آثار نمایشی طنز همیشه به مذاق مخاطب خوش میآید و بینندگان پروپاقرصی دارد؛ به خصوص در شبهای گرم تابستان که مردم سعی میکنند به دلیل شیوع «کرونا ویروس»، کمتر از منازل خود خارج شوند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، شبکه سه سیما همسو با سیاستها و اهدافش با پخش دو سریال طنز، مخاطبان را در شبهای گرم تیر پای جعبه جادویی کشانده است؛ سریال «افسانه هزار پایان» ساخته شهاب عباسی و «آخر خط» علی مسعودی. «آخر خط» با رنگینکمانی از بازیگران موفق و امتحان پس داده طنز توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند. این سریال هر شب ساعت 20:45 روانه آنتن شبکه سه میشود. در این گزارش با سیدمجید میرخان، تهیهکننده و جمشیدیفر، بازیگر آن همکلام شدهایم.
انخاب با همفکری گروهی
سیدمجید میرخان فعالیت خود را با کارگردانی آثار مستند و تهیه برنامههای ترکیبی و زنده و مناسبتی در سازمان آغاز کرده و «آخر خط» نخستین تجربه حرفهای او در عرصه سریالسازی محسوب میشود. وی درباره انتخاب و همکاریاش با علی مسعودی گفت: من و علی مسعودی روی طرح و فیلمنامه دیگری کار میکردیم که بعد از سفارش قطعی «آخر خط» به او طرح را ارائه داد. بعد از تصویب آن، نگارشش را شروع کرد و در سه ماه، نیمی از فیلمنامه تولید شد و با تأیید آن، پیشتولید و ادامه نگارش را همزمان ادامه دادیم.
وی افزود: در حوزه تولید، کارهای مشترک خوبی داشتیم. میرخان با اشاره به انتخاب گروه بازیگری توضیح داد: کلاً در انتخاب بازیگران، یک نظر واحد وجود نداشته و همه انتخابها با همفکری گروهی اتفاق افتاده است. برای انتخاب نقشهای سیامک و فرامرز از افراد زیادی تست گرفتیم. ابتدا علی صبوری و عباس جمشیدیفر جزو گزینههای اصلی ما نبودند. علی صبوری را به دلیل خونسردی خاصی که در بازی دارد، انتخاب کردیم. از آن سو سازمان تاکید داشت که بازیگران طنز خوب و معروفی برای این دو نقش انتخاب کنیم که تست مشترک از آقایان صبوری و جمشیدیفر گرفتیم و دیدیم میتوانند زوج هنری خوبی باشند؛ هم از لحاظ ظاهر و هم به دلیل مشخصات ظاهری؛ یکی قدش بلند و دیگری کوتاه است. در نهایت انتخابشان کردیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا علی صبوری را طبق تعهد 10 سالهای که با سازمان بسته، انتخاب کردهاید یا خیر، توضیح داد: علی صبوری قبل از پخش سریال قراردادش را با سازمان بست. اول ما قراردادی داشتیم و او موظف بود هر کلیپی را که برای اینستاگرام تولید میکند، ابتدا طرحش را برای من ارسال کند تا با هماهنگی ما و تأیید مدیران شبکه ساخته شود. بعد زمانی که قرار بود کلیپها را در اینستاگرام پخش کند، بحثهایی در سازمان از لحاظ قانونی به وجود آمد؛ چراکه سازمان زخمخورده این گونه بزرگ کردن بازیگران تازهوارد است. مثلاً ریحانه پارسا پس از بازی در سریالی مناسبتی معروف شد، ولی به شبکه نمایش خانگی و سینما رفت و با حواشی خودش را بالا کشید. بنابراین نگرش مدیر شبکه سه این بود که برای تکرار نشدن این اتفاق، با علی صبوری قرارداد ببندد.
وی همچنین درباره بازی علی مسعودی، کارگردان سریال و انتخابش برای بازی توضیح داد: علی مسعودی دوست داشت در نقش مدافع حرم بازی کند، ولی چون خودش هم کارگردانی میکرد، نمیشد از ابتدا وارد بازی شود. بعد از گذشت مدتی و هماهنگی با گروه کارگردانی، مدیر تولید و دستیار، نقش دکتر مسلمی را بازی کرد.
وی عقیده دارد: حس خوبی که پشتصحنه حاکم بود، جلوی دوربین میتوان دید و گروهی خوب، گرم و صمیمی داشتیم و هر چند دستمزد عوامل دیر پرداخت شد، اما کار به خوبی پیش رفت.
این تهیهکننده درباره ممیزیها در پخش افزود: چون تحصیلکرده سازمانم، با روال کار آشنا هستم. ابتدا دو سکانس را ضبط کردیم. روزی که فیلمبرداری داشتیم به سکانسی شک کردیم که ممکن است به آن گیر بدهند. بنابراین توافق کردیم سکانس دیگری را ضبط کنیم که اگر در پخش به مشکل خوردیم، سکانس جایگزین داشته باشیم. با مدیر گروه سیما فیلم، مدیر پخش و رئیس شبکه توافق و سکانسها را کوتاهتر کردیم و پخش شد و در اصل ممیزی نداشتیم. علی مسعودی هم چون برای تلویزیون فیلمنامههای زیادی نوشته، با روال کار آشناست و هنگام نگارش حواسش بود.
وی تصریح کرد: مدیر شبکه سه و مدیر گروه فیلم و سریال همکاری خوبی با ما داشتند تا به کار ضربه نخورد.
وی در پاسخ به این پرسش که دغدغهاش از ساخت سریال چه بوده، توضیح داد: ابتدا قصد مدیر شبکه سه سیما این بود که در زمان اوج شیوع کرونا ویروس و دوران قرنطینه سریال پخش شود که بنا به دلایلی محقق نشد. تولید این سریال دو سال پیش آغاز شد و در آن مقطع دغدغهمان دو چیز بود: فضای مجازی و مدافعان حرم و نمایش عزیزانی که میجنگیدند و از جان خود میگذشتند. بنابراین سیامک و فرامرز را راوی قصهمان قرار دادیم.
وی اظهارداشت: سریال، بینندگانش را پیدا کرده و فضایی عمومی دارد؛ یعنی مردم میتوانند نمونه آدمهایش را در خانه یا محله خود ببینند و در مشکلات، دغدغهها و نگاهها همذاتپنداری کنند. مسنها درکی از فضای مجازی ندارند و آگاه نیستند که چگونه با این فضا برخورد کنند که این موضوع را هم در سریال گنجاندهایم.
به گفته وی، برخی از فضای اینستاگرام کسب درآمد و برخی دیگر هم در این فضا قمار و پولشویی میکنند که خوب و بد این فضا را در سریال نمایش دادهایم. خوبی سریال این است که هر چند قسمت وارد فضایی جدید میشویم. در چند قسمت فرامرز و سیامک به دنبال ماساژ و بعد سراغ کار اداری رفتند که موفق نشدند. سر از زندان درآوردند و بعد هم وارد ماجرای مهاجرت شدند.
وی با بیان اینکه سریال لوکیشنهای زیادی داشت، درباره مشکلات ساخت این سریال توضیح داد: کار سختی بود و تغییر لوکیشن برای ما زحمت زیادی میتراشید و زمان تولید را محدود میکرد. از سویی پلانهای پربازیگری داشتیم و بخشهای جنگی سریال هم سختیهای خودش را داشت.
وی در پایان سخنانش از ارائه طرح و ایده فیلمنامهای طنز خبر داد و امیدوار است که به نتیجه برسد: امیدوارم مردم سریال را دوست داشته باشند و آن را ببینند و در دوران سختی که سپری میکنند، لحظات خوشی تجربه کنند.
بازتابهای خوبی از سریال دریافت کردم
عباس جمشیدیفر را اغلب بینندگان در آثار کمدی و طنز دیدهاند. او در سریال «آخرخط» ایفاگر نقش فرامرز است. این بازیگر درباره انتخاب این نقش گفت: سالیان درازی است که علی مسعودی را میشناسم و به من لطف دارد. روزی که متن را مینوشت، برای انتخاب بازیگران با هم صحبت کردیم و نظرهایی دادم؛ البته قرار نبود من در سریال بازی کنم. هنگام جدی شدن کار، من سر کار دیگری بودم که علی مسعودی با مشورت دوستان به این نتیجه رسید که من نقش فرامرز را بازی کنم.
جمشیدیفر در پاسخ به این پرسش که برای مراقبت از خود برای اینکه به ورطه تکرار نیفتد، چه کار میکند؟ توضیح داد: اصولاً در کار کمدی اجتماعی تکرار معنا ندارد و موقعیت مهم است. ما باید این را جا بیندازیم که در یک کمدی اجتماعی تمام کاراکترها شخصیت هستند و در اجتماع حضور دارند. پس بحث تکرار اندکی اشتباه است، چون هر چهره و فیزیکی منحصر به خود شخص است. به طور مثال یک کاراکتر با یک گریم، پوشش و لباس و سن و سال است و در آثار دیگر این کاراکتر تکرار نمیشود. من در سریال «بچه مهندس» نقش مردی را بازی کردم که سنوسالی از او گذشته بود و شکلوشمایل خاصی داشت. این نقش به کاراکترم در سریال «آخر خط» اصلا نزدیک نیست.
وی درباره طراحی شخصیت فرامرز هم گفت: نویسنده شناسنامه تقریباً 70 درصدی برای شخصیت درست میکند چون او خالق شخصیتهاست. اگر میگویم 70 درصد، دلیلش این است که همه جای فیلمنامهای که مینویسد، داستان و کاراکتری را خلق کرده و حالا کار بازیگر این است که آن شخصیت را به صورت صددرصدی برای نویسنده و کارگردان اجرا کند. بازیگر پس از آنکه شناسنامه را از متن میگیرد، به بعضی جزئیات میپردازد؛ به اینکه نگاه کاراکتر به جامعه و مشکلات او چیست؟ آدمیکه مدرک کارشناسی الکترونیک دارد، چرا به شغلی روی میآورد که در حیطه کاریاش نیست و این یک مشکل کاملاً اجتماعی برای همه ماست. خیلیها تخصصهایی را در دانشکده یاد میگیرند که اصلاً به آن علاقهای ندارند و بعد از پایان تحصیل سراغ علایق خود میروند. کلیت کار ما در سریال این است که چرا کاراکترها لیسانس مدیریت و الکترونیک دارند؟ چرا برای کار خودشان هیچ نظری ندارند و موفق نیستند و به احتمال زیاد رشته دانشگاهیشان را دوست نداشتهاند؟ مثلاً بیش از ۴۰ نفری که در دانشگاه همدوره بودیم، سه یا چهار نفر در این حوزه کار میکنند و بقیهشان اصلاً سراغ کار نمایش نرفتند و مشاغل دیگری را انتخاب کردند، چون شاید از اول هیچ علاقهای نداشتهاند یا علاقهشان سطحی و هدفشان چیز دیگری بوده است.
جمشیدیفر در نقش فرامرز و علی صبوری در نقش سیامک، دو پسرخاله قصه، زوج هنری موفقی را تشکیل دادهاند. جمشیدیفر در ادامه صحبتهایش درباره همبازی شدنش با علی صبوری گفت: علی صبوری شاید از دید تماشاگر عام که شناختی از او در فضای عمومی تلویزیون ندارد، کمتجربه باشد؛ اما به نظر من او در فضای مجازی کلیپهای خیلی زیادی ساخته و از سطحیترین کلیپها کارش را آغاز کرده و اکنون خیلی حرفهای فعالیت میکند و کاربلد است. فضای مجازی فرصتی برای مردم پیش آورده که خیلیها خودشان متوجه میشوند که آیا استعداد دارند یا خیر؟ علی صبوری در این سالها تلاش کرده، درس خوانده و آموزش دیده و اکنون توانسته موفقیت به دست آورد. معتقدم علی صبوری هنرمند باتجربهای است و کمدی را خیلی خوب میشناسد و همبازی خوب، همفکر و همسویی است و خیلی به بازیگر مقابلش کمک میکند.
وی که بازتابهای خوبی از سریال دریافت کرده، ادامه داد: مردم همیشه به من لطف داشتهاند؛ وقتی در خیابان با آنها روبهرو میشوم یا در فضای مجازی میچرخم، بازخوردهای خوبی میبینم. به هر کاری انتقادهایی وارد است و من هم همه انتقادها را به دیده منت میپذیرم. جا دارد از عوامل تولید سریال که صمیمانه کار را با تمام مشکلاتی که داشت به سرانجام رساندند، تشکر کنم؛ به خصوص از تهیهکننده آن، آقای میرخان که از ابتدای کار با مشکلاتی روبهرو شد و خیلی برای کار زحمت کشید. همچنین اگر کمک آقای مهران مهام عزیز نبود، کار به سرانجام نمیرسید که از او هم تشکر میکنم.