جوانی بعد از سالها زندگی در خارج از کشور با کینهای کهنه باز میگردد. او برای مطالبه حق پدرش و گرفتن ارث با عمویش میجنگند. این قصه مینیسریال مناسبتی «پناه آخر» است که در آخرین شبهای ماه صفر روانه آنتن شبکه یک سیما شد. این سریال، ساخته داریوش یاری است. در این گزارش با او و عباس غزالی بازیگر نقش امیرعلی گفتوگو کردهایم.
داریوش یاری: سلایق مردم و مدیران را میشناسیم
داریوش یاری از کارگردانهای موفق تلویزیون است که با ساخت آثاری با مضامین دینی به خصوص عاشورایی علاقه خود را به این گونه نمایشی نشان داده است. او درباره همکاری با سازمان و ساخت سریال مناسبتی محرمی «پناه آخر» میگوید: داوود شاهبابایی تهیهکننده این سریال و بهرنگ ملکمحمدی سرپرست گروه فیلم و سریال سیمافیلم، طرحی را برایم فرستادند. وقتی آن را مطالعه کردم دیدم رگهها و شاهرگهای خوبی دارد و اگر خون خوبی در فیلمنامه جاری شود اتفاقات خوبی میتواند بیفتد. سپس نویسنده کار، صادق خوشحال به پیشنهاد داوود شاهبابایی و ملکمحمدی به کار پیوست. من و او جلساتی درباره مفاهیم عاشورایی گذاشتیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که فکر اصلی این سریال در واقع این باشد؛ «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا ». خدا را شکر افتخارم این بوده که درباره سیدالشهدا(ع) تاکنون آثاری همچون «هاتف»، «کربلا جغرافیای یک تاریخ» و «دخیل» را تولید کنم.
وی درباره علاقهاش به ساخت آثاری با مضامین دینی توضیح میدهد: اتفاقات مرتبط با ماجرای عاشورا را دوست دارم و سعی میکنم در خوانش و درکش اندکی حوصله به خرج دهم و اندکی هم سلیقه؛ هر چند گرفتاریهای خودش را دارد. هر جا فیلم، کتاب، قصه، گفتوگو و همایشی در این حوزه باشد سعی میکنم بهعنوان مستمع یا گاهی اوقات بهعنوان صاحب سخن حضور داشته باشم و اگر این در حوزه فیلم باشد حتماً خواهم رفت.
یاری که علاوه بر کارگردانی دست به قلم هم هست با اشاره به تعاملش با نویسنده بیان میکند: صادق خوشحال بهدلیل ذوق و حوصله خوبش خیلی خوب خواستههایم را درک میکرد و اصلاً مثل خیلی از دوستان نویسنده نبود که به سرعت در برابر آدم جبههگیری کند و حرف، حرف خودش باشد. حدود دو ماه بهطور شبانهروزی با هم در ارتباط بودیم و اگر قرار بود گفتوگویی حذف یا اضافه شود زیر نظر او بود و خوشحالم با نویسندهای کار کردم که با ادب در حوزه عاشورایی وارد شد و خیلی خوب توانست صدای افراد بسیاری را به فیلمنامه تبدیل کند.
به گفته وی، اکبر نبوی مدیر طرح و کارشناس روابطعمومی در سریال ما حضور داشت و مدام فیلمنامه را میخواند و از نظرهایش در جلسات استفاده میکردیم. صادق خوشحال ما را خسته نمیکرد و وقتی پیشنهادی میدادیم به سرعت درک و مابازای بصری و داستانیاش را پیدا و در کار جاری میکرد و اینگونه بود که اکبر نبوی به ذوق میآمد، چون میدانست مطالبی که بیان میکند تبدیل به روایت، داستان یا قصه میشود. آقای بیانلو هم به عنوان ناظر کیفی و کارشناس در کار ما حضور داشت و با دقت فیلمنامه را میخواند و حواسش به کار بود. خودم هم سعی میکردم با تعامل به جایی برسیم که قصه، داستان و روایت از دست نرود و در فضای بصری سعی کردم آموختههایم را به بهترین شکل به مخاطبان «پناه آخر» هدیه کنم.
مهمترین بخش هر کاری، انتخاب درست بازیگران است و در «پناه آخر» بازیگران سر جای خودشان هستند و بازی قابل قبولی ارائه دادهاند. یاری در خصوص انتخابهایش میگوید: یکی از ویژگیهای مهم یک کارگردان ابتدا انتخاب بازیگر و بعد لوکیشن و فیلمنامه است. یکی از اتفاقات خوبی که در سریال افتاد انتخاب خوب و بجای بازیگران بود که البته این هم ناشی از مشورتی بود که از دوستان گرفتم. با بیژن امکانیان در گذشته تجربه همکاری در سریال «خانهای روی تپه» را داشتم که فکر کردم میتوان یک حاج میرزای غیر کلیشهای را به کمک او درآورد. با او صحبت کردم و گفتم که رئیس هیئتها جزو جوانمردها و لوتیهای شهر است و از آدمهای دم دستی نیست و باید برو بیایی در شهر داشته باشد و سعی کرد این را در حرف زدن و راه رفتنش نشان دهد. امکانیان برای مخاطب، شخصیتی دوست داشتنی دارد و ما هم اینها را رصد کرده بودیم و از زمانی که فیلمنامه را میخواندم برایم عجیب بود که برای نقش حاج مرتضی در ذهنم بیژن امکانیان را تصور کنم. برای عباس غزالی هم دو نقش را در نظر داشتم که خودش دوست داشت نقش امیرعلی را بازی کند. امین زندگانی هم نظر مرا پرسید و به او گفتم چون همیشه نقش دامادهای دوستداشتنی خانواده ایرانی را بازی کردهای، خوب است اینجا نقش این داماد را بازی کنی و ساختارشکنی اتفاق بیفتد. در گذشته با کاوه خداشناس تجربه همکاری داشتم و حدیث میرامینی هم همینطور. به افسر اسدی گفتم بهسبب دیالوگها و شخصیت فاطمه اگر کوچکترین اشتباهی میشد به شدت به سمت گفتوگوهای شعاری و پس زننده میرفت، اما بالاخره افسر اسدی پذیرفت و به نظرم زهر شعاری بودن را گرفت.
کارگردان سریالهای «خانهای روی تپه»، «مدرسه ما» و «هاتف» با اشاره به تعامل خوب فضای پخش میگوید: همکاریهای زیادی با تلویزیون داشتهام و در چندین سریال کار کردهام و فیلمهای تلویزیونی «حبیب»، «یونس»، «حرف مردم» و «مسافر باران» را ساختهام و سلایق مخاطب را میشناسم. سلایق مدیران و پخش را هم میشناسیم و سعی نمیکنیم در مسیری برویم که خودمان یا آنها را به دردسر بیندازیم. جاهایی هم لازم است در کار جسارت وجود داشته باشد، مثلاً با مدیر طرح یا دوستان پخش گپ و گفت میکردیم و اگر تشخیص میدادند جملهای خوب نیست، آن را حذف میکردیم. قسمت پخش اصلاً نگاه ممیزی به کار نداشت. از دوستان و همکاران پخش شبکه یک سیما سپاسگزارم، چون از هرگونه حمایتی دریغ نکردند.
داریوش یاری در پاسخ به این پرسش که چرا عمده فیلمسازان تلویزیونی و سینمایی ما کمتر سراغ ساخت آثاری با موضوعات دینی همچون عاشورا، امامت و... میروند، توضیح میدهد: تلویزیون همه مسئولیتها را به گردن خودش انداخته است و فکر میکند هر سال چند اثر مناسبتی در ماه محرم و رمضان باید داشته باشد. خودش فیلمسازان را انتخاب و خودش هم گاهی طرحها را پیدا میکند و به نویسندهها میدهد. از یک جایی به بعد این دغدغه تبدیل شده به اینکه باید امسال کاری بسازیم و اگر انجام ندهیم خیلی زشت و بد است، در حالی که به نظرم تلویزیون باید ذهن هنرمندان را در خصوص این موضوع بارور و آنها را تحریک کند که به سمت این موضوع بروند، باید آنها را مسئول و متعهد کنند که خوانشهای خودشان را به عنوان مثال از واقعه عاشورا ارائه دهند؛ نه اینکه نویسندهای فیلمنامه درباره عاشورا و مفاهیم عاشورایی مینویسد 300 هزار نفر فیلتر میشوند که این حرفی که زدی یعنی چه و این حرفی که زدی در عاشورا گفته نشده بود و کی امام حسین(ع) چنین حرفی زد. در حالی که تو با خودت قرار گذاشتی و گفتی باید در این حوزه کار کنی و رفتی سالها کار تحقیقاتی و پژوهشی انجام دادی. این کار را باید کارفرمایان فرهنگی و فیلمسازان بکنند.
این کارگردان در پایان میگوید: فکر میکنم سریال «پناه آخر» اثر خوبی شده چون واقعه عاشورا و مفاهیم دینی دغدغه تهیهکننده است. نه اینکه تهیهکنندهای بیاوریم و مبلغی به او بدهیم و او هم پول را بردارد و نفهمد چگونه خرجش کند. از این اتفاقها زیاد افتاده که من هم متأسفانه از این تجربهها دارم و نتیجهاش هم معلوم است که کار خوبی در نمیآید.
عباس غزالی: از کلیشه شدن بیزارم
عباس غزالی را میتوان یکی از خالقان شخصیتهای ضدقهرمان دوستداشتنی دانست، چراکه هر نقشی را متفاوت با دیگری ایفا میکند، به گونهای که به دل و جان مینشیند. بهطور حتم بینندگان بهروز «وضعیت سفید»، رضا شکری «مینو» و فرزاد «مادرانه» را به یاد دارند. غزالی اینبار با نقش امیرعلی قصه «پناه آخر» به قاب شیشهای بازگشته است. او درباره دلایل همکاری خود با این اثر مناسبتی میگوید: همکاری من هشت سال پیش با «داریوش یاری» در فیلم «حرف مردم» آغاز شد. بارها او پیشنهاد بازی به من داد اما به دلایلی شرایط فراهم نشد تا اینکه به قصه «پناه آخر» رسیدم. البته ابتدا نام سریال «مجلس حیرانی» بود که دو سه روز قبل از پخش همگی غافلگیر شدیم و نام آن تغییر کرد. به این اتفاقات عادت کردهایم و در بیشتر کارهایی که بازی کردهام به غیر از «وضعیت سفید» نام کار تغییر کرد. فیلمنامه که به دستم رسید در سفر بودم و فرصتی فراهم شده بود تا بیشتر روی فیلمنامه تمرکز کنم و در ذهنم تهنشین شود.
وی با اشاره به اینکه ابتدا نقش بهروز، داماد حاج مرتضی به من پیشنهاد داده شد، اضافه میکند: دوستان به من این نقش را پیشنهاد دادند، اما به داریوش یاری گفتم اگر بخواهم در این فیلم کار کنم نقش امیرعلی را بازی میکنم و او هم با توجه به شناختی که از من دارد، استقبال کرد.
غزالی در تحلیل نقشش میگوید: محوریت قصه، تقابل حاج مرتضی و برادرزادهاش است. امیرعلی سالها در ایران نبوده و با فرهنگ اروپایی بزرگ شده و الان تنها یک هدف دارد. او کولهباری از کینه و نفرت از حاج مرتضی دارد. امیرعلی برای گرفتن ارث پدریاش به ایران میآید تا از این طریق از عمویش انتقام بگیرد و به خیال خودش به روح پدرش آرامش دهد. این روی کاغذ برایم خوشایند بود که امیرعلی شخصیتی منفی و مثبت نیست؛ او با تفکری که تصور میکند درست است وارد قصه میشود.
وی که از نقش خودش در سریال «پناه آخر» رضایت دارد و اظهار میکند: اگر وسواسی برای انتخاب کار دارم به این دلیل است که دوست دارم خودم را در شخصیتهای مختلف بسنجم و از تکرار و کلیشه شدن بیزارم. نگاه تماشاگر برای من بسیار مقدس است و به همان اندازه بازیگری هم برایم مقدس است. به این دلیل امیرعلی قصه مرا جذب کرد و نویسنده در پس این قصه مناسبتی قصهای را بازگو میکند که تماشاگر از ابتدا درگیر آن میشود. گاهی خطری در کمین کارهای مناسبتی است و همهچیز فدای آن مناسبت میشود، اما در «پناه آخر» قصه سر جای خودش است و مناسبت هم ارزش خاصی به آن میدهد چون حال و هوای محرمی و عاشورایی دارد. خوشحالم در این قصه اجتماعی نقشی داشتهام و امیدوارم مخاطب آن را دوست داشته باشد.
غزالی سریال مناسبتی و نقش متفاوت امیرعلی را آبرومند و با کیفیت و در شأن مخاطب میداند و تصریح میکند: شکل دیالوگگویی، پوشش، گریم و نوع شخصیت و روحیات امیرعلی با دیگر نقشهایی که بازی کردهام متفاوت است و اگر شخصیتهایی همچون بهروز «وضعیت سفید»، رضا شکری «مینو» یا فرزاد «مادرانه» را در کنار هم بگذارید، میبینید که متفاوت هستند و این چیزی است که در بازیگری به دنبال آن هستم و آموختهام و هنوز دارم میآموزم. سعی میکنم در زمان اجرا از خودم خارج شوم و در جلد آن شخصیت نفوذ کنم. امیرعلی امروز در پرونده کاریام ثبت شد.
او درباره همبازی شدن با بیژن امکانیان میگوید: این همکاری لذتبخش است و به این بازیگر خوبمان ارادت دارم و بسیار همکاری خوبی بود و یادم میآید که 12یا 13 سال پیش فیلم تلویزیونی «شاید دوست، شاید دشمن» را با هم کار کردیم که در آنجا نقش پدرم را بازی میکرد.
به نظر غزالی، خیلی سعادت میخواهد بازیگری در آثار مناسبتی که مربوط به ماه محرم و رمضان است بهسبب محترم و مقدس بودن آن ماه حضور داشته باشد. خدا را شکر میکنم که این اتفاق افتاد و به یاد دارم در ماه مبارک رمضان یک سال، سریال «مادرانه» را داشتم.
مریم محمدی