به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، «هادی عامل» که متولد مشهد است و فعالیت اش را با کشتی گرفتن آغاز کرده و پایش به عرصه گزارشگری باز شده است، با بیان این که پدرش اهل زابل است، اظهار میکند: وقتی خشکسالی میشود پدربزرگم از زابل مهاجرت میکند و پدرم اهل زابل و مادرم اهل نیشابور است. من در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد، دهم مرداد سال ۱۳۳۴ متولد شدم و در چهارراه عامل زندگی میکردیم که اکنون نامش عوض شده است. هم اکنون 3 فرزند و ۴ نوه دارم. در جوانی کشتی گیر بودم و به دلیل شکستن دستم، نتوانستم ادامه دهم و خدا را شکر در گزارشگری در حد بینالمللی، آن کمبود و خلأ را جبران کردم. من هم کشتی گیر و هم داور و مربی بودم.
عامل اضافه میکند: در دهه ۶۰ فعالیتام را شروع کردم، آن موقع آقای «سبط احمدی» تهیه کننده برنامههای ورزشی بود و چند سالی با او کار کردم. یک بار مسابقه کشتی بود که کار گزارشگری آن را انجام دادم و بعد مرا برای کار به سازمان صدا و سیمای تهران دعوت کردند و از سال ۱۳۶۸ فعالیت در عرصه گزارشگری را در این سازمان آغاز کردم.
وی که از گذشتههای دور تاکنون همکاری مستمری با رادیو و تلویزیون دارد، میگوید: دبیر ورزش بودم و در سال 1385 بازنشسته شدم.
وی درباره گزارشگری اخیرش در نروژ میگوید: ما اندکی در گزارشگری سعی میکنیم پیروزیها را پررنگ جلوه دهیم و رنگ و لعابش را بیشتر کنیم و همه هدف مان این است که دل مردم را شاد کنیم تا در این شرایط کرونایی و با وجود تحریمها و مشکلاتی که مردم با آنها دست به گریبان هستند، امید در دل شان زنده شود؛ چه در مسابقات المپیک و چه در نروژ. وقتی آنها شاد باشند، طبیعتاً ما هم شاد هستیم. وی درباره گزارشگری پرانرژی و پرهیجان خود، توضیح میدهد: بدون اغراق میگویم که انرژیام را از مردم دریافت میکنم.
این گزارشگر پیش کسوت اضافه میکند: در مقطعی که برای گزارشگری به کشور نروژ رفتیم، دیدیم که آنها به روال روزهای عادی برگشته اند،کسی ماسک نمیزد و مسابقات با تماشاگر برگزار میشد و حس خوبی داشتیم. ان شاءا... کل دنیا واکسینه شوند و به روال عادی برگردیم.
وی با اشاره به قرنطینه شدن اعضای تیم شان در مسابقات ژاپن، میگوید: عوامل اعزامی صدا و سیما به این مسابقات ۳۲ نفر بودند که به دلیل شلوغی پروازها به ۴ گروه تقسیم و اعزام شدیم. تست آقای «روا»، یکی از اعضای گروه ما، مثبت و در بیمارستان قرنطینه شد و ما هم به مدت ۲ هفته در هتل قرنطینه شدیم و خوشبختانه چون ما زودتر اعزام شدیم 2 روز قبل از شروع مسابقات از قرنطینه درآمدم و گزارشگری مسابقات را انجام دادم.
عامل در پاسخ به این پرسش که استفاده از کلمات و عبارات متفاوت در گزارش هایش از کجا نشأت میگیرد؟ توضیح میدهد: باور کنید دلی و لحظهای بر زبانم میآید و بعضی از اوقات مثلاً جملاتی همچون «خدا قوت، خسته نباشی دلاور» یا «شیر مادر و نان پدر حلالت باشد»، به زبانم میآید و باعث افتخارم است که صدایم به دل مردم ایران نشسته است. احساس خوشبختی میکنم و حس خوبی دارم و خدا را شاکرم که مردم، صدایم را میپسندند.
وی اضافه میکند: برای این که در گزارش هایم به روز باشم، هر روز 3، 4 یا 5 ساعت و گاهی هم نزدیک مسابقات جهانی ۱۰ ساعت مطالعه و تحقیق میکنم تا به روز باشم و دچار روزمرگی نشوم و اگر این اتفاق بیفتد نقطه توقفم است. وقتی گزارش هایم را نگاه میکنم، سعی بر اصلاح آنها دارم، هر چند در برنامه زنده اشتباه پیش میآید و سعی میکنم دقتم را بیشتر کنم. تپق زدن و اشتباه کردن در برنامه زنده اجتناب ناپذیر است و گزارشگرهای برتری در شبکههای جهانی داریم که در پخش زنده تپق میزنند. ولی تلاش میکنم روز به روز کارم را ارتقا دهم.
عامل درباره حس و حالش در هنگام گزارشگری مسابقات جهانی میگوید: باور کنید حس میکنم خودم دارم کشتی میگیرم، تمام لحظهها را حس میکنم و حس عجیب و غریبی دارم و از حالت عادی خارج میشوم و خیلی از واژهها و حرکاتم غیرارادی است. احساس مردم از آن سوی کره زمین به من منتقل میشود و سعی میکنم این انرژی را دریافت و به خوبی گزارشگری کنم.
به گفته وی، گزارشگری، بیان یک احساس است و درست است که فرمول، اصول، چارچوب و قوانینی دارد ولی در مجموع به اعتقاد من چکیده همه اینها بیان یک احساس است. خیلی خوشحال هستم که از طریق گزار شگری در کشتی با مردم ایران ارتباط عاطفی عمیقی برقرار میکنم.
عامل در پاسخ به این پرسش که آیا اتفاق افتاده در لحظه گزارشگری از شکست در یک مسابقه ناراحت یا برعکس از پیروزی خوشحال شوید؟ میافزاید: در همان لحظه اتفاق افتاده اما بعد فراموش کرده ام، مثلاً در مسابقات آتلانتا «رسول خادم» رقیب خود را شکست داد که خیلی خوشحال شدم، در مورد «دبیر»، «حسن یزدانی» و «محمدرضا گرایی» هم همین طور، اما باخت هایی هم بوده که خیلی ناراحت شدم مثلاً «رضا یزدانی» در المپیک لندن به دلیل آسیب دیدگی پا، نتوانست مسابقه را ادامه دهد و باخت «حمید سوریان» در مسابقات برزیل و «حسن یزدانی» در المپیک توکیو برایم سخت بود. لحظات تلخ و شیرین در مسابقات وجود دارد و ذات ورزش همین است. خدا را شکر شیرینیهایش بیشتر است.
وی با اشاره به آینده گزارشگران جوان، توضیح میدهد: آنها خیلی خوب هستند و باید کار و تلاش کنند و حرفه خود را دوست داشته باشند و اگر این بچههای بااستعداد با پشتکار پیش بروند، موفق میشوند.
این پیش کسوت عرصه گزارشگری در ادامه سخنانش اضافه میکند: یکی از سختیهای حرفه ما مدام در سفر بودن و دوری از خانواده است، شرایط عادی زندگی مان به هم میخورد، هم چنین باید مدام مطالعه کنیم و زمان کمتری را برای خود و خانواده مان بگذاریم، البته خستگی پروازها و سفرها هم هست، حتی اکنون برایم سفر به آمریکا هم خسته کننده است، مگر این که مسابقهای مهم باشد. البته سختیها برایم عادی شده است.
«عامل» تصریح میکند: آرزو دارم بیماری کرونا از کره زمین پاک شود و آرزوی دیگرم این است که در کره زمین جنگ نباشد و همه در کنار هم در صلح و آرامش زندگی کنند.
مریم ضیغمی محمدی