بازیگر سریال «دودکش 2» گفت: این سریال خانوادههای ایرانی را به نمایش میگذارد که هر چقدر هم را آزار دهند اما در نهایت همه شان همدیگر را دوست دارند و این یکی از خصیصههای خانواده ایرانی است.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، محمدرضا شیرخانلو از ۶ سالگی پا به عرصه هنر گذاشت او در همان سال های ابتدایی بازیگری خود و درست در ۷ سالگی با بازی در فیلم سینمایی دهلیز بهروز شعیبی نامزد سیمرغ نقش اول مکمل مرد شد.
شیرخانلو این شب ها دومین سریال حرفه ای خود را در نوجوانی بازی میکند. او برای بار دوم در قالب نقش پوریا پسر فیروز مشتاق قرار گرفته است. او وقتی ۷ سالش بود نقش پوریا را بازی کرده بود و حالا بعد از ۸ سال دوباره در قامت همان نقش قرار گرفته است.
خبرگزاری فارس با «محمدرضا شیرخانلو» که حالا ۱۶ سال دارد و این روزها می خواهد رشته تحصیلی اش در دوره متوسطه را انتخاب کند، درباره دنیای بازیگری، ساخت ادامه سریال های موفق و هدف او در بازیگری گفت و گو کرده که درادامه امده است.
** با توجه به اینکه در «دودکش ۱» سن کمی داشتید و در فصل دو حجم بازی تان بیشتر است، از بازخوردهای «دودکش ۲» برایمان میگویید؟
-خدا را شکر مردم دودکش یک را خیلی دوست داشتند و از آن استقبال کردند و تا به اینجای کار نیز مردم استقبال خوبی داشتند. بخشی از کمدی کار ما کم شده به خاطر سانسورهایی که دلیلش را نمی دانم و ورودم نمیکنم.
خیلی برای این کار زحمت کشیده شده است و با اینکه زمان کوتاهی برای رسیدن به پخش داشتیم اما سریال خوب هم دیده شده است و به نسبت کارهایی که در این مدت در تلویزیون پخش شده مردم این سریال را بیشتر دوست داشتند.
** چطور شد که برای «دودکش ۱» انتخاب شدید؟
-قبل از دودکش ۱ سریال چک برگشتی را با آقای مقدم کار کردم و بعد از آن تئاتر ساقی آقای دژاکام را بازی کردم و فکر کنم بعد از آن در سال ۹۲ مشغول بازی در دودکش شدم. وقتی مشغول بازی در فیلم سینمایی دهلیز بودم آقای نیک نژاد با مادرم تماس گرفتند و خواستند که برای دودکش بروم و مادرم گفته بودند محمدرضا بعد از پایان بازی اش در فیلم سینمایی دهلیز، نیاز به استراحت دارد و آقای نیک نژاد هم گفته بودند خستگی معنایی ندارد و محمدرضا باید با ما باشد و به محض رفتن به دفترشان قرارداد نوشتیم و تست گریم و لباس شدم و کارم را شروع کردم.
** آن زمان که برای دودکش انتخاب شدید نقشی که قرار بود ایفا کنید برایتان مهم بود؟ یعنی نقش ها را خودتان انتخاب میکردید؟
-از همان ابتدا که شروع به کار کردم اول مادرم با عوامل آن کار صحبت میکند و فیلم نامه را می خواند و بعد برای من توضیح می دهد و اگر از فیلم نامه خوشمان بیاید و گروه تولید را دوست داشته باشیم می رویم برای قرارداد. در کل حرف اول را مادرم می زند و خیلی راهنمایی ام میکند.
** شما در سریال «پادری» هم بازی کردید؟
-بله آنجا هم بودم.
** با توجه به اینکه نمونههای موفق و ناموفقی در ساخت ادامه سریال ها داشتیم فکر میکنید سریال های دنباله دار چقدر می توانند در جذب مخاطب عمل کنند؟
-در کل ساختن دنباله یک سریال در حد و اندازههای نون خ و پایتخت و دودکش که مردم دوستشان دارند کار سخت تری است نسبت به اینکه فصل اولش را بسازیم.
** فکر میکنید یک سریال برای کسب موفقیت در ادامه دار شدن چه گزینههایی نیاز دارد؟
-مهم ترین قسمت، نویسنده است به خاطر اینکه آن فیلم جهان نویسنده است و متعلق به او است. دودکش ۱ را آقای نیک نژاد نوشتند و جهان او است و اگر دودکش ۲ نویسنده اش تغییر میکرد خیلی مسائل فرق میکرد چون همه آدم ها شبیه به هم نیستند. در وهله بعدی اگر گروه تولیدی که در کار قبلی بودند ۹۰ درصدشان در ادامه کار هم باشند خیلی سریع تر می توانند کار را پیش ببرند تا اینکه گروه جدیدی تشکیل شود.
** اما آقای نیک نژاد برای بار اول است که دودکش را کارگردانی میکند.
-بله درست است. اتفاقی که افتاده بود این بود که دودکش ۲ را با پادری اشتباه گرفتند. تهیه کننده و نویسنده ما به نسبت پادری فرق کرده است. اما به نسبت تصمیمیکه گرفتند این شد که پادری، پادری باشد و دودکش هم دودکش و مردم خیلی این دو را اشتباه گرفتند و خودمان هم قبول داریم که پادری ادامه دودکش ۱ بود. در هر حال تصمیم بر این شد که پادری از دودکش جدا باشد.
** یعنی ممکن است ادامه پادری هم ساخته شود؟
-بله ممکن است چون جدای از هم هستند.
** اما فضای این دو سریال شبیه به هم بود و خیلی نمیشود از هم جدایشان کرد.
-این را نمی دانم و مدیران شبکه و خانم تقوایی تهیه کننده و آقای نیک نژاد کارگردان می دانند و این تصمیم را گرفتند.
** در حالت کلی چقدر قصههای دودکش برای شما جذاب بود؟ قصههایی تو در تو، تعدد لوکیشن و بازیگران در هر سکانس نیز از ویژگیهای این کار به شمار می رفت.
-من خانوادههای دودکش را خیلی دوست دارم به این خاطر که به خانواده خود من شبیه هستند. ما خانواده شلوغی هستیم و خالهها و مادربزرگم با هم رفت و آمد داریم و به همین خاطر خانواده مشتاق و سوزن چیان را خیلی دوست دارم. این سریال خانوادههای ایرانی را به نمایش میگذارد که هر چقدر هم بهروز خراب کاری کند و دعوایش کنند و یک وقت هایی هم از خانه بیرونش کنند اما در نهایت همه شان همدیگر را دوست دارند و این یکی از خصیصههای خانواده ایرانی است.
** به نظر شما چقدر مردم با این خصیصه در قالب سریال ارتباط میگیرند؟ و چقدر برایشان به عنوان مخاطب مهم است که در سریال ها یک خانواده ایرانی ببینند؟
-به نظرم خیلی می تواند جذاب باشد به خاطر اینکه الان خانهها پر شده از سریال های ترکی و آمریکایی و ... مردم هم آنها را میبینند و یک وقت هایی خیلی لازم است که مردم خانوادههای ایرانی را در قالب سریال ها ببینند. چقدر مردم باید خانوادههای ترکی و اشک و غم در سریال ها ببینند؟ بهتر است که با کشور خودمان همراه باشیم و همراه خانوادههای ایرانی بخندیم.
** شما در این سریال در کنار بازیگران زیادی کسب تجربه کردید. چقدر این شرایط برایتان راحت بود؟
-دستیار ما همیشه میگوید که دودکش برای ما یک دانشگاه است و من این را واقعا قبول دارم. در بین بازیگران آقای برق نورد و تشکر و رستمی و خانم تیرانداز همه شان می توانند استاد دانشگاه باشند و به من در بازی خیلی کمک کردند و بازیگری در کنارشان برای من لذت بخش است و می توانید هر روز از این عزیزان نکتههای جدید یاد بگیری. از آن طرف هم آقای نیک نژاد خیلی به همه کمک میکند و واقعا می توانم بگویم که هر روز از این افراد یاد میگیرم.
** بزرگترین چالش در «دودکش ۲» برای شما چه بود؟
-پوریایی که در دودکش یک دیدیم پسربچه بازیگوشی بوده و شیطنت های خودش را داشت و بازی زیادی نداشت اما در دودکش 2 طی صحبتی که با کارگردان داشتم گفتند پوریا پسری است که حالا به سن بلوغ رسیده و باید برای او به دنبال چالش باشیم. خیلی به این موضوع فکر کردیم که چه اتفاقی بیفتد که بهتر شود تا به ورزش کبدی رسیدیم و به این رسیدیم که پوریا با عمویش بیشترین سکانس ها را داشته باشد و اینکه به نسبت پوریای ۸ سال پیش آرام تر باشد و همین که پوریا باید مردانه تر رفتار کند بازی کردنش را برایم سخت تر میکرد. چون من معمولا عادت دارم به آتش سوزاندن و برایم خیلی سخت شد. از طرفی باید ورزش کبدی را یاد میگرفتم که در سالن کار میکردیم
به هر حال ساخت ادامه سریال ها انتظاری را برای مردم ایجاد میکند که قطعا باید دودکش دو بهتر از یک باشد که مردم دوستش داشته باشند و به همین خاطر سخت تر است. اما در هر حال از دودکش به نسبت تغییراتی که در آن بوجود آمده و سانسورهایی که داشته تا الان رضایت داریم.
** در حالت کلی چقدر قصههای دودکش برای شما جذاب بود؟ قصههایی تو در تو، تعدد لوکیشن و بازیگران در هر سکانس نیز از ویژگیهای این کار به شمار می رفت.
-من خانوادههای دودکش را خیلی دوست دارم به این خاطر که به خانواده خود من شبیه هستند. ما خانواده شلوغی هستیم و خالهها و مادربزرگم با هم رفت و آمد داریم و به همین خاطر خانواده مشتاق و سوزن چیان را خیلی دوست دارم. این سریال خانوادههای ایرانی را به نمایش میگذارد که هر چقدر هم بهروز خراب کاری کند و دعوایش کنند و یک وقت هایی هم از خانه بیرونش کنند اما در نهایت همه شان همدیگر را دوست دارند و این یکی از خصیصههای خانواده ایرانی است.
** به نظر شما چقدر مردم با این خصیصه در قالب سریال ارتباط میگیرند؟ و چقدر برایشان به عنوان مخاطب مهم است که در سریال ها یک خانواده ایرانی ببینند؟
-به نظرم خیلی می تواند جذاب باشد به خاطر اینکه الان خانهها پر شده از سریال های ترکی و آمریکایی و ... مردم هم آنها را میبینند و یک وقت هایی خیلی لازم است که مردم خانوادههای ایرانی را در قالب سریال ها ببینند. چقدر مردم باید خانوادههای ترکی و اشک و غم در سریال ها ببینند؟ بهتر است که با کشور خودمان همراه باشیم و همراه خانوادههای ایرانی بخندیم.
** شما در این سریال در کنار بازیگران زیادی کسب تجربه کردید. چقدر این شرایط برایتان راحت بود؟
-دستیار ما همیشه میگوید که دودکش برای ما یک دانشگاه است و من این را واقعا قبول دارم. در بین بازیگران آقای برق نورد و تشکر و رستمی و خانم تیرانداز همه شان می توانند استاد دانشگاه باشند و به من در بازی خیلی کمک کردند و بازیگری در کنارشان برای من لذت بخش است و می توانید هر روز از این عزیزان نکتههای جدید یاد بگیری. از آن طرف هم آقای نیک نژاد خیلی به همه کمک میکند و واقعا می توانم بگویم که هر روز از این افراد یاد میگیرم.
** بزرگترین چالش در «دودکش ۲» برای شما چه بود؟
-پوریایی که در دودکش یک دیدیم پسربچه بازیگوشی بوده و شیطنت های خودش را داشت و بازی زیادی نداشت اما در دودکش 2 طی صحبتی که با کارگردان داشتم گفتند پوریا پسری است که حالا به سن بلوغ رسیده و باید برای او به دنبال چالش باشیم. خیلی به این موضوع فکر کردیم که چه اتفاقی بیفتد که بهتر شود تا به ورزش کبدی رسیدیم و به این رسیدیم که پوریا با عمویش بیشترین سکانس ها را داشته باشد و اینکه به نسبت پوریای ۸ سال پیش آرام تر باشد و همین که پوریا باید مردانه تر رفتار کند بازی کردنش را برایم سخت تر میکرد. چون من معمولا عادت دارم به آتش سوزاندن و برایم خیلی سخت شد. از طرفی باید ورزش کبدی را یاد میگرفتم که در سالن کار میکردیم