به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، به نقل از خبرگزاری فارس، این شب ها سریال بوتیمار از شبکه سه پخش میشود. این سریال فضای مفرح و نقادانه ای در پرداخت به موضوعات پیرامون دارد.
مرجانه گلچین نیز از آندسته بازیگرانی است که با توانمندی اش در ایفای نقش های جدی، هنوز هم در کارهای کمدی بازی میکند. با گلچین که مادری سخت گیر و در اصل یک بلاگر اینستاگرامی در بوتیمار هست.
خبرگزاری فارس گفت و گو یی با وی داشته .که در ادامه امده است:
** با توجه به اینکه ما چند سالی است شما را در سریال های کمدی میبینیم این قطعا روحیه خوبی را به مردم القا میکند.
خوشحالم از اینکه شریک لحظههای خوش مردم هستم و امیدوارم تا چند ماه دیگر خبری از کرونا نباشد و بزرگترین آرزوی زندگیم رفتن کرونا است و این انرژیهای مثبت شاید یک جایی به کائنات برسد و به ما برگردد.
** از بازیگری در شرایط کرونا هم برایمان بگویید. قطعا شرایط سختی پیش رویتان قرار داشت؟
بله. تجربه بسیار متفاوتی بود در شرایط کرونا کار کردن و خودم به عنوان بازیگر دغدغه ام زمانیکه در شمال کار میکردیم خیلی کمتر از اینجا بود. علاوه بر شرایط کرونا فضای بسته و آلودگی تهران هم مزید بر علت بود. آنجا فضا باز بود و آب و هوای شمال و بارندگی و فضای باز هم حال روحی آدم را خوب میکند و هم به لحاظ عبور و مرور هوا شرایط را راحت تر میکند. طبیعتا وقتی به فضای بسته ای می آیید و جایی مسقف که 50 نفر باید در کنار هم باشند، اگر چه در این کار همه همکاران سعی میکنند نهایت پروتکل ها رعایت شود اما در هر صورت ارتباطات نزدیک سر صحنه حساسیت خودش را دارد. تجربه بسیار عجیب و متفاوتی بود.
** نگران نبودید؟
خیلی زیاد. علی الخصوص برای من که شرایط نگهداری از سالمند را دارم و مادرم را نگهداری میکنم و بعد از سر کار باید به خانه بروم طبیعتا نگرانی ام را بیشتر میکند. خیلی وقت ها وقتی سرکار می روم فراموش میکنم و خداراشکر و زمانی که در خانه هستم وحشتم بیشتر است. زمانیکه به سر صحنه می آیم از آنجایی که ما جلوی دوربین زندگی میکنیم حس میکنم که کرونایی وجود ندارد و دوباره که از در اینجا بیرون می روم پیش خودم میگویم وای من کجا بودم! در هر صورت محدودیت گذاشتن و برداشتن ماسک و روتوش گریم کار را سخت تر میکرد.
**شما گاهی مواقع در مقابل دوربین هم ماسک می زنید.
بله. چون قصه ما هم جدای از جامعه اتفاق نمی افتد و در سکانس هایی که در خیابان تصویربرداری میشد ما مردم را با ماسک می دیدیم. طبیعی است که باید این را هم جزئی از قصه میکردیم که جدای از اتفاقات روز جامعه نباشد.
**با توجه به ورود قصه به کرونا چقدر سعی شده در داستان سریال به تلخیهای کرونا پرداخته شود و چقدر تلطیفش کردید؟
ما مسائلی را هم که مطرح میکنیم مسائل تلخی است. دردهای اجتماعی و معضلاتی که خانواده ها با آن برخورد دارند. همانطور که به آن مشکلات با دید طنز نگاه میکنیم و نقد میکنیم و لبخندی روی لبمان می آید کرونا هم جزو مان تلخیها است و طبیعتا چون در فضای طنز اتفاق می افتد، زهرش را با موضوعیت طنز از بین میبریم.
** بسیاری از بازیگران بعد از شیوع کرونا کار نکردند و ترجیح دادند به خاطر حتی خانواده شان بیکار بمانند تا بیمار شوند.
از کجا تامین مالی میشوند برای ادامه زندگی؟
** شما این نگرانی را حتی در این ایام داشتید که سرکار آمدید؟
شاید اگر من هم شرایط خیلی ایده آلی داشتم، اصلا این خطر را نمیکردم که به سر کار بیایم. ای کاش این امنیت شغلی برای ما وجود داشت که حداقل ما هم مثل خیلی از کشورهای دنیا که حقوقشان را میگیرند و در خانه می مانند بودیم. اما ما اینطوری نیستیم که کسی به ما حقوق بدهد بدون اینکه کاری کنیم. تازه باید هزینههای عجیب و غریب یک سالمند را هم تامین کنیم و خودمان هم هزینههایی داریم.
** شما یک جورهایی در این سریال با این طور افراد همذات پنداری کردید و مادر سه فرزند بودید.
بله. در این سریال همانطور که دیدید دو پسر که یکی سرباز و دیگری محصل و یک دختر دانشجو در شرف ازدواج دارم. ما که داریم نقشش را بازی میکنیم سختی اش روی دوشمان است حالا بماند آنهایی که چهار پنج فرزند دارند چطور با این وضعیت اقتصادی کنار می آیند.
** شما با همین گروه دو سال پیش سریال زوج یا فرد را بازی کردید.
من که خیلی از این همکاری لذت میبرم آنهم با گروهی که چندین سال است با آنها کار میکنم. بعد از برگشتم به بازیگری که با کمدی هم شروع کردم تقریبا می توانم بگویم عضو ثابت دفتر آقای مهام هستم و از این بابت خیلی خوشحالم. احساس نمیکنم که با تهیه کننده دارم کار میکنم احساس میکنم ایشان برادر من است و آن دفتر خانواده من هستند. آن نگاه و نزدیکی فامیلی وقتی شکل میگیرد شما همه کار را برای خودت می دانی. البته من هیچ وقت خدای نکرده در کارهایم کم فروشی نکرده ام چون عاشقانه کارم را دوست دارم در هر پروژه ای که می روم با صد در صد وجودم می روم. حتی در این زمان عجیب و غریب که مشکلات خانه و اجتماع و کرونا را هم دارم اما واقعا ترجیح دادم با کسانی کار کنم که حرف همدیگر را خیلی راحت تر متوجه میشویم.
** آرامش برایتان اولویت هر کاری است؟
بله. اولویتم این است که در کارم آرامش داشته باشم. طبیعتا کارنامه کاری افرادی که با آنها کار میکنم برایم مهم است که خوشبختانه آقای مهام در این بخش همیشه سربلند بودند.
** فضای این کار با زوج و فرد چقدر متفاوت است؟
ربطی ندارد. دو موضوع مشکلات اجتماعی کاملا متفاوت و از دو زاویه کاملا متفاوت به مشکلات اجتماعی نگاه کردند. شاید در اینجا مادری دغدغه مند بودم و در آنجا خواهری که هم مادر بود و هم خواهر. اما فضای اینجا شرایط دیگری را نشان می دهد. کما اینکه خوش نشینها شبیه زوج یا فرد نبود. یا حتی راه در رو شرایط خودش را داشت.
** شما در شمال کشور با بازیگران بومی هم کار کردید؟
بهتر است بگویم هم بازیگران بومی و هم نا بازیگرهایی که می خواهند تازه بازیگر شوند. این دو تعریف مختلف میشوند و هر کدامشان ویژگیهای خودشان را دارند. ممکن است در جاهایی کار را سخت تر کنند و شما نیاز به تکرار داشته باشید.
**برای شما کار راحتی است یا اذیت تان میکند؟
خب بازیگری در کمدی دقیقا مثل یک بازی پینگ پونگ است و اگر بزنی و طرف مقابلت نگیرد و در لحظه به تو برنگرداند نمیشود. به این خاطر که در کمدی همه چیز در لحظه رخ می دهد و اگر زود اتفاق بیفتد و اگر دیر اتفاق بیفتد هم همین طور است. چقدر خوب میشود زمانی که یک بازیگر پارتنر قوی و کاربلد و حرفه ای جلویش بازی میکند. طبیعتا بازیگرهایی که تجربه کمتری دارند به توضیح بیشتر و برداشت بیشتر نیاز دارند و همه اینها جزو سختیهای کار ما هست.
** شما در این یکسال کرونا اصلا کار نکردید؟
تقریبا می توانم بگویم سالی یک کار میکنم. شاید هم ناخواسته بوده است ولی شرایط طوری شده که سالی یک کار بازی کردم.
** قرار بود سریال بوتیمار مناسبتی نوروز باشد.
بله من کارهای مناسبتی را خیلی دوست دارم. علی الخصوص مناسبت نوروز به این دلیل که مردم در خانه و کنار هم هستند. شاید در شرایط عادی که کرونا هم نبود همه فامیل دور هم جمع بودند سریال ما هم از تلویزیون پخش میشد. در کارهای مناسبتی حال مردم خوب است و من هم دوست دارم بیشتر در مناسبت های شاد شریک مردم شوم تا مناسبت های دیگر.
** دوست نداشتید سایر مناسبت های سال را هم تجربه کنید؟ مثل ماه رمضان.
اگر آن مناسبت ها قصه زیبایی داشته باشند. کما اینکه در سریال نفس گرم هم با اینکه فضای تلخی داشت بازی کردم. آنقدر قصه آن سریال جذابیت داشت که من را ترغیب به کار کردن میکرد.
** شما در کارهای جدی و کمدی به یک نسبت بازی قابل قبولی دارید. اتفاقی که شاید در مورد هر بازیگری رخ ندهد و معمولا نقش هایشان را در یک ژانر تکرار میکنند. اولویت خودتان بیشتر کمدی است یا جدی؟
به حال خودم خیلی بستگی دارد. زمانی که بعد از ۹ سال سکوت برگشتم.
** چرا ۹ سال سکوت کردید؟
به دلیل های شخصی شرایطی پیش آمده بود که دیگر کار نمیکردم. وقتی برگشتم خیلی دوست داشتم در کار کمدی بازی کنم که ماحصلش شد بزنگاه. اما الان دلم می خواهد در یک کار جدی صرف بازی کنم حتی متفاوت تر از نقش ملیحه در نفس گرم.
** کمدی چقدر با ویژگیهای شخصی خودتان هماهنگی دارد چقدر دور است؟
من آدم جدی و مهربانی هستم. اما دوست دارم نقش منفی جذاب را بازی کنم که خیلی از من دور است.
** تا به حال بازی نکردید؟
یکبار با خدا رحمت کند محمدعلی کشاورز کاری بازی کردم که درباره باند اعتیاد و مواد مخدر بود و در آن کار همسرشان بودم.
** چقدر نظر و سلیقه مخاطب برایتان مهم است؟
مردم مرا در کمدی بیشتر دوست دارند شاید به خاطر اینکه دیگر دوست ندارند از غم و غصه بشنوند و ببینند. میگویند چون با تو خندیدیم بگذار این ادامه پیدا کند و بیشتر به خاطر نیاز به انرژی خوشحالی آنها است و به نظرم برای درمان ذهنی مردم با این همه معضلات و مشکلات به نظرم نیاز است که کمدی بیشتر شود و از نظر کارشناسی بررسی کنند که چه نوع کمدی باید ساخته شود تا روان مردم را التیام دهد.
** در این سالها کدام کارتان را بیشتر از همه دوست داشتید؟
در کمدیهایم بزنگاه و شاهگوش. بزنگاه به خاطر اینکه اولین بازیم بعد از 9 سال سکوت بود و شاهگوش هم به خاطر حضور آقای میرباقری. در میان کارهای جدی ام هم نفس گرم.
** چرا نفس گرم؟
به خاطر اینکه متفاوت بود. شما فرض کنید ۸ سریال کمدی از من پخش شد و همه دیگر من را با مرجانه گلچین کمدین میشناسند، یک دفعه شما بیایید و در یک فضای معنوی یک خانم جلسه ای بسیار جدی را بازی کنید. فرد مهربانی که گره از همه کارها باز میکند.
** و برخی اوقات بازیگر با نقش همخوانی دارد.
بله، به نظرم کارگردانها باید اعتماد کنند و این هم از سختیهای کار کارگردان است که خیلیها دوست ندارند این سختی را به جان بخرند و پیش خودشان میگویند گلچین امتحانش را در کمدی خوب پس داده پس همان را از او بخواهیم. اما من اینطوری نمیبینیم و میگویم بازیگری که می تواند هم در کار کمدی و هم در کار جدی دیده شود شما به او اعتماد کنید و نقش های متفاوت به او بسپرید. خیلیها این کار را نمیکنند برای همین است که همیشه از آقای عطاران ممنونم که خطر کرد و بعد از اینکه در فیلم شب بیست و نهم بازی کرده بودم بلافاصله و البته بعد از یکسال من را برای بزنگاه دعوت کرد.
** در ادامه روند کاری تان تلویزیون را ترجیح می دهید یا سینما؟
تلویزیون خانه اول من است و من از تلویزیون شروع کردم و با همین تلویزیون به مردم شناسانده شدم و بی واسطه مهمان خانههای مردم میشدم و در خیابان احساس نزدیکی به من میکنند و نمونه من را در عمه خاله و ... دیده است.
سینما نیاز به تدارک دارد در این شرایط اما بدون هیچ دردسری جلوی مبل نشسته و تلویزیون میبیند و به همان اندازه هم تلویزیون مسئولیت بزرگتری دارد و هر چیزی را نباید به مردم به عنوان خوارک فرهنگی داد.
**یک بازیگر باید چه کار کند؟
جدای از مردم زندگی نکند وقتی من در ماشین شیشه دودی بنشینم و عینکم بزنم که هیچ کسی من را نشناسد نمی توانم منتظر باشم.