغییر دهیم ، ولی این اتفاقات درصد پایینی دارد و آنقدر نیست که بخواهم بگویم به قصه لطمه خورده است. به هر حال کارگردان هم پیشنهادهایی دارد و در تعامل با ناظر کیفی بررسی میشود و اگر چنانچه با کلیت داستان متناسب باشد وارد قصه میشود.
نیروهای مثبت و منفیِ پیشبرنده داستان
شریعتی درباره شخصیتهای مثبت و منفی این سریال به خانواده تیمسار افشار اشاره کرد که در دو طیفِ مردم عادی و قشر مرفه آن دوران طراحی شدهاند و توضیح داد: از ابتدا که وارد خانواده تیمسار افشار میشویم پدری را میبینیم که با دیدی مستبدانه، مخالف ازدواج دخترش است. این شخصیت خصوصیاتی منفی دارد و در جایگاه پدر هم از ویژگیهایی مثبت برخوردار است که به دخترانش محبت میکند یا رابطهای بهتر با دختر بزرگ ترش دارد، چون از دید او حرفشنو تر است. حتی در خانه تیمسار هم دو سبک شخصیت داریم. بخشی مربوط به خدم و حشم میشود که از جنس معمولیتر مردم هستند و بخشی خانواده تیمسار که در کنار هم رنگآمیزی خوبی به کار میدهند. شاید به خاطر تنوعی که در شخصیتپردازی وجود دارد هر کسی بتواند مشابه خود یا کسانی که برایش آشنا هستند را در یک دوره تاریخی دیگر پیدا کند.
پژوهش لازمه نگارش
نویسنده «خانه بیپرنده» ادامه داد: ما یک شخصیت به نام دایه داریم که نماینده قشر وسیعی از جامعه آن دوران است که در زمان کشف حجاب میخواستند به اعتقاداتشان پایبند باشند و زیر بار حرف ناحق نروند. پسرش قاسم هم از جنس مردم عادی است که روش مادر را دارد. شخصیت حافی هم که در قسمت های آینده معرفی خواهد شد به همین جریان تعلق دارد. یا میرزا، شخصیت قهوهخانهدار که میخواهد نذرش را ادا کند. اینها نیروهای مثبت و پیشبرنده قصه من هستند. همه این شخصیتها نماد آدمهای آن جامعه هستند نه حکام آن دوره. از افراد حکومتی هم دو نفر را داریم یکی سپنتا که مشخصاً یک نیروی تامیناتی است و خلق و خویی منفی از او میبینیم. تیمسار افشار هم کارکردی که در ارتباط با خانواده دارد به عنوان یک پدر در بخشهایی مثبت است، ولی در کل به دلیل نظامیبودن روحیه مستبدانه ای دارد. در هر صورت او پدر دلسوزی هم هست حتی برای مخالفت با ازدواج دخترش هم از دید خودش دلایل قابل قبولی دارد، ولی از طرفی نگران جایگاه و پیشینه نظامی اش هم هست. ما هم به درستی این را نشان داده ایم. هنوز شخصیتهای زیادی هستند که وارد سریال نشدهاند و هر چه جلوتر برویم پیچیدگیهای شخصیت تیمسار افشار نیز برایمان آشکارتر میشود.
نویسنده «بوم و بانو» با بیان این نکته که نگارش فیلم نامه تاریخی بدون پژوهش ممکن نیست، اظهار داشت: این مطالعات برای آن است که بتوان جامعه آن مقطع از تاریخ را به لحاظ رویدادهای اثرگذار، مسائل اجتماعی و فرهنگی شناخت. خلق شخصیتها باید خاستگاه مشخص و ملموسی داشته باشد نه اینکه الزما از شخصیتی خاص که هویت حقیقی داشته استفاده کنیم. مجموع مطالعاتی که انجام میشود ایدههایی را شکل میدهد که پشتوانه یک کار تاریخی است. ضمن اینکه وقتی برشی از تاریخ را انتخاب میکنیم باید بدانیم این رویدادها در کدام مقطع تاریخی اتفاق افتاده، مواجهه افراد جامعه با آن چگونه بوده و تحقیقات یک سریال تاریخی باید خیلی بیش تر از یک سریال امروزی باشد. «بوم و بانو» شخصیتهایی را محور قرار داده که شاید در آثار مشابه تاریخی اینگونه به آنها پرداخته نشده بود. شریعتی در اینباره گفت: وقتی به ممنوعیتهای عزاداری در آن دوران فکر میکنیم، یک وجه آن این است که یک نقاش چگونه میتواند با این حادثه تاریخی مواجه شود. این اتفاق در مسیر قصه و شخصیتپردازی این شخصیت در هم تنیده میشود. یکی دیگر از این تفاوتها شاید این باشد که فضاهای بکرتری استفاده شده است. از دید من وقتی همه ساختارهای یک اثر درست در کنار هم قرار بگیرند آن سریال پذیرفتنیتر میشود.
وی ادامه داد: نوع بیان دیالوگهای آهنگین که مختص هر شخصیت با ویژگیهای شخصیتی اوست در این فیلم نامه مورد توجه بوده است. زبان فیلم نامه و پیدا کردن دیالوگهای مختص هر شخصیت در سریالهای تاریخی کار دشواری است، چون آن بیان تاریخی، شخصیتها را به این سمت میبرد که همه مثل هم صحبت کنند. وقتی به عنوان فیلم نامهنویس حواست به این موضوع باشد و از این اتفاق ممانعت کنید، اتفاق خوبی در کلیت کار میافتد.