به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، ساکی در دوره فعالیتش دوران پرفراز و نشیبی را سپری کرده است. در این گفت و گو با تجربیاتش در رادیو آشنا شوید:
از خودتان بگویید؟متولد چه سالی هستید و چند فرزند دارید؟
آبان امسال ، ٥٩ سال زندگی پر فراز و نشیب و در عین حال مملو از تجریبات را در مدرسه سختگیر زندگی پست سر گذاشتم، همراه با عزیزترینهای زندگیم بنت الهدا ٣٣ ساله کارشناس ارشد گرافیک، هادی ٣٢ ساله دانشجوی ارشد عکاسی و دیگر فرزندم سهراب ١٨ ساله است. من فارغ التحصیل ارشد روانشناسی تربیتی هستم و کارشناس علوم سیاسی و البته برای دکترا هم آماده میشوم.
اولین همکاری شما با رادیو در چه سالی و چه برنامه ای بوده است؟
اولین همکاری من با صدا و سیما در سال 1365، در معاونت سیاسی به عنوان گوینده خبر آغاز شد، و افتخار اجرا و گویندگی در رادیوهای ایران، پیام و گفتوگو، از سال 1378 تا به امروز...
با وجود سابقه فعالیت شما در رادیو، بیش تر چه برنامههایی را اجرا میکردید؟
برنامههای زیادی بوده در این مدت که اجرا کردم. مثل« سلام صبح به خیر»،«راه شب»،« ورزش روز»، «جهان سیاست»، «روزنه»، «خانه ملت»، «کند و کاو»،« بررسی رادیوهای بیگانه»، «کوچه رادیو»، «نمودار»، «صدای کارمند»،« ایران را بشنویم» و ویژه برنامههای مناسبتی در رادیو ایران، در رادیو پیام و آوا و گفت و گو هم در خدمت مردم هستم. تعدد و تنوع برنامهها با رویکردهای مختلف، لاجرم همراه با تجربیاتی که حاصل همکاری با برنامه سازان مختلف با سلایق متفاوت بوده است.بدست آوردن تجربههای کاربردی در رادیو، آسان نبوده و نیست. اینکه رادیو باید فقط بر اساس مطالبات و خواسته شنوندگان خود، برنامه بسازد یک اصل است، اما اعمال نظر و سلیقه برنامه سازان در بیشتر مواقع این اصل را تحت الشعاع قرار میدهد. گوینده و مجری یک برنامه بهخصوص زنده، صرفا انتقال دهنده مطالبی است که تهیه کننده در برنامه پیش میبرد، اما اختلاف نظر همیشه بوده، دلیل اصلی هم تصور و انتظار شنونده از مجریست.
از خاطرات قدیم بگویید؟
این کش و قوسهای پیش آمده خالی از نکتههای شنیدنی نیست که اغلب خاطره میشود. موارد زیاد است. با ابلاغ شیوهنامههای اخیر، از کلمات و اصطلاحاتی که معادل فارسی دارند، نباید استفاده کنیم. خود شما بهتر میدانید مثلا گیف! هدیه، کامپیوتر رایانه، اپلیکیشن برنامه کاربردی و سایر اصطلاحاتی که در رسانه رایج بوده است. در چند روز گذشته من در یکی از برنامههای رادیویی زنده با شخصی گفتوگو میکردم که فوق تخصص جراحی قلب بودند.در تمام طول گفتوگو از عبارات و اصطلاحاتی استفاده میکردند که کاملا فرنگی بود، تهیه کننده از طریق گوشی به من تذکر دادند که هر عبارت غیر فارسی ایشان را اصلاح کنم! کار سادهایی نبود چون میبایست حرف مهمان برنامه را مرتب قطع میکردم. در آخر برنامه من لیستی نوشته بودم که حاوی ١٢ اصطلاح بود! با ترفندی شیطنتآمیز و عذرخواهی از کارشناس برنامه من اصلاحیه را خواندم! این تنها یکی از موارد غیر قابل پیش بینی در رسانههای شنیداری ماست.
آیا از همان ابتدا میدانستید که گویندهای موفق میشوید؟
خیر! من اهل جنوب کشور هستم، خوزستان، اهواز.گویش و لحن و گام صدا و آوای گفتاری در جنوب، بسیار با گویشهای استانهای دیگه متفاوت است. لحن و گام صدا در این منطقه، آهنگین،رسا و بلند،موزون و هماهنگ است. من همیشه بر این موضوع تأکید داشتم که تفاوت در لحن و آوای کلام، از کودکی در ما نهادینه شده است. کودک تلفظ اولین کلمات را از مادر و پدر الگو برداری میکند. پدر و مادر من همیشه واضح و شمرده با لحن خاصی که در بیان داشتند با ما ارتباط کلامی برقرار میکردند. بنابراین سخنوری و گویندگی در عین اینکه از هم جدا هستن، پیوستگی خاصی دارند.پس گویندگی در عین اینکه قابل فراگیری است، اما به آموزههای سالیان متوالی یادگیری کلامی باز میگردد، کودکی و نوجوانی.
سواد و صدا برای گویندگی چقدر اهمیت دارد؟
این یک اصل مهم است؛ صدای خوب شرط لازم برای گویندگی است، اما شرط کافی نیست. عواملی مهم هستند مثل؛ احساس درونی، لحن، نحوه بیان، آهنگ صدا که از درون وجود صاحب کلام، سرچشمه میگیرد. کسانی که علاقهمند به گویندگی هستند، باید بدانند صرفأ داشتن مدرک دانشگاهی، داشتن صدای مناسب کافی نیست.بلکه باید با اراده ایی مصمم و اصول پذیرش ! تواضع، فروتنی، مراتب و مراحل یادگیری را از ابتدا شروع کنند. هیچ پایانی برای یادگیری وجود ندارد، ما هنوز بعد از بیش از ٤٠ سال اجرای برنامههای دشوار چالشی، در حوزه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و علمی هنوز مشغول یادگیری هستیم. استادان ما، تجربیات ما هستند که فقط یک بار فرصت جبران و اصلاح را به ما در اجرای برنامههای بهتر دادند.
چقدر اهل مطالعه هستید؟
مطالعه نیاز به روز بودن است. بدون مطالعه امکان گفتوگو و مصاحبه با استادانی که در برنامه حضور دارند، نیست. زمانی بود که، تهیه کتاب و یا دسترسی به مقالات، نتایج تحقیقات، فرهنگ لغات، دایره المعارف، و مطالب مهم، آسان نبود، اما حالا به برکت وجود اینترنت ! و بی نهایت اطلاعات در منابع موثق، در لحظه و بدون وقفه میتوانیم پاسخ هر سؤالی را بدست بیاریم. دیگر نیازی به ورق زدن کتاب و مجلات نیست، فایل صوتی و اطلاعات صوتی، کار را برای همه ما راحت کرده است.اگرچه نواقص و یا مزیتهای این نوع مطالعه الان جای بحث نیست.اما پاسخ، به طور قطع، بله است.
در همه این سال ها، چطور صدایتان را حفظ کردید؟
حفظ و مراقبت از صدا، تنها یک نسخه دارد. صدمه نزدن به صدا، پیش تر اشاره کرد؛ صدا از درون تغذیه میشود.آرامش، دور بودن از تنشها (هر چند گاهی اجتناب ناپذیر است) تغذیه مناسب بدون قند و چربی، ورزش، استراحت کافی و پرهیز از دخانیات.
در اجرای برنامه چه تپق هایی زدید؟
تپق اجتناب ناپذیراست. شما با استودیو و عوامل انسانی و غیرانسانی استودیوآشنا هستید و خوب میدانید که وقتی یک گوینده مشغول اجرای برنامه است، وضعیت چگونه است. اغلب برنامهها بدون متن هستن فقط موضوع و هدف برنامه برای گوینده توضیح داده میشود.گوینده با اتاق فرمان و تهیه کننده و صدا بردار از طریق هدفون و گوشی در ارتباط و تعامل اند. در آن واحد با شنونده و کارشناس پشت خط تلفن، و یا در استودیو صحبت میکند، به نظرات و سؤالات و اطلاعات تهیه کننده گوش میدهد. روی صفحه نمایش، پیامهای کوتاه شنوندهها را میبیند و یاداشت برداری میکند، به زمان و فرصت برنامه باید توجه کند و کاملا دقت داشته باشد که صحبتهای کارشناس و یا شنوندگان را با دقت بشنود که اگر اشتباهی پیش آمد، بلافاصله اصلاح کند! تپق نزدن در چنین برنامهای، انتظار به جای شنوندههای ماست. تلاش میکنیم و اگر پیش آمد ببخشند.
گویندگی را چطور آغاز کردید؟
من شروع سختی در کارم داشتم.دوران دانشگاه، تولد فرزندان اول و دوم با فاصله کم، و شرایط خاص دوران جنگ که دور از بستگانم بودم.
همیشه بچهها برای من در اولویت بودند، تعهد و علاقه به شغلم موضوعی مهم بود، و دانشگاه که یکی از علاقههای بی پایان من بود.
فکر میکنم نسل ما در میانه راهی بود که میبایست بین دو نسل، پیامی را منتقل میکرد.خانواده، فرزند، کار، علم، تعهد. خدا را همیشه شاکرم که انجام این کار دشوار بخشی از وظیفه انسانی و اخلاقی من بود. این راه بی پایان است. نسل فعلی نیاز به الگوهای خارجی و وارداتی ندارد! مادر و زن ایرانی، توانسته و میتواند، در سخت ترین مراحل، کانون خانه را گرم کند حتی اگر از وجود خود هیزم بسازد! با عشق، گذشت، فداکاری، بخشش، تعهد، صبر، قناعت، تلاش جهد و ایمان.
اوقات فراغت شما چگونه سپری میشود؟
اوقات فراغت؛علاقه بسیاری به ورزش داشتم که در گذشته ممکن نشد. در سالهای اخیر کوهنوردی و دوچرخه سواری رو جدی و حرفهایی دنبال میکنم. صعود به دماوند و ٩ قله مرتفع دیگر ایران، دست مایه پشت کارم در حفظ سلامت جسمی و رسیدن به آرامش روحی بوده است.
شما در جشنوارههای مختلف رادیویی هم مقام کسب کردید؟
جشنواره فرصتی برای شناخت خود و دریافت تجربه از دیگران است و من نیز تلاش میکنم از این فرصت بهترین بهره را ببرم همان طور که در کنار همکار بسیار عزیزم خانم مرجان فطرتی در جشنواره دهم رادیو در سال 1388 با سردبیری و گویندگی برنامه ای مستند به نام «این یک آگهی بازرگانی نیست»، موفق به کسب رتبه اول جشنواره در گویندگی و سردبیری شدم.
حرف آخر
حالا که در رادیو پیام، آوا و ایران و رادیو فصلی در خدمت مردم هستم میتوانم بگویم رادیو خانه من است.