«مرضیه، دکتر جراحی است که با خانوادهاش زندگی شادی دارند، اما با ورود همسر خبرنگارش به یک پرونده فساد مالی و قتل، زندگیشان دستخوش تغییراتی میشود». این خلاصهای از داستان مجموعه تلویزیونی «مرضیه» است که به نویسندگی و کارگردانی فلورا سام و به تهیهکنندگی همسرش مجید اوجی از شبکه دو پخش میشود.
فلورا سام یکی از کارگردانان فعال تلویزیون است که این رسانه را خانه خود میداند، چرا که از دوران کودکی با آن آشنا شده است. او بعد از ساخت آثاری همچون «راز و نیاز»، «راز پنهان»، «بیقرار 1 و 2»، «باغ سرهنگ» و «ما فرشته نیستیم» این بار با نخستین سریال مناسبتی ماه محرمیاش، «مرضیه» مهمان شبکه دو سیما بود. در این گزارش با فلورا سام نویسنده و کارگردان و امیرحسین صدیق بازیگر نقش علی، خبرنگار سریال «مرضیه»، همکلام شدیم تا درخصوص چگونگی تولید، همکاریشان و ساخت سریال مناسبتی ماه محرمی صحبت کنیم.
فلورا سام: سازمان از ما حمایت کرد
فلورا سام مهمترین انگیزهاش را برای ساخت این مجموعه ماه محرمی اینگونه بیان میکند: همیشه به این مسئله فکر میکردم که در فرهنگ ما شخصیت امام حسین(ع) چه جایگاهی دارد و اینکه واقعاً این ده روز عزاداری کافی است؟ و اگر این جمعیت عظیم عزادار، بخشی از فرهنگ حسینی و عاشورا را پایه و اساس زندگیشان قرار میدادند، حتماً سرزمین و زندگی بهتری میداشتند. این مسئله سبب شد که من نگارش این فیلمنامه را شروع کنم.
این کارگردان درباره انتخاب دو شخصیت اصلی پزشک و روزنامه نگار توضیح میدهد که دلیل استفاده از این دو شخصیت در قصه این بود که پزشک با جسم آدمها سر و کار دارد و خبرنگار میتواند با روح آدمها سر و کار داشته باشد و معضلات جامعه را به تصویر بکشد. پزشک داستان، دکتر بهزادی - با بازی داریوش ارجمند- شخصیت متفاوتی دارد؛ یعنی پزشک حاذق و معتبری است که تهران را رها کرده و در مناطق محروم خدمت میکند و این هم صحبتی است با اعضای گروه بهداشت و درمان کشور ما که تا چه حد به مناطق محروم توجه دارند و چه اندازه به مردم و بیماران از منظر نگاه یک پزشک به بیمار مینگرند تا نگاه تجاری که این روزها زیاد شده است. در بخش پزشکی سعی کردم به جز مسئله جسم و جان آدمها به مسائل عمیقتری هم بپردازم.
این کارگردان که بعد از پنج سال دوری از تلویزیون با «مرضیه» بازگشته است در پاسخ به این پرسش که چرا بین ساخته پیشینتان «ما فرشته نیستیم» با این سریال فاصله افتاد، میگوید: علتش را باید از مدیران سازمان سوال کنید نه از من. در این پنج سال طرحهای زیادی به سازمان ارائه دادم که متأسفانه مورد تأیید قرار نگرفت. اکنون دو سریال نگارش شده آماده تولید دارم که حدود سه سال اجازه تولید نداشته است. سوال شما برای خود من هم پیش آمد، چون من تنها زن کارگردان تلویزیون هستم که کار میکنم و در این پنج سال نمیدانم به چه دلیلی تصمیم گرفته شد که من کار نکنم؛ البته اکنون تصمیم گرفتهاند و اجازه دادهاند که سریال «مرضیه» را بسازم.
فلورا سام، تلویزیون را خانه خودش میداند و میگوید: از کودکی برای تلویزیون کار کردهام. اولین کاری که در تلویزیون ضبط کردم کلاس اول ابتدایی بودم و این نشان میدهد که همکاری با تلویزیون را دوست دارم.
وی میافزاید: مدت زیادی است که با تلویزیون همکاری دارم و میدانم حرفم را چگونه بزنم تا در پخش دچار مشکل نشوم. یک نکته هست که خدمت مدیران هم عرض کردم، الان متاسفانه نظر زیاد است یعنی من متن را میفرستم، شورای گروه تصویب میکند و ایراداتی میگیرد و بعد شورای شبکه همان متنی را که به طور مثال شورای گروه ایراد گرفته، نقطه قوت میداند و ایرادات دیگری میگیرد؛ یعنی نوعی تضاد در نظرها وجود دارد و همین تضادها درخصوص سریال «مرضیه» هم وجود داشت. بخش عمدهای از نظرات سلیقهای است و قانونی وجود ندارد که ما بگوییم بر آن اساس تخطی کردهایم و باید کار را اصلاح کنیم. بهتر است یک سلیقه وجود داشته باشد؛ یعنی تکلیف من بهعنوان نویسنده از اول مشخص باشد و همان یک نفر حرف اصلی را بزند و بر کار نظارت داشته باشد و بعد همان یک نفر از پخش اثر من دفاع کند، ولی متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
وی درباره انتخاب نام سریالش توضیح میدهد: در ابتدا نام سریال را بر اساس اسم شخصیت اصلی قصه «مرضیه» گذاشتیم، ولی وقتی قصه پیش میرود متوجه میشوید که مرضیه مفهوم قصه است و با نام مرضیه همخوانی دارد. البته ابتدا سازمان ایراد گرفت که دیگر نام زن روی سریالها نباشد، اما وقتی کارشناس ما قصه را خواند و دید مرضیه مفهوم قصه است اجازه داده شد با همین نام روی آنتن برود.
سام ضمن ابراز رضایت از همکاری با سازمان اضافه میکند: مدیر شبکه دو سیما بسیار پیگیر بود و از سریال حمایت میکرد حتی با وجود اینکه سراغ خط قرمزها رفتیم و درباره تکیه، اصول تکیه و تفکراتی که پشت هر تکیه باید وجود داشته باشد، صحبت کردیم که خدا را شکر، سازمان همکاری خوبی داشت و هیچ اصلاحی نداشتیم.
این کارگردان در سریالش از بازیگران امتحان پس داده در آثار قبلیاش بهره برد. وی درباره ترکیب بازیگران «مرضیه» میگوید: واقعیت این است که همیشه در کارهایم از بازیگران نام آشنا استفاده میکنم. هر چند که این روزها به دلیل شرایط مالی که تلویزیون دارد خیلی از سریالها به سمت بازیگران نام آشنا نمیروند. البته معتقدم باید به بازیگران جوان میدان داده شود تا خودشان را محک بزنند، چرا که ما باید بازیگران جدیدی معرفی کنیم و دوست هم داشتم در این سریال از بازیگران جدید استفاده کنم، اما پیش تولید کارمان خیلی سریع اتفاق افتاد و فرصت گرفتن آزمون و فراخوان دادن نداشتیم. بازیگرانی که انتخاب کردیم مناسب نقشهای خودشان هستند. یکی، دو نفر از آنها نخستین بار بود که با من همکاری میکردند و میدانستم هم از پس بازی برمیآیند و هم از نظر اخلاقی و کارکرد گروهی برای کار ما مناسب هستند.
وی همکاری با همسرش، مجید اوجی را بهعنوان تهیهکننده لذتبخش ارزیابی میکند و توضیح میدهد: همکاری خوبی با هم داریم. ما سر کار، دیگر زن و شوهر نیستیم، بلکه تهیهکننده و کارگردان هستیم. او روی کارش خیلی حساس است و با اینکه اوضاع جسمی خوبی در هنگام ساخت این سریال نداشت، هر روز سر صحنه بود و کوچکترین مسئلهای را پیگیری میکرد. او حتی روی ضربه نت موسیقی کار حساسیت داشت و چون به دلیل بیماریاش صحبت کردن برایش سخت بود روی کاغذ نکات را مینوشت.
امیرحسین صدیق: زور همه به خبرنگار میرسد
سالهاست در این حرفه به نقشهای مختلف جان بخشیده است؛ از «آقای پدر» در «قصههای تا به تا» گرفته تا امروز که در نقش «علی» خبرنگار سریال «مرضیه» تجربه متفاوتی در حرفه بازیگری اندوخته است. امیرحسین صدیق شغل خبرنگاری را بهویژه در مملکت ما جزو سختترین حرفهها میداند و میگوید: خبرنگاری جزو پرماجراترین و پرعلاقهترین حرفهها شناخته شده است و البته زور همه هم فقط به خبرنگار میرسد. درخصوص این حرفه ناراحتی شخصی دارم چون هر فردی وارد آن میشود، مثل بازیگری که همه فکر میکنند میتوانند بازیگر شوند، ولی فکر نمیکنند هر شغلی تخصص خودش را نیاز دارد. شغل من هم به گونهای است که با خبرنگاران در ارتباط هستم و آشنایی دورادوری با آنان دارم. نقش «علی» در سریال «مرضیه» را به دلیل شخص مجید اوجی که در گذشته با او همکاری داشتم، پذیرفتم. او تخصص این کار را دارد و از همکاری با اوجی راضی بودم. وقتی پیشنهاد بازی دادند با فلورا سام چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان بازیگر و کارگردان در گذشته کار کرده بودم. اعضای گروه تولید و بازیگری مشخص و حرفهای بودند و نقش را هم که خواندم دیدم دوستش دارم، به همین دلایل بازی در سریال را پذیرفتم.
به گفته وی، متن، یک بخش نمایشی درباره این حرفه داشت که اگر میخواستیم واقعیت را به تصویر بکشیم شاید جذابیت نمایشی نداشت، اندکی بر مبنای متن پیش رفتیم، اما بهطور نسبی هم با این حرفه آشنایی داشتم و در طی این سالهای کاریام با خبرنگاران مختلفی در ارتباط بودم.
صدیق درباره آشناییاش با حرفه خبرنگاری اضافه میکند: با حرفه خبرنگاری وقتی خیلی کوچک بودم و کتابهای «تن تن و میلو» را میخواندم آشنا شدم. چون تن تن خبرنگار بود و همیشه در همان سن کم این حرفه برایم هیجانانگیز و در عین حال سؤال برانگیز بود که آیا حرفه خبرنگاری است که میتواند درباره مسائل دقیق شود و پیگیری کند؟ در سالهای جوانیام کمکم داشت حرفه خبرنگاری پا میگرفت و چشم سومیبود که مشکلات را میدید. در سالهای اخیر دیدم که دست و پای خبرنگاران بستهتر شده است و مهجور ماندهاند و هر اتفاقی که میافتد اول یقه خبرنگار را میگیرند و به این نمیپردازند که خبری که منتشر شده و مستند هم هست ریشههایش در کجاست و به جای اینکه خبرنگاری را که اطلاعرسانی کرده است، متهم کنیم، برویم ریشههایش را از بین ببریم. برای همین در طول مدت عمرم اشکال مختلفی از خبرنگاری را دیدهام. سریال «مرضیه» یک نگاه مختصر و در حد خط قرمز به این موضوع میکند که خبرنگار چقدر مجاز است و چقدر اختیار دارد. متاسفانه همه میدانند خبرنگاری بهویژه در ایران یعنی چه.
صدیق درباره سختیهای بازی در سریال مناسبتی میگوید: من فقط سختی کار مناسبتی را در این میبینم که زمان خیلی محدودی برای اینکه به کیفیت کار پرداخته شود، وجود دارد و همیشه سفارشدهنده که تلویزیون است آخرین لحظه یادش میافتد که ماه محرم یا نوروز از راه رسیده است! خودم در کارم هیچوقت به مناسبتی بودن فکر نمیکنم، بلکه به این فکر میکنم که فیلمنامه را بخوانم و شخصیت را ببینم، شخصیت داستان را دوست داشته باشم و با تفکر من همسو باشد. حتی اگر در نقش منفی بازی میکنم و در نهایت قبول میکنم که در آن اثر بازی کنم و اینکه اثر مناسبتی است یا خیر در تصمیم وکارم تاثیر نمیگذارد. مانند همه کارهای دیگر به آن نگاه میکنم و سختی کار مناسبتی همان فشردگی و زمان محدود است که به گروه سازنده فشار وارد میکند.
وی ویژهترین بخش نقشش را در این میداند که «علی» خبرنگار قصه با واقعیتی اعم از فساد مالی، دارویی و... در جامعه رو به رو بوده و خودش هیئتدار است و از کودکی در هیئت بزرگ شده و این سنت را حفظ کرده و دچار دوگانگی شخصیتی شده است. این درست است که ما برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم و نذری میدهیم و آیا این پیامیبوده که عاشورا و شهادت امام حسین(ع) داشته یا اینکه قرار است مفهوم بزرگتری پشت این اتفاق بزرگ تاریخی باشد؟ خودم این نکته را خیلی دوست داشتم و فکر میکنم در بقیه سریال هم جاری باشد که عزاداری، به هیئت رفتن و نذری دادن درست است و جزو سنتهای قدیمی ما شیعیان است، ولی در کنار آن آیا اتفاقات دیگر را نباید پیگیری کرد و بیتوجه از کنارشان رد نشد؟