امروز جمعه  ۳۱ فروردين ۱۴۰۳
سرویس:گزارش
تاریخ خبر : دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱- ۱۱:۱۲
در همایش روستا در رسانه چه خبر بود؟
تراکتورها در تپه جام جم
چهارشنبه دهم اسفند، روزی عجیب بود. روزی که خاطرات زیادی برای کارمندان صداوسیما به وجود آورد. برای اولین بار در تاریخ شصت ساله صداوسیما، تراکتورها وارد سازمان شدند و خیلی‌ها را یاد فیلم خروج ابراهیم حاتمی‌کیا انداختند. اما حرکت تراکتورها در محوطه جام جم صداوسیما نه از روی اعتراض بلکه برای حضور در همایش روستا در رسانه بود.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، همایشی به همت اداره کل روابط عمومی و قرارگاه روستای ستاد تحول رسانه ملی که قرار بود محملی برای بیان خواسته‌های روستائیان و عشایر از رسانه ملی باشد. همایش می توانست مثل ده‌ها همایش دیگر در قالب چند سخنرانی رسمی خواب آور برگزار و تمام شود اما آنچه در حاشیه و اصل ماجرا رخ داد نه تنها روزی خاص برای مرکز همایش های بین المللی صداوسیما بلکه برای کل صداوسیما، کارمندان و حاضران در این همایش 4 ساعته ساخت. همایشی که ظاهرش 4 ساعته و از ساعت 2 بعد از ظهر بود اما از صبح زود هیجانی عجیب در صداوسیما ایجاد کرد. حضور تراکتورها و سیاه چادرها همه را به هیجان آورده بود. هم کارمندان که ذوق زده برای دیدن مهمانان آمده بودند و هم روستائیان و عشایر که از این استقبال به وجد آمده بودند.                      از صبح زود در اتاق های بخش های مختلف سازمان صداوسیما، حرف های جدیدی زده می‌شد که تازگی داشت: «تراکتور آوردن!»، «بیائید بریم نون محلی و چای زغالی بخوریم»، «چند تا سیاه چادر زدن جلوی مرکز همایش ها»، «تراکتورا دارن جلوی در ورودی ساختمون شیشه ای، می چرخن!» و ... گوش ها تیز شدند و چشم ها مشتاق برای دیدن از نزدیک ماجرا. روزی که می توانست، یکی از روزهای عادی آخر سال باشد ناگهان پرهیجان شده است. خیلی از کارمندان از طبقات مختلف ساختمان شیشه ای و ساختمان اداری و ... خودشان را جلوی مرکز همایش ها رساندند تا سر و گوشی آب بدهند. واقعاً آنچه شنیده بودند، درست بود. دود آتش شاخه‌های خشک، بوی خوش نان تازه و سر و صدای ساز و دهل، محوطه را پر کرده بود. چند تراکتور با ابعاد مختلف، جلوی وحید جلیلی، قائم مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی و دبیر ستاد تحول، حرکت می‌کردند و او به آنها فرمان می داد که با چه آرایشی بین ساختمان شیشه ای و مرکز همایش ها، پارک کنند. صدای گاز دادن تراکتورها، ساکنان ساختمان شیشه ای را پائین کشانده بود. خبرنگاران معاونت سیاسی با دوربین و میکروفون از راه رسیده بودند تا این صحنه‌ها را انعکاس بدهند. همه جلوی ورودی چهار سیاه چادری که روی چمن فضای سبز مرکز همایش ها نصب شده بود، جمع بودند تا هم نان پزی عشایری را ببینند و هم آن را با چاشنی پنیر تازه بچشند. آن سوتر در مشکی بزرگ، دوغی خوش طعم در حال ساخته و پرداخته شدن بود. صدای موسیقی روستایی از بلندگوها پخش بود و همه لبخند می زدند. بعضی‌ها با کت و شلوار روی مخده‌های رنگارنگ تکیه داده بودند. انگار نه انگار اینجا سازمان و مکانی اداری است. روستائیان و عشایر، آنها را که چهره ترند دوره کرده اند. حسینی بای و خبرنگاران معاونت سیاسی را در چادرها نشانده و مهمان شان کرده اند.                  ساعت 2 بعد از ظهر بود که با صدای ساز و دهل، ده‌ها نفر روستایی و عشایر با لباس محلی وارد مرکز همایش های صداوسیما شدند. چشمان کارمندان صداوسیما و کارکنان کت و شلوار پوشیده مرکز همایش ها، گرد شده بود. در لابی غوغایی است. مردانی با صورت هایی آفتاب سوخته و دست های کار کرده، گرد هم حلقه زده بودند. دستی بر پشت هم و دستی با دستمال، گرد تا گرد همراه با نواختن موسیقی، می رقصیدند. دیدن افرادی که با لباس محلی، موبایل به دست در حال عکاسی و فیلمبرداری بودند و با مهمانان ویژه مثل محمد فیلی و امرالله احمدجو عکس می‌گرفتند چشمگیر بود. هر کس هر جایی که پیدا کرده، نشسته بود. تُن صدای حاضران به واسطه حضور در دشت و کوه، بلند بود و حتی حرف های آهسته شان را هم، همه در زیر سقف سالن می‌شنیدند. اقبال واحدی با لباسی از جاجیم، اجرای مراسم را برعهده داشت و از همان ابتدا بنا را بر سادگی و صمیمی‌بودن فضا گذاشت. رئیس سازمان صداوسیما هم درست از ابتدای مراسم در سالن حضور داشت و با لبخند و حتی دست زدن، حاضران را همراهی می‌کرد. بعد از خواندن قرآن و سرود ملی، مجلس حالتی رسمی می یابد. نمایندگان عشایر و روستا با دعوت رضاپور دبیر همایش و مسئول قرارگاه روستا روی سن رفتند تا کنار هم روی صندلی‌هایی رو به حضار بنشینند. حتی این چیدمان هم متفاوت بود. همه منتظر بودند به ترتیب پشت تریبون بروند اما تربیون عملاً به کار نیامد. تک به تک هم از مشکلات گفتند و هم از کارهای موفق شان. لباس های رنگارنگ و گوناگون از ترکمن تا عشایر، سالن مرکز همایش ها را به رنگین کمانی زیبا بدل کرده بود. رنگین کمانی که تاکنون سابقه نداشت. کارمندان صداوسیما هم هیجان زده در سالن حضور داشتند. امروز روز دیگری برای آنها بود. روزی که با کلی خاطره به خانه برگشتند.  دکتر جبلی هم همین را به زبان دیگری گفت: «سلام بر شما، امروز شما صفا آوردید، هوا آوردید، امید آوردید، نشاط، شجاعت و خلاقیت آوردید. همه چیزهای خوب را با خودتان به صداوسیما آوردید. جایتان در این سال‌ها خالی بود. به آغوش رسانه ملی خوش آمدید.» این حرف ها سالن را روی هوا برد. مراسم حدود 4 ساعتی ادامه داشت اما کسی خسته نبود. رئیس صداوسیما تازه بعد از مراسم سراغ سیاه چادرها رفت، داخل شان نشست و گپ زد. بوی خوش نان و صورت های خندان، صداوسیما را پر کرد.              روزی که شبیه هیچ روز دیگری در رسانه ملی نبود. روزی که تراکتورها و سیاه چادرها، صداوسیما را قرق کردند. در ماه‌های اخیر پس از انعکاس پررنگ برخی فعالیت های روستایی مانند حضور در راهپیمایی 22 بهمن و ... این همایش هم در راستای تحقق شعار تحول محوری و عدالت گستری دوران مدیریت صداوسیما و انعکاس ابعاد مختلف زندگی روستایی و اهمیت آنان در رسانه ملی برگزار شد. حضور ورزشکاران روستایی، کارآفرینان روستایی، جامعه عشایری، بانوان روستایی، جوانان روستایی، دهیاران، اعضای شوراهای اسلامی روستایی، تشکل های روستایی و جمعی از مسئولان رسانه ای نشان داد این راه، راهی روشن است.
© 2019- pr.irib.ir - Contact us :pr@irib.ir