امروز پنج شنبه  ۹ فروردين ۱۴۰۳
نقدی بر سریال جدید شبکه یک
نقدی بر سریال جدید شبکه یک

«خانه امن» از فرستنده تا گیرنده

مشاهده ۷۹۵
۱۳۹۹/۰۸/۱۸- ۱۴:۱۰
تعداد بازدید:795

یک دهم از «خانه امن» هفته پیش پشت سر هم هر شب از شبکه یک سیما روی آنتن رفت؛ یک مجموعه تلویزیونی که در قواره سریال‌های اکشن و امنیتی همتراز با مجموعه‌های خارجی ظاهر شده است.

داستان این سریال کشش و جذابیت دارد، چون به موضوعی پرداخته که هنوز به روز است و تلاش می‌کند به زبان همه‌فهم مفاهیمی را به مخاطب ارائه دهد که تا الان با به اصطلاح «سخت‌خبرها» درباره آن‌ها از دور شنیده و تصاویری از آن را به ذهن سپرده است.

وجه تمایز این مجموعه تلویزیونی خروج از فضای آپارتمانی و خلق صحنه‌هایی پرهیجان و پرتلاطم با الهام از رویدادهایی واقعی است که مدافعان حرم و امنیت کشور سال‌هاست در سکوت، مظلومانه و بی‌ادعا آن را زندگی کرده‌اند. دیدن چنین تصاویری هم انگاره‌های ذهنی ساده را در این باره که برچیدن خلافت ادعایی داعش کاری سهل و بی‌زحمت بوده، اصلاح می‌کند و هم تصویری مناسب از پیچیدگی‌های موجود در توطئه بین‌المللی عجیب عصر ما را جا می‌اندازد. ایجاد پیوند صحیح میان تروریسم عریان داعشی با تروریسم اقتصادی که امروز گریبان کشور را گرفته است، از نکات دقیق و ظریفی است که نقطه قوت این مجموعه تلویزیونی به حساب می‌آید؛ اما باید در 45 قسمت بعدی منتظر ماند و دید که این پیوند منحوس که در عالم واقع برقرار است، تا چه حد ماهرانه و باورپذیر برای مخاطب ایرانی و چه بسا خارجی به نمایش درخواهد آمد. این مجموعه تلویزیونی گرچه جسورانه تلاش دارد تا با نگاهی هنری از هر دو نوع تروریسم انتقام بگیرد، اما هفته پیش با شلیک به «خاوری» لحظه‌ای شوک‌آور را رقم زد.

گرچه در ابتدای این سریال تاکید می‌شود که اسامی و مکان‌های ذکر شده در آن اتفاقی است، اما کیست که خاوری را نشناسد یا نداند که او سرسلسله چه شبکه پرفسادی بوده است. مخاطبان پیام‌های چندگانه‌ای از این تصویرسازی که یک عامل امنیتی او را در خانه خود در کانادا شکار می‌کند، دریافت کرده‌اند؛ پیام‌هایی از حس غرور گرفته تا تمنای رسیدن به چنین مطلوبی؛ در همین حال این صحنه برای برخی سوال‌برانگیز شد، به ویژه که بازتاب آن در برخی خبرگزاری‌ها و سایت‌های داخلی این تیتر شد که « خاوری در خانه امن کشته شد!»

در همین حال، برخی انتقادها هم به این صحنه وارد شد و اهل فن، آن را واجد پیامدهای مخاطره‌آمیز برای دستگاه پلیسی، امنیتی و دیپلماتیک کشور دانستند، زیرا معتقدند به این ترتیب پیامی منفی به فضای بین‌المللی مخابره شده است و نباید جذابیت بصری یا عامه‌پسند بودن یک موضوع، موجب نادیده گرفته شدن جنبه‌های دیگر از جمله تصویرسازی بین‌المللی می‌شد.

از این‌ها گذشته، اصرار و تاکید بر اتفاقی بودن نام و نشان‌ها در این مجموعه تلویزیونی، به ویژه آن‌جا که بارها و بارها نام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، فرمانده فقید نیروی قدس سپاه به میان می‌آید، مخاطب را سردرگم می‌سازد که بهتر بود برای این سردرگمی هم چاره‌ای اندیشیده می‌شد.

در پنج قسمتی که از این سریال گذشته، تا حدودی می‌توان ادعا کرد دیالوگ‌ها آنجا که به موضوعات امنیت ملی و اطلاعاتی می‌رسد، جنبه شعاری و نه واقعی دارد؛ برای نمونه آنجا که دو عامل رده بالای امنیتی به هم می‌رسند و درباره یک شبکه تروریستی صحبت می‌کنند، قاعدتا درباره اصول و مقدمات با هم صحبتی ندارند، بلکه حرف‌های داغ‌تر و مهم‌تری غیر از بدیهیات و تلاش برای اثبات تروریست بودن اعضای آن شبکه برای همدیگر دارند. یعنی اگر در داستان، خود این تروریست‌ها اعتقادات‌شان به نمایش درمی‌آمد و سست بودن ادعاها و باورهای‌شان به نمایش درمی‌آمد، بهتر بود تا اینکه دو مامور عالی‌رتبه بخواهند صرفا با حرف و شعار از خجالت این کذابان و تکفیری‌ها درآیند.

تصویربرداری صحنه‌های اکشن این مجموعه هم تا حدودی از داستان عقب است؛ گرچه باید این تصویربرداری را در خور توجه دانست؛ اما اگر دوربین کمی رهاتر و پرتحرک‌تر به کار گرفته می‌شد، تصویربرداری بهتری را شاهد بودیم و هیجان بیشتری برای مخاطب خلق می‌شد. در همین حال، قاب‌ها و تدوین استاندارد در این سریال را نباید نادیده گرفت و باید به جای خود از آن قدردانی کرد.

از این‌ها که بگذریم آنچه به این داستان جان می‌دهد، روح شهدایی است که در مسیر حفظ امنیت و دفاع از حریم و حرم تقدیم کشور و اسلام شده است. این نقطه قوتی است که نمی‌توان نادیده گرفت و حتما در ادامه مسیر به بهتر دیده شدن این مجموعه تلویزیونی کمک خواهد کرد.

علی حسینی/منتقد

 

امتیاز شما