صاحبه عظیمی، گوینده رادیو گفت: اولین بار در نمایشهای رادیو سلامت، گویندگی و بازیگری در نقشهای کوتاه را تجربه کردم.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، آشنایی ما دهه شصتیها با رادیو بیشتر جنبه کنجکاوی داشت، اینکه این آدمها چطور در این دستگاه کوچک رفته اند و این صداها چطور از این جعبه جادویی بیرون می آید. بزرگتر که شدیم با «شب بخیر کوچولو» به دنیای خیال و رویا سفر کردیم و به خواب عمیقی فرو رفتیم، بعدترها متوجه شدیم موسیقیهای بی کلام چه توانایی عجیب و منحصری در بازی کردن با روح و روان ما دارند و آهسته و پیوسته شیفته صداهای خاص گویندهها شدیم و فهمیدیم بله «تنها صداست که میماند...». روزی روزگاری برای کنکور ارشد رشته حقوق آماده میشدم که چشمم به آگهی «شنیده میشوید» در روزنامه افتاد و برای آزمون به همراه پدرم به کلاس فن بیان و گویندگی رفتم، وحید جلیلوند صدای من را جزء صداهای خوب ارزیابی کرد، در محضر ایشان خیلی آموختم و با دنیای عجیب و درعین حال جذابی آشنا شدم، در کنار خانم مهرافزا دوره اجرا را گذراندم و بالاخره توسط استاد پیشکسوت، حمید منوچهری وارد رادیو شدم. اولین بار در نمایش های رادیو سلامت، گویندگی و بازیگری در نقشهای کوتاه را تجربه کردم و در کنار عزیزان پیشکسوت خیلی آموختم. در ادامه، در رادیو کودک و خانواده در «قصههای سرزمین من» به تهیهکنندگی زهرا عبدالله زاده که مشوق و معرف خیلی از جوانهای علاقهمند و البته بااستعداد در این عرصه بودند و همچنین مریم قاسمی، به فعالیتم ادامه دادم و بیشتر آموختم، در «نیلوفرانه» رادیو جوان به همکاری با خانم عبدالله زاده ادامه دادم، همین همکاری منجر به معرفی من توسط این استاد خوب و مهربان به رادیو صبا شد و من «خانوم فعال» و «خانوم سوزنچی» در «مسابقه بی سابقه» شدم، در برنامههای «شکرشکن» به تهیهکنندگی عزتی و «حرف تو حرف» به تهیهکنندگی ساریا چهری، بازیگری و اجرا داشتم و در نهایت آقای عزتی با اعتماد به من، جرأت اجرای زنده را به من داد و من مجری «صبح صبا» شدم. خلاصه برای کار در رادیو باید هرروز تلاش کرد و برای بهتر شدن آموختههای خود را افزایش داد. برای همین من نیز در حین کار کنار رادیو، دوره بازیگری نزد فرزاد مؤتمن را گذراندم و چندی بعد برای مجری بازیگری برنامه ترکیبی «خانواده امید» در شبکه امید انتخاب شدم و در صحنه دیگری خودم را محک زدم و در انیمیشن «توتک و تراب» که کاندیدای بخش انیمیشن در جشنواره جام جم شد، اگرچه دوبله جزء اولویتهای علایقم نبود، اما صداپیشگی نقش تراب پسربچه شیطون قصه بر عهده من گذاشته شد. سال گذشته از طرف خانم مریم قاسمی یکی دیگر از اساتید و مشوقهای من به جشنواره رادیو دعوت شدم و اما امسال به عنوان یک رادیویی، سالروز تاسیس رادیو در ایران را به همه همکاران و شنوندگان تبریک میگویم و امیدوارم تقارن اختتامیه جشنواره رادیو با این اتفاق مهم باعث شود تا ما جوان ترها در کنار پیشکسوتان بهتر و بیشتر درس بیاموزیم. رادیو برای من هویت و اصالت است، من در رادیو پا گرفتم و بزرگ شدم، زمین خوردم و باز بلند شدم، زندگی کردن رو یاد گرفتم، رادیو برای من خانه است و خانواده، رادیو اصالت من است که می دانم اگه در طول مسیر کاری هر جای دیگری کار کنم و به هر جا برسم، هر آن چیزی که دارم از رادیوست و در آخر، خوشحالم که من صاحبه عظیمی، عضوی از خانواده رادیو هستم.