به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، سید حسین امیرجهانی که سابقه نگارش سریال پر مخاطب «پدر» را دارد، درباره سریال «طوبی» گفت: این سریال شخصیت محور است و کاملا بر اساس روابط بین شخصیتها پیش میرود. در این سریال حدود ۴۰ شخصیت اصلی و فرعی در قصه بود، که اگر شما یکی از آنها را بخواهید از قصه حذف کنید، به درام لطمه میخورد. از طرفی هیچ کدام از آن شخصیتها چه از نظر شخصیت و چه تیپ شبیه به هم نیستند. اینجاست که مخاطب تک تک شخصیتها را دوست دارد. شخصیت ضیا شاید به لحاظ کیفیت و کمیت درام، شخصیت هجدهم قصه است، سعید هم شخصیت بیست و سوم قصه، اما حتی سرانجام آنها نیز برای مخاطب بسیار مهم میشود. این یعنی قصه و شخصیتها به شدت گیرا و پر کشش بوده اند. بر همین اساس روابط بین شخصیتها و خانوادهها نیز اهمیت پیدا میکند. به طوری که در سریال «طوبی» خانواده از اهمیت ویژهای برخوردار است حتی برای کاراکترهای منفی مثل «شیث»، «ساعد» و «جهانگیر».
امیرجهانی با بیان اینکه ممکن است بخاطر تغییر ساختار سریال در برخی قسمتها قصه افت کرده باشد و در بدبینانهترین حالت ممکن شما ده قسمت از سریال ما را دوست نداشته باشید، تصریح کرد: اما مفهوم مخالف آن این است که ۴۵ قسمت سریال از ریتم تند و اتفاقات و ماجراهای جذابی برخوردار بوده است. یعنی اینکه شما سریالی ۵۵ قسمتی ساخته اید که بیش از ۸۰ درصد آن استانداردهای لازم برای جذب مخاطب را داشته است. این اتفاق بسیار بسیار خوبی است که ۸۵ درصد قسمتها آنقدر جذاب بوده که توقع و سلیقه مخاطب را بالا کشیده است و انتظار داشته همه قسمتها در اوج باشد. «طوبی» بعد از مدتها خانوادهها را دور هم جلوی تلویزیون جمع کرد، تا کنار هم یک قصه را دنبال کنند. اینکه بسیاری پیام میدادند که ما مثل سالهای دور زودتر دور سفره یا میز شام را میچیدیم تا به پخش سریال طوبی برسیم برایم بسیار لذت بخش بود.
«طوبی»، «ستایش» نیست!
فیلمنامهنویس سریال پر بیننده «نجلا» در پاسخ به این سوال که بعضی از رسانهها به دلیل اینکه آقای سعید سلطانی کارگردانی سریال «طوبی» را به عهده داشت، این سریال را مشابه «ستایش» دانستند، تصریح کرد: اولاً من این افتخار را داشتم که با آقای سعید سلطانی کار کنم. ایشان قبل از اینکه کارگردان بینظیری باشد، انسان شریفی است. اما من موافق این صحبت نیستم. چون اولینبار طرح فیلمنامه سریال «طوبی» سال ۱۳۹۸ نوشته و بازنویسیهای متعدد شد. سیما فیلم گزینههای متعددی برای کارگردانی سریال داشت، که در نهایت، چون «طوبی» سریالی زن محور بود و آقای سلطانی تجربه ساخت چنین آثاری را داشت، انتخاب شد؛ بنابراین صرف اینکه «طوبی» زن محور است، نمیتوان آن را شبیه «ستایش» دانست. همانطور که مخاطبین هم مشاهده کردند سریال «طوبی» هیچ شباهتی به سریالهای دیگر ندارد.
وی افزود: اتفاقاً یکی از دلایل اقبال «طوبی» این بود که از قصهها و موقعیتهای داستانی جدیدی میگفت و قصهاش نو بود. اولینبار بود که قصهای از داخل عراق روایت میشد و روابط درون خانوادهای و درون سازمانی یک ژنرال بعثی را به تصویر میکشید. ۷۰ درصد قصه ما در عراق میگذشت و فضاهای جدید، روابط متفاوت و قصههای بکری برای ارائه به مخاطب داشت. غیر تکراری بودن و بکر بودن قصه سریال یکی از اصلیترین دلایل اقبال مخاطب بود. با این حال شخصیت اصلی این سریال زنی بود، که در دل حوادث زمانه قرار میگرفت. از این جهت میتوانست وجه مشترکی با «طوبی»، «نجلا»، «ستایش»، «نرگس» و «کیمیا» باشد. اما به هیچ وجه داستان وجه مشترک نداشت و قطعاً اگر شباهتی بین «طوبی» و سریالهای دیگر بود، مخاطب آن را پس میزد.
«طوبی» روایت زندگی هزاران زن است
امیرجهانی در پاسخ به این سوال که تجربهتان در فیلمنامهنویسی برای سریال «نجلا» چقدر در سریال «طوبی» موثر بود؟ توضیح داد: از آنجایی که بخش کمی از داستان «نجلا» در عراق میگذشت در پژوهش «طوبی» به من کمک کرد. من در برخی خبرگزاریها دیدم که اشاره شده «طوبی» بر اساس زندگی واقعی یک زن است، ولی اینگونه نیست. من وقتی سر ضبط سریال «نجلا» در آبادان بودم، سه خانم سراغم آمدند تا قصه زندگی شان را برایم تعریف کنند. آنها در زمان تجاوز رژیم بعث به همراه عده زیادی در خرمشهر اسیر شده و به عراق منتقل شده بودند. قصه زندگی آنها بسیار تکان دهنده بود و ای کاش میشد قصه صبوری و مقاومت و ایستادگی این دختران و زنان را به تصویر کشید. اتفاقاتی که برای طوبی در قصه میافتاد، شاید ۱۰ درصد سختیها و مصائبی که زنان ایرانی و حتی عراقی متحمل شدند نیست. من در عراق نیز با عده بسیاری ملاقات کردم که زخم خورده دشمن رژیم بعث بودند. شما در عراق به ندرت خانوادهای پیدا میکنید، که حداقل یکی از اعضای خانوادهاش در زمان صدام یا اعدام نشده باشد، یا مفقود و یا شکنجه نشده باشد. بخصوص در جنوب عراق و کردستان هر خانواده عراقی حداقل یک عضو خود را از دست داده است. اینها همان موضوعات بکریست که میگویم برای اولین بار در سریال «طوبی» شاهدش بودیم؛ بنابراین «طوبی» قصه صبوری و ایستادگی و مقاومت صدها هزار زن و دختر و مادر ایرانی و عراقی است که تحت ظلم دیکتاتوری به نام صدام بودند.
بعضیها صحنههای مربوط به قتل شیث و ساعد را خشن دانستند!
این نویسنده در پایان افزود: جوان امروزی ما نمیداند حزب بعث چه بود و چه جنایتهایی را مرتکب شد. آنها باید بدانند اگر بعث بر ایران یا خوزستان مسلط میشد، چه اتفاقاتی میافتاد! صدام کسی بود که به اعضای حزب خودش و مردمش و حتی خانواده خودش هم رحم نمیکرد. این مسائل برای اولینبار در سریال مطرح میشد. نمونه بارز آن شیث و ساعد بود. بعضیها میگفتند این صحنهها تلخ و یا خشن است. اما این صحنهها ۱۰ درصد جنایات این حزب هم نشان نمیدهد. جوان امروزی باید بداند جوانان این مملکت با چه تشکیلات و تفکر مخوفی روبرو بودند و بی دلیل جنگ هشت سال طول نکشیده است. با همه خباثت صدام و حزب بعث من در این سریال بین اعضای حزب بعث و مردم عراق تفکیک قائل شدم. حقیقت این است که در پژوهشها هم به وفور به این نکته میرسدم که صدام بسیاری از مردم را به اجبار به جنگ میفرستاد. اینها به خوبی در سریال به تصویر کشیده شده و از این جهت سریال «طوبی» یک سریال استراتژیک برای رسانه ملی بود. به همین دلیل، سریال «طوبی» قابلیت پخش در کشورهای منطقه را دارد و تلویزیون باید از این ظرفیت استفاده کند.