یکی از راههای آموزش باورپذیر و اثرگذار، نمایش واقعگرایانه و مستندگونه زندگی افرادی است که مثل ما و از جنس جامعه هستند. همان کاری که مجموعه«با بابام» با دستمایه قراردادن روابط پدر و فرزندی و تمرکز بر مهارتهای ارتباطی آنان طراحی و تولید کردهاست. این مجموعه به تهیهکنندگی محمدجواد اسدی و کارگردانی مجید خسرو انجُم، شنبه تا سهشنبه ساعت 20:45 از شبکه نسیم پخش میشود.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، شاید آنقدر درباره نقش و اهمیت مادر در تربیت فرزندان صحبت شده که فراموش کردهایم والدین به یک اندازه در فرزندپروی شریکند. امروزه نقش و جایگاه پدر در تربیت، بلوغ و تکامل فرزند، اثبات شده که قطعاً فراتر از جایگاه سنتی آنان، بهعنوان نانآور و مسئول تامین مخارج خانواده است، ولی کماکان این مهم، نیازمند آموزش است.
تلنگری به ذهنیت جامعه
محمدجواد اسدی، تهیهکننده، مدیر تولید و مجری طرح بسیاری از برنامههای سیما در شبکههای مختلف است. تهیهکنندگی مجموعه «با بابام» جدیدترین کار اوست. اسدی در خصوص انگیزه تولید این مجموعه گفت: مسئلهای که متاسفانه در جامعه به آن خوب پرداخته نشده، نقش پدر در خانواده است. پدر خانواده عملاً تبدیل به شخصیتی شده که گاهی یک تا چند شیفت سر کار است. عموما خسته به خانه میرسد و فرزندان هم، خود را با تکالیف مدرسه و مهدکودک و نهایتا با تبلت و موبایل و... سرگرم میکنند. پدرها معمولا آنقدر مشغول تامین مایحتاج خانوادهاند که نقش مهم تربیتی خود را فراموش میکنند. ما فکر کردیم شاید با ساخت چنین مجموعههایی، تلنگری به این ذهنیتها وارد و یادآوری کنیم که هنوز هم میتوان در ذهن فرزند، پدری، قهرمان زندگی یا بهترین دوستش باشد. پدرها وظایفی دارند که اگر درست صورت نپذیرد در آینده، شخصیت و رفتار بچهها در مقاطع مختلف سنی اثرگذار است. با بیان و مشورت این نکات با دوستان طراحی و تولید و آقای خسرو انجُم به این نتیجه رسیدیم که باید کاری کنیم که در بازه زمانی یک برنامه تلویزیونی(که شاید زمان زیادی هم نباشد) این اجازه از طرف پدران به فرزندان داده شود که کنشگر باشند، مسئولیت کاری را بپذیرند و پدران تسهیلگر، راهنما و همراه آنان شوند تا نکاتی که والدین و بزرگترها فقط از پس آن برمیآیند را در قالب انجام دادن کار یا هدفی گوشزد کنند. در نهایت به طرح «با بابام» رسیدیم. طرح به شبکه ارائه شد و مورد پسند قرار گرفت.
دشواریهای کار با کودک
تهیهکننده برنامه «مخفیلم» در خصوص معیارهای انتخاب کارگردان گفت: آقای خسرو انجُم بهعنوان کارگردان «با بابام» از جمله کسانی است که در این سالها، ارتباط و تعامل زیادی با گروههای مختلف سنی داشت. با تولید محتوا و برگزاری کارگاههای متنوع و حضور موثر در اتاق فکر برنامههای رادیویی و مرتبط با این حوزه، تجربه خوبی از کار با بچهها بهدست آوردهبود. همچنین در نظر داشته باشید با برگزاری کارگاه یا برنامهای مثلاً با حضور 50 فرزند، بالطبع شاهد حضور 100 پدر و مادر نیز هستیم که این همان تجربه در مواجهه با دو نسل را برای او فراهم کرد. مطالعات و پژوهشهایی نیز داشتند. ما دنبال کارگردانی بودیم که علاوه بر تکنیک و دید هنری که لازمه کارگردانی است عالم به موضوع، با تجربه و آشنا به دشواریهای کار با بچهها باشد. رهبری فنی، محتوایی و کارگردانی را به ایشان سپردیم. علاوه بر این آقای خسروانجُم خود یک پدر است و تجربه چندین سال ایفای نقش پدری را هم داشتهاست.
مدیر تولید برنامه «180 درجه» درباره ماهیت کار با کودک و مشکلات آن گفت: بعد از جستوجو و یافتن خانوادههای مورد نظر و بعد از دیدن عکسها و فیلمهای ارسالی آنان و تلاش روابطعمومی و گروه در پیدا کردن بهترین گزینه، لحاظ شدن تمام شرایط و تستهای اولیه از پدر تا راحتی کودک جلو دوربین و... بارها پیش آمد که بعد از نورپردازی و طراحی صحنه و فیلمبرداری، حتی تا چندین ساعت، ناگهان بچه همکاری نمیکرد و نمیخواست جلو دوربین بیاید یا بهانههایی مثل اینکه «من میخواهم با مادرم شرکت کنم، نه پدرم و...» چارهای نبود و ما هم از وقت، عوامل و هزینهای که گذاشتیم صرف نظر میکردیم. از روال کار و پخش عقب میافتادیم که منجر به زحمتی مضاعف برای گروه بود. به دنبال آن بودیم که حتما اخلاق رعایت شود و یک نفر، حتی بچهای 4 یا 5 ساله را مجبور به کاری خلاف میلش نکنیم.
اسدی، ساخت فصول جدید برنامه را محتمل دانست و افزود: برای کل مجموعه، «با بابام» کار پربرکتی بود و با توجه به استقبال و بازخورد خوب مردم، ما آمادگی و توان ادامه کار را داریم و این امر بستگی به تعامل با شبکه و ارزیابی کارشناسان و مدیران شبکه دارد.
عابربانک یا غول چراغ جادو
مجید خسرو انجُم، افزون بر توانایی در عرصه تصویرگری، تصویرسازی و کارتون، تجربه 12 سال کار در رادیو را بهعنوان سردبیر و تهیهکننده و کارگردانی حدود 200 فیلم کوتاه وPSA (آگهی خدمات عمومی) و تهیهکنندگی چند برنامه را در شبکه نسیم دارد. وی در خصوص ایده اولیه و کارگردانی این کار گفت: دغدغهای در ذهن من شکل گرفت که چرا پدران جایگاه واقعی خود را از دست دادهاند؟ شاید به خاطر بسیاری از مسائل، عرفها، هنجارها، اوضاع اقتصادی و... اغلب پدران در جامعه، تبدیل به عابربانک یا غول چراغ جادوی خانواده شدهاند. در نیمه شعبان و در هنگامه شیوع کرونا، مشغول ساخت چند قسمت برای پخش در فضای مجازی شدم که در آن زمان وارد خانه پدر و فرزندی شدیم که قرار بود به کمک هم کیکی درست کنند. این قسمت دیده شد و مورد استقبال قرار گرفت که در نهایت منجر به ساخت و تولید مجموعهای کاملتر شد.
بهترینها را انتخاب نمیکردیم!
نویسنده و سردبیر برنامه رادیویی «مکث 95»بیان داشت: در طی فراخوانی، بالای 1600 نفر ثبت نام کردند. طبیعتا و در صورت وجود فرصت باید با تکتک این افراد مصاحبه میشد، ولی با توجه به زمان و اوضاع کرونایی از همه درخواست کردیم که برای ما ویدئو بفرستند تا با بررسی ویدئوها بتوانیم انتخاب شایستهای انجام دهیم. البته ما لزوماً و همیشه بهترینها را انتخاب نمیکردیم چون نوع و رسالت برنامههای واقعگرا، همذاتپنداری تمام قشرهای جامعه با سوژهها و دیدن واقعیت، تلنگر به خود و یادگیری است. مثلاً در گزینهها افرادی بودند که به لحاظ روانشناختی اخلاقی و تربیتی، رابطه پدر و فرزند، رابطه صحیحی نبود ولی از عمد انتخاب شد تا بیننده پدری را ببیند که نمیتواند با فرزندش درست حرف بزند یا فرزندی را ببیند که پدر را با احترام خطاب نمیکند.
از بین سوژهها، 60 مورد را انتخاب کردیم که 30 برنامه شد. البته ما حدود 70 مورد ضبط داشتیم که 10 برنامه باقیمانده مواردی بود که به نتیجه نرسید؛ یعنی با تمام هماهنگیها، رفت و آمدها و حضور عوامل در محل، عموماً به علت وضع بچهها، وسط کار مجبور به توقف شدیم. البته رضایت بچه و شرایطی که او در آن احساس رضایت و تفریح کند از ابتدا، اولویت ما بود.
سردبیر برنامه رادیویی صبح تهران، کار در هنگامه شیوع کرونا را بسیار سخت توصیف کرد و افزود: معمولا در چنین مجموعههایی، زمانی برای طراحی صحنه، نور و دکور صرف میشود. هر ضبط در صورت همکاری به حدود 6 تا 7 ساعت وقت نیاز دارد و مجموع عوامل گاه به بالای 15 نفر میرسد. حالا به تمام اینها، مشکلات ومضایق ناشی از کرونا در فضای سربسته خانهها را نیز اضافه کنید. ما حسب وظیفه انسانی، نیمی از عوامل را حذف کردیم و همین تعداد افراد هم به جهت احتیاط در زمان ضبط، پراکنده در راهروها و حیاط در رفت و آمد بودند تا خدایی نکرده اتفاقی نیفتد. هر دو روز یک بار از کل گروه آزمایش کرونا گرفته میشد. ضد عفونی کردن کل خانه و سوژهها قبل و بعد از ضبط و نیز کل تجهیزات روزی دوبار، از نمونه کارهای سخت و زمانبر این روزها بود.
نگاه واقعگرایانه، نخ تسبیح برنامه
مشکل دیگر اینکه در اصل سوژه و ستاره اصلی این برنامه، فرزند خانواده است که هیچ آشنایی با مسائل و دغدغههای فنی ندارد. بنابراین باید با توجه به زمانبر بودن کارهای قبل از ضبط، مثل چیدن نور، صحنه و تجهیزات، با سرگرم کردن فرزند، از خستگی و عدم همکاری او در ساعات پیش رو جلوگیری کرد. برای این کار، یکی از همکاران خانوم ما از ابتدا و صرفا به این عنوان به گروه اضافه شد.
مدرس کارگاههای خلاقیت ادامه داد: ارتباطات بین پدر و فرزند مثل ارتباطات کلامیبعضاً نامناسب، عدم مهار خشم در اتفاقات، حاکم بودن تصمیمات و دخالتهای اشتباه مادران در برخی خانوادهها از عوامل دیگری بود که باعث شد مقدار زیادی از زمان را از دست بدهیم و به هیچ وجه نتوانیم از تصویرهای گرفته شده استفاده نکنیم و این در حالی بود که باید برای پخش، روزی دو ضبط را آماده میکردیم. بههمین علت 45 روز متوالی بدون وقفه ضبط داشتیم.
خسرو انجُم در خصوص بازخوردها بعد از پخش چندین قسمت اظهار داشت: به لطف خدا بازخوردها تمام مثبت بود البته نقدهایی هم مطرح شدهاست که مجموعاً خود واژه نقد را اساساً مثبت و در جهت رفع ایراد، درست میبینم. برای برخی فرم مطرح بوده و بهصورت برنامهای مفرح، فقط تماشاگر بودند، ولی در برخوردم با عموم دیدم که به هدف مورد نظر، که تلنگر به خانوادهها بود رسیدیم. پدرها در خصوص صرف وقت و تعریف مأموریتی مشترک با فرزندان به نتایج جالبی رسیده بودند. بعد از پخش برنامه، چند تماس از خانوادههای شرکت کننده داشتیم که گفتند ما در شرف طلاق بودیم، ولی دیدن این برنامه باعث شد تا به خاطر فرزندمان نگاهی دیگر به زندگی بیفکنیم. ما و گروه در این برنامه حال خوبی داشتیم. قطعاً در صورت ساخت فصول بعد نیازمند چکشکاری و اصلاح در جزئیات هستیم، ولی نخ تسبیح برنامه که همان نگاه واقعگرایانه و مستندگونه به رابطه بین پدر و فرزند است، حتما باقی خواهد ماند.