امروز شنبه  ۱۷ آذر ۱۴۰۳
سرویس:گفت و گو
تاریخ خبر : یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳- ۰۷:۳۵
با گوینده و گزارشگر نابینای رادیو تهران که بمب انرژی و انگیزه است
کیمیاگری با عصای سفید
بسیاری از ما روشندلانی می‌شناسیم که با دلی پرامید به زندگی رنگی دیگر بخشیده‌اند و از دشواری‌ها، محدودیت‌ها و محرومیت‌ها پلی ساخته‌اند برای رسیدن به کامیابی و خوشبختی...؛ انسان‌های متفاوت و شایان تحسینی که با جادوی انرژی و انگیزه، جهان اطرافشان را دگرگون کرده‌اند. اشکان آذر ماسوله، گوینده روشن‌ضمیر رادیو تهران و اولین کسی است که به‌رغم نابینایی، مثل یک گزارشگر حرفه‌ای ورزشی پشت میکروفن می‌نشیند و مسابقات ورزشی را گزارش می‌کند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، او تهیه‌کنندگی و گویندگی برنامه «شش نقطه»، یکی از برنامه‌های قدیمی رادیو تهران را هم به عهده دارد. برنامه‌ای که بر زندگی، کار و مسائل افراد نابینا تمرکز دارد و با بخش‌هایی متنوع، پنجشنبه‌ها ساعت 15:30 دغدغه‌های این قشر از جامعه را پیگیری و اخبار و حوادث مهم حوزه بیناضمیران را دنبال می‌کند. مناسبت روز جهانی نابینایان (عصای سفید) بهانه‌ای شد تا با اشکان آذر ماسوله گفت‌وگو کنیم. اشکان آذر ماسوله درباره دوران کودکی‌اش چنین توضیح می‌دهد: دوران کودکی‌ام در تهران و بیشتر صرف پذیرش نابینایی و کنار آمدن با دشواری‌ها و شیوه زندگی در موقعیت نابینایی سپری شد. البته ناگفته نماند که از همان کودکی، با وجود نابینایی، مهارت بالایی در ارتباطات اجتماعی داشتم و به‌اصطلاح، سروزبان‌دار و بچه شلوغی بودم. البته خیلی زود فهمیدم که با بقیه تفاوت دارم؛ اگرچه تنها نابینای خانواده نبودم و برادر بزرگ‌ترم هم نابیناست و این ویژگی ما ارثی است. با گوش‌هایم با اطرافم ارتباط گرفتم وی در پاسخ به این پرسش که زمانی که متوجه شدید نابینایید، چه واکنشی داشتید، می‌گوید: وقتی متوجه شدم نمی‌توانم ببینم، با گوش‌هایم با اطراف ارتباط گرفتم و به همه صداها با دقت گوش می‌دادم. آذر ماسوله با اشاره به چگونگی و شکل گیری علاقه‌‌اش به رادیو عنوان می‌کند: از کودکی همیشه رادیو در خانه ما روشن بود و به برنامه‌های مختلف آن گوش می‌دادم. همین علاقه باعث شد تا در همه مسابقه‌های رادیویی شرکت کنم یا به‌عنوان شنونده تماس بگیرم و درباره برنامه نظر بدهم. از همان دوران کودکی از شنونده‌های پروپاقرص رادیو بودم و چون به ورزش هم علاقه زیادی داشتم، بیشتر بخش‌های ورزشی رادیو و رادیو ورزش را دنبال می‌کردم و همین هم باعث شد نویسنده افتخاری مسابقات رادیو ورزش شوم؛ اما اولین بار که وارد فضای صداوسیما شدم، سال 1385 بود که در باشگاه رادیویی جوان آزمون دادم و پذیرفته شدم.  اولویتم رادیو بود گوینده برنامه «شش نقطه» درباره تحصیلاتش توضیح می‌دهد: رشته حقوق را دوست داشتم و در این رشته فارغ‌التحصیل شدم. درعین‌حال، علاقه زیادی هم به حوزه اجرا و رسانه داشتم و بین این دو، ترجیح دادم کار اجرا و رسانه را دنبال کنم. اولویتم رادیو بود و به همین دلیل، کار در این رسانه را انتخاب کردم. وقتی می‌پرسم باتوجه‌به اینکه از همان کودکی از شنونده‌های پروپاقرص رادیو بودید، این موضوع چقدر در ارتقای معلوماتتان اثرگذار بوده، می‌افزاید: بخشی از مخاطبان رادیو افراد نابینا هستند و همین اشتراک خاص تأثیر زیادی بر زندگی من گذاشت. مثلاً من برای اجرا در هیچ کلاسی شرکت نکردم. همه لوازم اجرای خوب را با شنیدن اجراهای مختلف دیگر مجریان یاد گرفتم. می‌شنیدم و تمرین می‌کردم. عشق و علاقه بود که باعث جلب بیشتر من شد. من در هیچ دوره آموزشی شرکت نکرده‌ بودم، فقط خودم تلاش کردم. برای کار اجرا هم آزمون دادم و با رتبه بالا قبول شدم. گوینده «شش نقطه» در ادامه اضافه می‌کند: در برنامه «شش نقطه» علاوه‌بر اجرا، تهیه‌کنندگی هم می‌کنم. در این برنامه دغدغه‌ها و مشکلات نابینایان بیان می‌شود و در این بستر، هرآنچه را در تعامل میان نابینایان و جامعه جاری و در ارتباط است، بررسی می‌کنیم. درواقع، رادیو تهران در این برنامه پیگیر احوال نابینایان است. البته مخاطبان این برنامه عموم جامعه‌اند. وی خاطرنشان می‌کند: از سال 1396 به‌عنوان کارشناس و تحلیل‌گر ورزشی رشته‌‌هایی مثل فوتبال، والیبال، کشتی و تنیس، کار خودم را با تلویزیون اینترنتی زیرنظر معاونت فضای مجازی سازمان شروع کردم و در طول سال‌های اخیر برنامه‌های ورزشی‌ای همچون «یک جهان یک جام» و «حالا جام» را بر عهده داشته‌ام و حدود سه سالی است که مسابقات فوتبال، والیبال، کشتی و تکواندو را گزارش می‌کنم و بارها در برنامه «تهران من» مسابقات فوتبال ملی و فوتبال لیگ را گزارش کرده‌ام، حتی مسابقات کشتی و تکواندوی اخیر را هم گزارش کردم . آذر ماسوله علاوه‌بر اینکه گوینده موفقی است، همسری نمونه نیز هست. اشکان درباره چگونگی آشنایی با همسرش -که او هم در رادیو فعالیت دارد- این‌طور می‌گوید: وقتی همراه با گروه برنامه‌ساز برای بررسی وضعیت معلولان و روشندلان به استان‌های مختلف سفر می‌کردیم، در سفر مشهد با الهه واحدی آشنا شدم که در انجمن نابینایان فعالیت می‌کرد و در این سفر حضور داشت. او تنها فرزند خانواده و کم‌بینا بود. بعداز آشنایی، به‌عنوان برنامه‌نویس، دستیار تهیه‌کننده و کارگردان در برنامه‌های رادیویی ما شروع به همکاری کرد. بالاخره با سماجت‌هایی که به خرج دادم و رفت‌وآمد زیاد، توانستم رضایت پدرش را برای ازدواج جلب کنم. حالا هفت سال از  ازدواج ما گذشته و به‌لطف خدا، در این مدت توانسته‌ایم پا‌به‌پای هم و با همدیگر زندگی و برنامه‌هایمان را پیش ببریم و کمک‌حال هم باشیم.
© 2019- pr.irib.ir - Contact us :pr@irib.ir