برای هر روزنامهنگاری که در حالوهوای نوشتن نفس میکشد، تحریریه یعنی خانه. یعنی بهانهای برای آمدن و نفس کشیدن. تحریریه روز گذشته روزنامه جامجم نه مثل همیشه بود و نه آن حالوهوا را داشت. از روز قبلش تدارک یک جشن بود و همه برای آمدن روز سالگرد انتظار میکشیدند. مهمان خودمان بودیم اما یک بزرگتر، یک همراه همیشگی هم قرار بود کنارمان باشد. پایمان که به تحریریه رسید، نشانههای انتظار کشیدنش به چشم میخورد. همه در تبوتاب آمدن این پدر خانواده رسانه بودند. دکتر پیمان جبلی، رئیس رسانهملی روز سالگرد روزنامه کنارمان بود تا باور کنیم که یک خانواده هستیم و قرار است با یک باور قلم بزنیم. همان باوری که خودش هم بر آن تاکید کرد که هدایت فرهنگی در دست امثال ماست.روز سالگرد روزنامه بهانهای بود تا نگاهی به عقب بیندازیم و از درست بودن مسیری که آمدیم یقین حاصل کنیم. بهانهای برای اینکه یادی از آنهایی کنیم که نفسشان در تحریریه بود و حالا پیش ما نیستند، برای یاد کردن از همه کارهایی که کردیم و ماندگار شد و البته برای نگاه کردن به مسیر پیش رو که بدانیم بیست و چهارمین سال حیات روزنامه را با چه حالوهوایی آغاز کنیم. دکتر جبلی در این روز از عملکرد گذشته روزنامه گفت و نگاهی هم به آینده انداخت تا چشماندازی از مسیر دستمان بیاید.