کارشناس رسانه و امور بینالملل معتقد است هر چه برای ارتقاء شبکههای برون مرزی به عنوان ابزارهای دوربرد و راهبردی ایران هزینه کنیم نتایجی به مراتب بهتر و بیشتر از سایر فعالیتها میتوان به دست آورد.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی و به نقل از خبرگزاری شبستان، بهره مندی از شبکه زنده خبری که به انتقال اخبار داخلی کشور به ملت های دیگر به زبانهای دیگر بپردازد حتی برای مردم کشورهای همسایه آن هم منفعتی ندارد چه رسد به کشوری در قاره ای دورتر. پس چرا دولت ها دارایی خود را صرف راه اندازی و استمرار فعالیت شبکههای فراملی میکنند؟ هدف اصلی چیست که حتی دولت های کوچک نیز خود را در این چرخه وارد می سازند؟ آیا بخشی از تامین امنیت ملی از مسیر تاثیرگذاری بر ملت های دیگر به دست می آید؟ برای پاسخ به این پرسش ها با «محمدپارسا نجفی» کارشناس رسانه و امور بین الملل به گفتگو نشسته ایم:
در مواجهه با فعالیت شبکههای برون مرزی در سطح جهانی، این پرسش مطرح میشود که چرا کشورها هزینههای بسیاری را صرف تاسیس شبکههای برون مرزی میکنند؟
این تصور ساده انگارانه و در اصل نابِخرَدانه است که باور کنیم دولتی اقدام به راه اندازی رادیو و تلویزیون برون مرزی میکند تا اخبار کشورش را به دیگر ملت ها برساند. اولین سوال این است که این اقدام چه سودی دارد؟ مثلا مردم امریکای لاتین چه نیازی دارند که اخبار روسیه یا انگلیس را بدانند یا چنانچه مردم خاورمیانه از اخبار خیابانهای پاریس مطلع شوند چه خاصیتی برای آنها یا برای خود فرانسه دارد؟
به همین شکل می توان پرسید چرا الجزیره قطر شبکه بالکان راه اندازی میکند یا تی آر تی ترکیه کانال فارسی برای افغانستان تاسیس کرده است. آیا صرف هزینههای بسیار در رسانههای فراملی در دولت های مطرح جهان بدون عقل و اندیشه انجام میشود یا اهداف بسیار ارزشمندی در پس ظاهر فرهنگی رسانههای بین المللی نهفته است؟
با این حساب، هدف اصلی کشورها از راه اندازی شبکههای برون مرزی چیست؟
متاسفانه آنچه از ذهن و نظرها پنهان مانده هدف اصلی از تاسیس شبکههای فرا ملی است. هدف از راه اندازی شبکههای برون مرزی توسط روسیه، آمریکا، چین، انگلیس، قطر و... داشتن قدرت تاثیرگذاری در داخل جوامع هدف در کشوری دیگر است که ممکن است در همسایگی یا در قاره ای دور باشند. به بیان دیگر تغییر دیدگاه مردم کشورهای هدف بر اساس خوانش دلخواه هدف غائی و اساسی در راه اندازی رسانههای برون مرزی است.
بنابراین رسانه فراملی به معنای یک بخش از قدرت دولت در فراسوی مرزها تعریف میشود که تاثیرگذاری سیاسی آن با رویکرد فرهنگی پیش می رود و محصول آن را در بلند مدت می توان برداشت کرد.
این بخش کاملا مربوط به امنیت ملی است که با استفاده از شبکههای خبری بر نظر و خواست ملت های دیگر و در پی آن دولت های آنها تاثیرگذاری کرده تا امنیت ملی کشور مبدا آن رسانه، تقویت شود.
برای روشن تر شدن موضوع، می توان در این زمینه نمونههایی ذکر کرد؟
به قطر نگاه کنید زمانی که الجزیره راه اندازی شد کمتر کسی فکر میکرد این شبه جزیره کوچک و کم جمعیت قصد دارد برای گریز از هیمنه توسعه طلبانه عربستان سعودی که وهابیت سلفی را صادر میکرد موجی از جنبش های اخوانی را ایجاد کند که از ترکیه تا تونس و لیبی را دربرگیرد و زنجیری باشد برای مقابله با همسایه توسعه طلبش، عربستان سعودی.
روسیه نیز با مجموعه تلویزیونهای پنج زبانه آر تی دقیقا تلاش میکند با فعالیت رسانه ای غرب در کشورهای ثالث مقابله کند تا منافعی را که در خاورمیانه، اروپا و امریکای لاتین ترسیم کرده به چنگ آورد. تحقق سیاست های مسکو در خاورمیانه با بخش عربی و در امریکای لاتین با بخش اسپانیولی این شبکه به موازات فعالیت های نظامی و اقتصادی آن کشور ادامه یافته است. به بیان دیگر این تلویزیون پر هزینه امتداد فعالیت های نظامی و دیپلماتیک مسکو در قارههای دیگر است.
دقیقا با همان خط مشی که رسانههای غربی دنبال میکنند. لندن و واشنگتن نیز با شبکههای مشهورشان در پی تغییر دیدگاه مخاطبان خود در سراسر جهان هستند تا خواست راهبردی آن دولت ها تامین شود. دقیقا مشابه حمله نظامیکه از ارتش استفاده میشود در این شیوه از رسانه و رویکرد فرهنگی برای تحقق هدف سیاسی استفاده میشود.
کافیست بخش فارسی دو شبکه بی بی سی انگلیس و تلویزیون صدای آمریکا را پایش کنید. بخش اعظم فعالیت آنها معطوف به ایران است نه انتقال اخبار خیابانهای واشنگتن و لندن. آنها همان اهدافی را پیگیری میکنند که کاخ سفید با تحریم اقتصادی و پایگاه نظامی در خاورمیانه دنبال میکند دقیقا مکملی برای دو محور نظامی و دیپلماسی کاخ سفید و کاخ باکینگهام.
آن چه گفته شد، درباره شبکههای برون مرزی رسانه ملی چگونه نمود پیدا میکند؟
اصولا نحوه فعالیت شبکههای برون مرزی رسانه ملی نظیر پرس تی وی و العالم و سحر و .... با آنچه از صداوسیما در درون کشور میبینیم، هم از نظر ماهیت هم به لحاظ نحوه فعالیت کاملا متفاوت است. از میان انبوه وظایف مهم شبکههای برون مرزی تنها یکی از مواردی که ممکن است انجام شود انتقال اخبار کشور به ملت های دیگر است. بخش مهم فعالیت هر شبکه برون مرزی ایجاد تصور دلخواه در فکر مخاطب بیگانه در مورد تحولات و حوادث است.
شرکت های بزرگ رسانه ای مانند سی ان ان و بی بی سی از ابتدا میان دو بخش فعالیت درون مرزی با سرویس بین المللی خود تفاوت صد در صدی قائل شده اند. به بیان دیگر آن بخش از بی بی سی که داخل مرزهای انگلیس است از اساس متفاوت از بخش World آن طراحی شده حتی در بازگو کردن یک خبر مشترک نیز رویکردهای متفاوت را در پیش میگیرند.
شبکههای برون مرزی کشور ما مشخصا چه اهدافی را پیگیری میکنند؟
یکی از اهداف مهم شبکههای برون مرزی اقناع مردم دیگر کشورها از اقدامات، واکنش ها و برنامههای راهبردی ایران است که در سطح بین المللی به ویژه منطقه ای توسط پرس تی وی، الکوثر، العالم و هیسپان تی وی انجام میشود. برای مثال قانع کردن ملت ها در خصوص رویکردهای تهران در مسائلی که برای جهان مهم است، مانند فعالیت های هسته ای یکی از آنهاست. اما این تنها بخش بسیار کوچکی از انبوه وظایفی است که آنها باید پوشش دهند.
تغییر دیدگاه مردم کشورهای دیگر به ویژه در دو منطقه خاورمیانه و جهان غرب بر اساس خوانش سیاسی متفاوت هدف راهبردی پرس تی وی است. در حقیقت تحولات و اخبار داخل کشور امریکا یا انگلیس با دیدگاه و تحلیل رسانه ای ما به مخاطب غربی باید عرضه شود. برای مثال افشای ماهیت اصلی اهداف ترامپ از یک اقدام بر آگاهی مردم ایالات متحده می افزاید که تاثیر مثبت این تغییر دیدگاه به تامین امنیت ملی ایران یا کاهش مشکلات جهانی آن منجر خواهد شد.
برای مثال زمانی که مردم امریکا بدانند پول مالیات شان به جای آنکه صرف آبادانی و رفع نیاز آنها شود برای ویرانی و کشتار در غرب آسیا هزینه میشود آنها را برانگیخته کرده و به صف مخالفان سیاست خارجی کشورشان می افزاید. این به معنای یارگیری در سرزمینهای دشمن است. هزینه ای ناچیز برای تحقق اهداف بزرگ.
به یاد آوریم که بیست سال قبل جرج بوش پسر بلافاصله بعد از حمله 11 سپتامبر بدون هیچ مدرکی ناگهان ایران را محور شرارت نامید و این مساله در فکر مردم امریکا متبادر شد که گویی ایران و جهان اسلام اگر نابود نشوند آماده حمله ویرانگر به خاک امریکا هستند.
سوال این است که آیا اکنون هم کاخ سفید می تواند چنین توهماتی را به مردم کشورش القا کند؟ بعد از ترور شهید سپهبد سلیمانی هم ترامپ تلاش کرد وی را برای مردم امریکا خطرناک نشان دهد اما نه تنها مردم آمریکا بلکه حتی نمایندگان کنگره هم ادعای وی را مضحک و مسخره اعلام کردند و قانون کاهش اختیارات نظامی ترامپ را تصویب کردند.
به راستی اگر رسانههای برون مرزی ما نبودند این سطح از تاثیرگذاری را در جهان غرب داشتیم؟به یاد آوریم زمانی که ناو وینسس آمریکا در آبهای ایران هواپیمای مسافربری ایرباس را در سال 1367 ا سرنگون کرد آنرا دفاع از خود توجیه کردند اما هنگامیکه ایران پهپاد متجاوز گلوبال هاوک امریکا را بر فراز آبهای سرزمینی ایران منهدم کرد و پرس تی وی نقشه دقیق و مکان آن را برای مردم غرب رسانه ای کرد جای هیچ مغالطه کاری باقی نماند و قدرت واکنش به ضربه دفاعی ایران از کاخ سفید سلب شد.
اگر مردم ایالات متحده از حقایق آگاه میشوند و گزینههایی که کاخ سفید در اختیار دارد اکنون کاهش یافته به دلیل فعالیت رسانههای آلترناتیو مانند پرس تی وی است.
پس هر چه برای این ابزار دوربرد و راهبردی هزینه کنیم نتایجی به مراتب بهتر و بیشتر از سایر دستگاه را می توان به دست آورد. رسانه ابزاری باسود و بی زیان است.