امروز سه شنبه  ۲۴ مهر ۱۴۰۳

فضای کار در سینما گعده‌ای شده است

مشاهده ۳۰۳
۱۴۰۳/۰۶/۲۴- ۱۶:۴۶

این شب‌ها مجموعه «غریبه» نظر خیلی‌ها را به خود جلب کرده است. آن هم با وجود بازیگرانی ازجمله حمید گودرزی که چند سالی است کمتر در سریال تلویزیونی حضور داشته است. البته این اواخر «هفت‌سر اژدها»‌ی او روی آنتن رفته که این سریال چند سال پیش تصویربرداری شده بود. مخاطبان تلویزیون و فیلم‌بازهای علاقه‌مندبه سینما با او و نقش‌هایش خاطرت بسیاری دارند.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، هنوز هم خیلی‌ها او را با شخصیت‌هایی که درسریال‌های «مسافری از هند» و«تب سرد» بازی کرد، به خاطر دارند. گودرزی این شب‌ها درنقش امیرعلی سماواتی که یک نخبه علمی است،درقاب تلویزیون حضوردارد.آن هم حضوری که به نسبت سایر کاراکترهایی که تا به امروز بازی کرده،متفاوت و شایدتجربه جدیدی برای اومحسوب شود.همین بهانه‌ای شدتا جام‌جم با او گفت‌و‌گویی پیرامون حضورش در غریبه داشته باشد که ماحصل این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید:


‌شما در دوره‌ای بازیگر سریال‌های پربیننده بوده‌اید و تصور می‌شد که اتفاقات بهتری برایتان بیفتد، اما یکباره حضورتان کمرنگ شد، خودتان فاصله گرفتید یا فیلمنامه‌ها موردپسندتان نبود؟
ما فاصله نمی‌گیریم، فیلمنامه‌ها خیلی بد بودند. پیشنهادها که بد می‌شوند ما کنار می‌کشیم، اما سروش محمدزاده، هم به لحاظ اخلاقی، هم به لحاظ کاری خیلی باتجربه و پخته عمل می‌کند.به همین دلیل وقتی به من این نقش وسریال پیشنهادشد، پذیرفتم. می‌توانم بگویم همه ما بدون کوچک‌ترین تنشی کار می‌کردیم. سریال قبلی راهم که ساخته بود واقعا سریال سختی بود، درواقع همه ما هم آمده بودیم که کار کنیم. من،پژمان بازغی،رویا جاویدنیا وباقی دوستان باعلاقه به سریالی آمده بودیم که بعدازمدت‌ها حالت سفارشی نداشت و می‌خواستیم  یک کار حرفه‌ای انجام دهیم. تا به اینجاهم به نظرمن غریبه نسبت به برخی سریال‌هایی که اصلا دیده نمی‌شود، دیده شده است. سوال‌هایی که مردم درخصوص این سریال از من می‌پرسند نشان می‌دهدکه آن رامی‌بینندوخوشحالم که این اتفاق افتاده است.

پس مشخص است بازخوردهای خوبی از سریال گرفته‌اید؟
وقتی درجاهای مختلف مردم درخصوص سریال ازمن سوال می‌پرسند یعنی کار دیده شده است.چیزی که من می‌بینم این است که مردم سریال را می‌بینند. مغازه می‌رویم ازسریال سؤال می‌پرسند، میان فامیل می‌رویم سوال می‌پرسند. این ماجرا مارابه یاد دوران سریال‌های پرمخاطب و پررنگ دهه‌های گذشته می‌اندازد.

شما غیر از«تبهکاران»، دراثردیگری همبازی پژمان بازغی نبوده‌اید و البته در همان فیلم هم مقابل هم بازی نکردید. در سریال غریبه بیشتر سکانس‌های شما در مقابل همدیگر است. از این تجربه بگویید.
پژمان بازغی بازیگر بسیار خوب و حرفه‌ای است. از قدیم او را می‌شناسم و قبل از خودش با برادرش پرهام دوست شدم و در فیلمی‌به نام «پسران مهتاب» با پرهام همبازی بودم. پژمان را ازهمان زمان می‌شناختم، اما همان‌طور که می‌گویید همکاری‌ای با او نداشتم. تا این سریال که همه روابط‌ را به‌درستی کنار هم چیده بود. شخصا از جواد فرحانی به خاطر تهیه سریال «غریبه» تشکر می‌کنم که راجع به خودم و پرداخت‌ها هیچ مشکلی نداشتم و وقتی این موضوع درست باشد که در اینجا بود، در کنارش و در رأس کار، سروش محمدزاده است که بسیار انسان محترم، مودب، مهربان و کاربلدی است؛ بنابراین باقی گروه هم مجبور می‌شدند که خوب باشند. چون به محض این‌که احساس می‌کرد کسی خوب نیست عذر او خواسته می‌شد.می‌خواهم تاکید کنم که کارگردان خیلی در کار اهمیت دارد و اوست که باعث تشکیل یک گروه خوب می‌شود که همه در جای درست خود قراربگیرند.دراین شرایط اگر تنشی هم وجود داشته باشد شما آن را با کارگردان در میان می‌گذارید و او به‌درستی حل می‌کند. سروش فیلمنامه را روتوش و سر صحنه بازنویسی می‌کرد. در خصوص دیالوگ‌ها عرض ‌کنم که، یک زمانی یک دیالوگی برای دهان بازیگر است،اما یک زمان هم از آن بازیگر دور است. دراین سناریویک مقدار دیالوگ‌ها از بازیگران دوربود و وقتی می‌خواندم متوجه می‌شدم.بخش‌هایی که در سناریو نبود را سروش زحمت می‌کشید و با بازیگران درست می‌کرد.شایدسکانس‌های بیشتری درروزمی‌توانستیم بگیریم، اما یک بخشی از زمان ما صرف درست کردن دیالوگ‌ها می‌شد و تا راضی نمی‌شدیم سکانس را ضبط نمی‌کردیم. معتقدم وقتی چیزی راباورنداریم چرا باید فیلمبرداری کنیم؟! درهرحال سریال دیده می‌شود و با این‌که آدمی هستم که کم به خیابان می‌آیم، اما بازخوردهای خیلی خوبی از سریال گرفته‌ام.

از آنجا که تاکنون تجربه بازی در چنین نقشی را نداشتید، برای رسیدن و نزدیک‌تر شدن به امیرعلی سماواتی ارتباطی با نخبه‌ها و دانشمندانی از این دست داشتید که به بازی شما کمک کند؟
حقیقتا از منابع عمومی یعنی از تلویزیون، رادیو، اینستاگرام و‌...استفاده کردم که راجع به یک نخبه و دانشمند نکاتی ارائه داده، اما این‌که از نزدیک با یک شخص نخبه ارتباط بگیرم و با او در مورد این نقش صحبت کنم، این اتفاق نیفتاده است. دلیلش هم این بود که فیلمبردای بلافاصله شروع شد وماهم اضافه شدیم وفرصتی نبود.اتفاقا به یاد دارم که اولین سکانس من راهم در باغ فیلمبرداری کردیم. از طرفی هم قرار نبود جزئیات یک نخبه را نشان دهیم. شاید اگر من فقط نقش یک نخبه که یک وجه درسخوان صرف است را بازی می‌کردم، کاراکتر از جریان داستان خارج می‌شد. در واقع قصه، قصه‌ای است که پلیسی به پرونده‌ای می‌رسد که در آن داروهای بیماران پروانه‌ای قاچاق می‌شود و یک مافیایی نمی‌گذارد این داروها اختصاصا به تولید برسد. از طرفی بخشی از داستان کاراکتر من هم، این است که می‌خواهد ازدواج کند وهمسر اول او پیدا می‌شود. شرح کلی ماجرای ما این بود. من همین‌جا تلویزیون را به ساختن ملودرام‌های درست ترغیب می‌کنم. ما باسفارش و پند و اندرز نمی‌توانیم سریال خوب بسازیم. سریال خوب باید از دل یک قصه خوب که ممکن است جنگی، ملودرام، کمدی و...باشد بیرون آید.به نظرم باید از این جنس سریال‌ها نوشته، ساخته و پخش شود و بعد می‌بینید که مخاطب تلویزیون افزایش می‌یابد.ما دراین سریال هشت ماه کنارهم زندگی کردیم وبه گونه‌ای این زمان مدیریت شد که همه از یک آسایش نسبی برخوردار بودند. همین انرژی خوبی که در کار بود به سریال منتقل شدو مردم دوست دارند و دنبال می‌کنند.

پس می‌توان گفت همین مسأله باعث شد که بعد از مدت‌ها بار دیگر در یک سریال تلویزیونی حضور داشته باشید؟ چون «هفت‌سر اژدها» در سال‌های قبل ساخته شده بود و شما چند سالی بود که سریال بازی نکرده بودید.
در این مدت کارهایی که پیشنهاد می‌شد را به دلایلی نپذیرفتم. معمولا پیشنهادها خیلی چنگی به دل نمی‌زد و جذبم نمی‌کرد. اتفاقا از یکی از پلتفرم‌ها هم پیشنهاد نقش اول داشتم، اما چون به سروش قول داده بودم سرآن کارنرفتم. البته نقش امیرعلی رادر غریبه دوست داشتم. اصولا باید نقش را دوست داشته باشم تا بازی کنم. ضمن این‌که من خیلی دوست ندارم نقش منفی بازی کنم، به همین دلیل برخی پیشنهادها را نمی‌پذیرم.

بازیگرها که معتقدند بازی در نقش‌های منفی جذاب‌تر از نقش‌های مثبت است!
برای من هم چالش جالب و جذابی است، اما مردم دوست ندارند من را درقالب نقش منفی ببینند.البته نقش‌های خاکستری بازی کرده‌ام، اما تابه‌حال نقش منفی صرف بازی نکرده‌ام. با آقای محمدزاده قرار است همکاری دیگری در یک سریال داشته باشیم که مثل امیرعلی آن نقش را هم دوست دارم. ضمن این‌که ترجیح می‌دهم نقشی بازی کنم که مردم آن را دوست داشته باشند. حال این نقش می‌خواهد در سینما باشد یا در تلویزیون فرقی نمی‌کند. پیشنهاد باید خوب باشد. مثلا این‌که با شاهد احمدلو قرار است فیلم «کتک‌خور» را کار کنم که برای جشنواره است. بنابراین فیلم خوب پیشنهاد شود بازی می‌کنم، اما متاسفانه فضای کار در سینما گعده‌ای شده و ما هم در این گعده‌ها نیستیم.

شما تجربه اجرای«کودک‌شو» را هم درتلویزیون داشتید. بنابراین پیشنهاد اجرا به شما شود می‌پذیرید یا ترجیح‌تان بازیگری است؟
اتفاقا اجرا را دوست دارم وبرایم چالش جذابی است، اما باید برنامه‌ای باعناصر خوب باشد.«کودک‌شو»هم برنامه‌ای بودکه عقبه داشت. یا «پنج‌ستاره» که آن هم برنامه خوبی بود.

درسینما تجربه کار کمدی داشته‌اید، اما در تلویزیون نه. دلیل خاصی دارد؟
اتفاقا بازی در کارهای کمدی را خیلی دوست دارم. در سینما با مصطفی شایسته فیلم «خرچنگ» را کار کرده‌ام. در تلویزیون هم اگر پیشنهاد خوبی باشد حتما می‌پذیرم. اتفاقا ملودرام وکمدی راخیلی دوست دارم.ولی باز همه‌چیز به قصه و نقش و کارگردان برمی‌گردد. راستش را بخواهید کمی هم راحت‌طلبم(می‌خندد). مثلا برای کار شهرستان نمی‌روم. فیلم‌های جنگی هم همین‌طور ویا این‌که سر کاری بروم که از۵صبح گریم سه‌ساعته داشته باشم را قبول نمی‌کنم.همین چیزهاست که به کارم لطمه می‌زند. ازبس در فیلم‌ها کت‌وشلوار پوشیدم و نقش داماد را بازی کردم، راحت‌طلب شدم (می‌خندد). البته نقش‌های تاریخی تهران قدیم را دوست دارم.

نقش‌های تاریخی خیلی جذاب است.
بله، اما تاریخ خیلی گذشته را از اول هم دوست نداشتم. چون می‌ترسیدم از روی اسب بیفتم. در مورد کارهای جنگی هم از وقتی دیدم اتفاقاتی برای عوامل می‌افتد، ترسیدم. سر همین ترس‌ها برخی کارها را بازی نکردم.

پشیمان نیستید؟
به‌هرحال یک‌سری فرصت‌ها را ازدست داده‌ام و ازاین نظر یک‌جاهایی پشیمانم. من فیلم «پارک‌وی» را به‌خاطر۷۰شب بارانی بازی نکردم. چون آقای جیرانی گفت ۷۰ شب بارانی است. من هم قبول نکردم بازی کنم.

خودتان مخاطب سریال هستید؟ فارغ ازاین‌که عضوی ازاین پروژه هستید،با آن ارتباط برقرارکرده‌اید؟ نظرتان راجع به سریال چیست؟
بله، من سریال راتماشا می‌کنم ودوست دارم.واقعیت این است که رنگ ولعاب تصویر برای من خیلی مهم است، که این سریال دارد. بازی‌ها هم که یکدست و خوب است. به‌همین‌دلیل برای ما که خیلی جذاب و دیدنی است. امیدوارم مردم هم دوست داشته باشند. البته من بازخوردهای خوبی گرفتم.

گویا قرار است همکاری دیگری با آقای محمدزاده داشته باشید. دراین‌باره توضیح می‌دهید؟
فقط می‌توانم بگویم سریال تاریخی ــ سیاسی است که در دهه ۶۰ تهران می‌گذرد.

تلویزیون حس و حال پشت صحنه را منتقل می‌کند
حمید گودرزی دراولین سریال نمایش‌خانگی که«قلب‌یخی» بودبازی کرد،ازاودرباره ارزیابی‌اش ازوضعیت این روزهای نمایش‌خانگی و پلتفرم‌ها می‌پرسیم که به جام‌جم پاسخ می‌دهد:  خوبی پلتفرم‌های امروزی این است که سریال‌ها سر وقت پخش می‌شوند. آن زمان به این شکل نبود و یک هفته توزیع می‌شدند و یک هفته به تعویق می‌افتادند. این هم وابسته به خوش‌قولی و بدقولی تهیه‌کننده بود. در سریال قلب‌یخی هم پول ما را ندادند و کار متوقف شد. خدا آقای طباطبایی را که تهیه‌کننده این سریال بود، رحمت کند. من فکر می‌کنم قصه خیلی اهمیت دارد. نمونه بارز آن فیلم «ما همه با هم هستیم» که تمام ایران در آن بازی کرده‌اند و فقط من نبودم (می‌خندد)! اما فروش این فیلم را ببینید پایین است. این بازیگر ادامه می‌دهد:  به کار خودمان که برگردیم باید بگویم که قصه سریال غریبه خوب بود و سروش محمدزاده با بچه‌ها تعامل داشت که اگر این نبود خیلی به مشکل برمی‌خوردیم. این رفاقت و تعامل پشت صحنه باعث می‌شد که کار بهتر پیش برود. ما هم اگر نکته‌ای به ذهن‌مان می‌رسید که به بهترشدن کار کمک می‌کرد حتما بیان می‌کردیم.گودرزی می‌گوید: تلویزیون جعبه جادوست و این حس را به مخاطب منتقل می‌کند که یک اثر با عشق ساخته شده یا سرسری و به خاطر پول.

زینب علیپور طهرانی و هدیه حدادی اصل - گروه رسانه

منبع : روزنامه جام جم

 

 

امتیاز شما