امروز پنج شنبه  ۹ فروردين ۱۴۰۳
با نویسنده و تهیه‌کننده«بچه مهندس 3»، سریال رمضانی شبکه دو
با نویسنده و تهیه‌کننده«بچه مهندس 3»، سریال رمضانی شبکه دو

قصـه‌هـای جـواد

مشاهده ۱۳۵۹
۱۳۹۹/۰۲/۱۵- ۱۱:۴۲
تعداد بازدید:1359

پس از اتمام سریال‌های نوروزی، سفره رمضانی جعبه جادویی با پخش آثار نمایشی پهن شد و شبکه‌های مختلف سیما با پخش سریال‌های خود میزبان روزه‌داران شده‌اند. شبکه دوم سیما که در سال‌های گذشته دو فصل از سریال«بچه مهندس» را روانه آنتن کرده بود، برای جدول پخش این ماه پرفیض و برکت، فصل سوم این سریال را پخش می‌کند. این سریال روایتگر زندگی پرفرازونشیب «جواد جوادی» است که در پرورشگاه بزرگ شده است.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، به بهانه پخش فصل سوم این سریال با سعید سعدی، تهیه‌کننده و حسن وارسته، نویسنده آن هم‌کلام شدیم.

سعید سعدی: «جواد جوادی» عاقبت‌به‌خیر می‌شود

 تهیه‌کننده آثار مطرح سینمایی، در ماه رمضان با سریال«بچه مهندس 3» مهمان شبکه دوم سیما است. او درباره تولید این سریال توضیح داد: «بچه مهندس بر مخاطب تأثیر می‌گذارد و می‌تواند سرمشق جوانان و کودکان قرار گیرد و الگویی برای آینده‌شان باشد. نمونه‌های مختلفی از آدم‌ها را در روند تولید می‌بینیم که سرنوشتشان چه می‌شود و این در کلیت کار ملموس و جاری است. بزرگ‌ترین ارزشی که سریال ما دارد عاقبت‌ به ‌خیری جواد جوادی است».

وی در پاسخ به این پرسش که آیا موافق دنباله‌سازی سریال‌ها در تلویزیون است؟ گفت: «به نظرم ساخت آثار دنباله‌دار نوستالژی به وجود می‌آورد و با مخاطب راحت‌تر ارتباط برقرار و مخاطب بیش‌تر آن را دنبال می‌کند و تأثیرگذارتر خواهد بود. معتقدم این‌گونه سریال‌سازی اگر این ظرفیت را داشته باشد؛ به یک برند تبدیل می‌شود. دنباله‌سازی در سریال‌های خارجی هم وجود دارد. ساخت سریال‌های طولانی‌مدت در دنیا زیاد شده است و مخاطبان زیادی هم دارد. اکنون سریال‌هایی همچون«خانه کاغذی» و «هوملند» را می‌بینید که سال‌ها است ‌ساخته میشوند و مخاطبان همچنان آن‌ها را دنبال می‌کنند».

تهیه‌کننده درباره ساخت فصل بعدی این سریال اظهار کرد: «در هر صورت تصمیم با سازمان خواهد بود».

سعدی درباره همکاری‌اش با تلویزیون گفت: «آدم باید خودش را با شرایط تلویزیون تطبیق دهد و با توجه به کارهایی که انجام می‌دهم، تناقض زیادی در همکاری‌ام نمی‌بینم».

فیلم‌برداری سریال«بچه مهندس 3» در شرایط شیوع ویروس کرونا در 28 اسفند به پایان رسید. او درباره پخش سریال توضیح داد: «سریال برای پخش در ماه رمضان ساخته نشد و قرار بود مهر یا آبان روانه آنتن شود؛ اما به دلیل شرایطی که کرونا برای سازمان ایجاد کرد، پروژه‌های مختلفی نتوانستند به اتمام برسند و ما جزو پروژه‌هایی بودیم که خدا را شکر کارمان به‌درستی و با رعایت همه موارد و اصول بهداشتی پیش رفت و به پایان رسید و سازمان هم به این نتیجه رسید که سریال  را در شرایط فعلی روانه آنتن کند».

سعدی با اشاره به پخش سریال در مناسبت‌ها و دیده شدن و اقبال مخاطب در این ایام اضافه کرد: «سریال‌هایی که در مناسبت‌های مختلف پخش می‌شوند؛ بهویژه در ماه رمضان به دلیل این‌که مخاطبان بیشتری دارند؛ بیشتر دیده می‌شوند و تأثیرگذارتر هم خواهند بود».

وی از همکاری با نویسنده و کارگردان این سریال به نیکی یاد کرد و افزود: «من در گذشته با آقای غفاری همکاری داشتم و ارتباط کاری طولانی باهم داشتیم و کاملاً با شیوه کاری هم آشنا بودیم. در دو فصل سریال هم در خدمت آقای وارسته بودیم. ارتباط ما خوب و برادرانه بود و با هم تعامل خوبی داشتیم، مشکلی در روند اجرا پیدا نکردیم و همین هم سبب شد بتوانیم کار را به‌خوبی به پایان برسانیم و همه عوامل هم راضی هستند».

 

حسن وارسته: آستانه تحمل مردم کم شده است

 حسن وارسته نویسنده سریال«بچه مهندس» است. او سریال‌های «دودکش» و «پایتخت4» را در ماه‌های رمضان گذشته روی آنتن داشت و «بچه مهندس»، سومین تجربه ماه رمضانی‌اش است. وی درباره نگارش اثر برای این ماه توضیح داد: «رمضان، ماه تزکیه، اندیشه، برکت و بندگی است و ما در ماه مهمانی خدا مهمان خانه‌های مردم می‌شویم».

نویسنده سه فصل سریال«بچه مهندس» درباره حذف نام «روزبه حصاری» در چند قسمت اول سریال و شایعاتی که بر سر اختلاف این بازیگر با تهیه‌کننده و کارگردان وجود داشت، توضیح داد: «توافقی میان خودمان بود و چون روزبه از قسمت سوم وارد قصه می‌شد؛ می‌خواستیم بیننده در تعلیق باشد که جواد جوادی جدید چه کسی است؛ اما چون دوستان در فضای مجازی روزبه را به‌عنوان جواد جوادی معرفی کرده بودند؛ مردم اندکی حساس شده بودند که چرا نام او در تیتراژ نیست».

حسن وارسته درباره انتقادها و واکنش‌های مردم بیرجند درباره شخصیت «قاسم» توضیح داد: «انتقادها برای ما عجیب است و به نظرم یکی از زیباترین و بهترین شخصیت‌های قصه قاسم است؛ چون از یک منطقه محروم و تمدن دیرینه می‌آید. آستانه تحمل مردم کم شده است. در همه جای دنیا شخصیت‌پردازی این است که او باید اشتباه کند و شروعش جذاب باشد تا مردم سریال را دنبال کنند».

وی اضافه کرد: «ما قرار است 35، 40 قسمت قصه را روایت کنیم و شخصیت‌ها پر فراز و نشیب و دچار اشتباه شوند. زیبایی زندگی به این است و اگر شخصیت‌ها اشتباه نکنند؛ متحول نمی‌شوند. مثلاً در قصه اگر قاسم را بسیار منزه و پاک نشان دهیم که نمی‌شود. ما شخصیت‌ها را این‌گونه طراحی کردیم و می‌دانستیم در قسمت سوم قرار است تماشاگر را غافلگیر کنیم و کلی سئوال در ذهنش به وجود آوریم که چرا جواد و قاسم و... این‌گونه شده‌اند؟ چرا وارد فضای امنیتی شده‌اند؟ آیا آنان جاسوس هستند؟ این سوالات باعث می‌شود تماشاگر قلاب قصه را بگیرد و قسمت بعدی را دنبال کند».

وارسته درباره شخصیت‌پردازی در فصل سوم هم گفت: «وقتی وارد سریال«بچه مهندس» شدم، همه مرا بهدلیل نگارش فصل2، 3 و 4 پایتخت، دودکش و دیواربه‌دیوار به‌عنوان نویسنده سریال‌های طنز و کمدی می‌شناختند؛ و درباره ژانری که مردم از من ندیده بودند؛ سئوال ایجاد کرد که آیا می‌توانم در این ژانر تأثیر بگذارم؟ و خوشبختانه خدا مرا یاری کرد و از «بچه مهندس» استقبال شد».

این نویسنده در ادامه افزود: «درام‌نویسی فرمولی دارد. حالا فرقی نمی‌کند سریال باشد یا سینما. تو باید کاراکترها و داستان‌های جذابی را خلق کنی. باید روان‌شناسی مخاطبان ایرانی را بدانی و این‌که در کدام لحظات درگیر و کجاها با قصه همراه می‌شوند؛ چه چیزهایی را دوست ندارند و با چه چیزهایی می‌توانی ذهن مخاطب را به چالش بکشی. این فرمول را اگر رعایت کنی؛ می‌توانی تماشاگر را با خودت همراه کنی. ما با همین فرمول توانستیم تماشاگر را به چالش بکشیم که سئوالاتی از شخصیت‌ها بپرسد. ما این تکنیک را رعایت کردیم».

وارسته اظهار کرد: «جواد در فصل سوم با توجه به پختگی و آموخته‌هایش پا در دنیای ناشناخته جوانی می‌گذارد؛ اما یک هدف دارد و آن‌هم رسیدن به مژگان، عشقش، است. در سکانسی در فرودگاه، مژگان می‌گوید «یا تو بیا پیش ما؛ یا من می‌آیم پیش تو»؛که بعید است و الآن تماشاگر می‌خواهد بداند جواد جوادی قرار است چه‌کار کند و از آن‌سو مژگان مقیم آمریکا شده و جواد قرار است تلاش کند تا خودش را به او برساند. در مقطع جوانی خطرهایی از جنس جوانی برایش به وجود می‌آید. بحث هویت، آینده، اشتغال و فرار مغزها است. الآن ما به این فکر می‌کنیم و تلنگری به مسئولانمان می‌زنیم که جوانانمان را دریابند».

این نویسنده اضافه کرد: «دو قسمت داشتیم که قرار بود در بیرجند فیلم‌برداری شود تا بینندگان موقعیت و محرومیت‌های این منطقه را ببینند؛ اما «کرونا ویروس» و طولانی شدن فیلم‌برداری موجب شد این دو قسمت را حذف کنیم و 28اسفند فیلم‌برداری را به پایان رساندیم».

وی که سرپرست گروه نویسندگان سریال«بچه مهندس 3» است، درباره شیوه همکاری‌اش با دیگر نویسندگان سریال توضیح داد: «این‌که من سرپرست گروه نویسندگان بودم به این معنا نبود که نمی‌نوشتم؛ من طراحی می‌کردم، سیناپس می‌بستم، قصه‌ها را درمی‌آوردم و به دست نویسنده‌ها می‌دادم و آن‌ها کامل می‌کردند و به من می‌دادند، سپس نسخه نهایی را می‌نوشتم و آن را جمع‌بندی می‌کردم. گاهی سر صحنه با توجه به لوکیشن یا پیشنهاد بازیگران، متن را بازنویسی می‌کردم».

وی با بیان این‌که سریالسازی در شرایط شیوع ویروس کرونا، کار خطرناکی است؛ اضافه کرد: «خیلی‌ها به ما تاختند که در شرایط شیوع کرونا چرا کار را تعطیل نکردید؟ اگر ما کار را تعطیل می‌کردیم، سازمان در این شرایط که پروژه‌ها تعطیل هستند، باید چه سریالی را روانه آنتن می‌کرد؟ ما در سریالمان بچه زیاد داریم؛ اما خواستیم خطر کنیم تا مردم در قرنطینه وقتشان پر شود و چیزی بیاموزند. واقعاً به ما سخت گذشت و راندمان تولید، اندکی با رعایت تراکم اجتماعی و زدن ماسک و... پائین آمد؛ اما خدا را شکر، کار را آبرومندانه به پایان رساندیم».

 سرپرست گروه نویسندگان این سریال درباره همکاری‌اش با سازمان صداوسیما افزود: «ما برای کارفرمایی کار می‌کنیم و این کارفرما چارچوبی دارد که جلوی ما می‌گذارد و دستمزدمان را از او می‌گیریم و باید در چارچوب آن حرکت کنیم، احترام بگذاریم و زیرکی‌های خود را داشته باشیم و حرف خود را بدون دلخوری بزنیم. همان‌طور که شما هم که در هفته‌نامه هستید باید براساس قوانین هفته‌نامه کار کنید».

وارسته در پاسخ به این پرسش که مهم‌ترین سکانسی که نوشته چه بود؟ توضیح داد: «گفتن آن سخت است. ارنست همینگوی در رمان«پیرمرد و دریا» می‌گوید: هر کاری کردم که پیرمرد نمیرد، نتوانستم و قصه مرا به آن سمت برد و اینجا تو نیستی که تعیین می‌کنی. در «بچه مهندس 2»، اندیشه فولادوند قصد سفر به خارج از کشور را داشت و من کار عجیب‌وغریبی انجام دادم و قسمت‌های پایانی را اول نوشتم تا فیلم‌برداری کنیم. قسمت پایانی درباره مرگ گل‌چهره بود و موقعی که آن را می‌نوشتم، حالم بد بود و می‌دانستم که تماشاگر واکنش بدی نشان می‌دهد؛ اما فرمول تراژدی همین است که تو باید قهرمان قصه‌ات را با مسائل و دردها روبرو کنی تا از او یک قهرمان بسازی و من هم مجبور بودم جواد را با مسائل و مشکلات روبرو کنم و اگر فردا خواستم یک جوان قهرمان ایرانی را نام ببرم، جواد را معرفی کنم. جواد در قصه دید که آن‌قدر نخبه شده که می‌تواند یک پرنده (کوآدکوپتر) بسازد و به لایه‌های امنیتی نفوذ کند».

به گفته وی، «ساخت ادامه سریال بستگی به استقبال مردم و تقاضای مدیران دارد و می‌توانم قصه را به‌روز کنم. در پایان از همکارانم در گروه نگارش، امیر شاداب و رضا خمسه، سپاسگزاری میکنم که در 12ماه گذشته خیلی زحمت کشیدند. کار کردن با علی غفاری و سعید سعدی، لذت‌بخش بود. سعدی، انسانی کاربلد و شریف است و غفاری، جزو معدود کارگردان‌هایی است که تعامل خوبی باهم داشتیم و خیلی جاها یکدیگر را قانع کردیم. او آدم مذاکره‌کننده‌ای است؛ یا تو را متقاعد می‌کند، یا تو او را متقاعد می‌کنی. در بچه مهندس3 یک گروه شریف دورهم جمع شدند و سریال ساخته شد. ان شاءا... بازتاب خوبی داشته باشد».

 

امتیاز شما