امروز پنج شنبه  ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳

طنازی‌های فراموش‌شده!

مشاهده ۵۵۵
۱۳۹۸/۱۲/۱۲- ۱۱:۲۰

روزنامه ابتکار امروز 12 اسفند در مطلبی در گفت‌وگو با برخی نویسندگان طنز از کم شدن برنامه‌های طنز در تلویزیون و لزوم توجه به این امر نوشته است

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی به نقل از روزنامه ابتکار:

گروه فرهنگ و هنر - همزمان با شیوع ویروس کرونا در کشور و لزوم تردد کمتر مردم در شهر، صدا و سیما در اقدامی‌برای افزایش روحیه جامعه اقدام به تغییر کنداکتور برنامه‌های خود کرد و سریال‌ها و برنامه‌های طنز و پرطرفدار را در برنامه پخش روزنامه خود قرار داد. این اقدام گرچه کاری شایسته در جهت حفظ سلامت روانی جامعه به شمار می‌رود اما این پرسش را در ذهن مخاطب به‌وجود می‌آورد که چرا بسیاری از این برنامه‌ها متعلق به حداقل یک دهه گذشته هستند؟ چرا در سالیان اخیر سریال‌های طنز ساخته شده در صدا و سیما چندان موفق و ماندگار نبوده‌اند؟

از شنبه هفته گذشته که وزارت بهداشت و درمان اعلام کرد ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرده است. پس از آن وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم مدارس و دانشگاه‌ها را تعطیل کردند. گرچه این ویروس خطرناک بود اما شایعات و اخباری که در فضای مجازی دست به دست می‌شد باعث ایجاد فضای ترس و دلهره در جامعه شده بود. بنابراین لازم بود تا کمی فضای جامعه به سمت شادی پیش برود. اما از آنجا که اعلام شده بود تا حد امکان در معابر عمومی رفت و آمد نشود و تمام برنامه‌های فرهنگی و هنری هم برای پیشگیری از افزایش تعداد مبتلایان لغو شده بود، تنها گزینه باقی‌مانده استفاده از ظرفیت‌های جعبه جادویی بود. بنابراین صدا و سیما تصمیم گرفت تا در همین راستا در برنامه پخش خود تغییراتی ایجاد کند. «مرد هزار چهره» به شبکه سه آمد و سریال «خانه به دوش» و «خندوانه» به شبکه یک. شبکه نسیم گزیده‌ای از برنامه‌های پر مخاطب‌ش را روی آنتن فرستاد و شبکه دو هم «کلاه قرمزی» قدیمی را بازگرداند. گرچه در این میان سریال‌های تازه‌ طنز نیز در کنداکتور برنامه‌های صدا و سیما قرار گرفته است، اما کمک گرفتن از سریال‌هایی که متعلق به دوران طلایی تلویزیون هستند و هنوز که هنوز است پس از بارها تکرار می‌توانند مخاطب را پای جعبه جادویی بنشانند، این سوال را ایجاد می‌کند که چرا دیگر تلویزیون به روزهای اوج خودش در تولید سریال‌های طنز بازنگشت؟

شاید یکی دیگر از دلایل کمتر ساخته شدن سریال‌های طنز، استقبال نه‌چندان خوب تهیه‌کنندگان و کارگردانان برای ساخت این سریال‌‌ها باشد. ایرج محمدی، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون که در کارنامه خود سریال‌های طنز بسیاری از جمله «خانه به دوش» دارد، معتقد است: دیدن کارهای طنز یکی از مطالبات مردم است و باید به آن بها داد. این مطالبه‌ای است که برای ایجاد آن، تلویزیون باید آن را از تهیه‌کنندگان خود بخواهد. به عنوان مثال به آنها بگوید که به ازای پنج کار ملودرام، باید ده کار طنز تولید کنید. بنابراین وقتی به تهیه‌کننده‌ها کار طنز سفارش داده می‌شود، همزمان به این مطالبه مردم نیز پاسخ داده می‌شود.

او ادامه داد: وقتی شرایط به صورتی است که تفاوتی در تولید کار طنز و ملودرام وجود ندارد، طبیعتا من تهیه‌کننده به سراغ تولید ملودرام می‌روم‌ چراکه آسان‌تر است. در‌نهایت باید بگویم که مطالبه مردم باید جزو مطالبات سازمان باشد و اعلام شود. به عنوان مثال توسط تلویزیون اعلام شود که برای سال 98 ما 20 مجموعه طنز می‌خواهیم و برای عملی شدن آن جلوی تولید کارهای ملودرام دیگر گرفته شود.

اما آزیتا ایرایی، نویسنده سریال‌هایی مثل «شبکه سه و نیم» و «شب‌های برره» معتقد است، نبود کارگردان خوب طنز عاملی تاثیرگذارتر است. او گفته است: یکی از علت‌ها این است که ما کارگردان خوب طنز در تلویزیون نداریم؛ کارگردانی که به او اعتماد کنیم و متن طنز را در اختیارش بگذاریم و بدانیم که صحنه‌های کمدی کاملاً کمدی درمی‌آید. از طرفی نگاه‌ها متفاوت است؛ یکی صحنه را طنز می‌بیند، یکی لودگی و دیگری چیز دیگر اما این اتفاق در کار درام کمتر می‌افتد و تغییرات کمتر است. من خودم به عنوان نویسنده کارم را با طنز شروع کردم کارهایی مثل شبکه سه و نیم و برخی از اپیزودهای شب‌های برره مهران مدیری؛ اما به عنوان نویسنده طنز اگر طرحی هم داشته باشم نمی‌دانم چه کسی قرار است کارم را بسازد. کارگردان سریال طنز نقش مهمی در بهتر شدن کار دارد. کارگردان‌هایی که کمی‌شناخته‌شده‌تر هستند، مثل آقایان مدیری و عطاران نویسندگان خودشان را دارند اما کارگردانان دیگری که برای تلویزیون کار می‌کنند سلیقه‌شان برای کارگردانی طنز متفاوت است و من جرئت ندارم متن سریال طنزم را به کسی بدهم که نمی‌شناسم یا کار موفقی از آن کارگردان ندیده‌ام.

ایرایی سپس درباره تفاوت نگاه نویسنده طنز و کارگردان طنز گفت: بین نویسنده طنز و کارگردان‌هایی که در تلویزیون بعضاً کار طنز می‌سازند تفاوت نگاه وجود دارد. من به عنوان نویسنده طنز یک جور به کار می‌خندم و کارگردان طنز هم جور دیگری، برای همین معتقدم کار خیلی خوب درنمی‌آید و مردم هم نمی‌خندند.

طنز نوشتن به خودی خود کار ساده‌ای نیست. فیلم‌نامه‌نویسی را تصور کنید که باید حواسش به این باشد که مردم در داستانش متعلق به یک شهر مشخص نباشند، شغلی نداشته باشند که فردا علیه‌ سریال شعار بدهند... کلا در روزگاری که هر چیزی به هر کسی برمی‌خورد، طنز نوشتن بسیار مشکل است، حالا فکر کنید متنی را که به سختی برای خنداندن مردمی‌که سخت می‌خندند نوشته‌ شده از زیر تیغ تیز سانسور هم عبور کند. طبیعی است که دیگر چیزی برای خندیدن نماند. آرش معیریان، کارگردان، هم این موضوع را تایید کرده و در‌این‌‌‌باره گفته است: ما نویسندگان طنز خوبی داریم اما شرایطی که یک متن به خوبی نوشته شود شرایطی نیست که نویسنده را ترغیب کند؛ یعنی ممیزها یک طرف، نگاه‌هایی که از زوایای مختلف به یک اثر تلویزیونی می‌شود یک طرف و بودجه و امکانات و زمان‌بندی یک پروژه نیز از طرف دیگر همه دست به دست هم می‌دهند که اتفاقی که باید و شاید به درستی نمی‌افتد.

امتیاز شما