پخش برنامه«قصه ظهر جمعه» یک ماه پس از تأسیس رادیو در سال 1319 آغاز شده است و تا اکنون ادامه دارد.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، رادیو، برنامههای ماندگار زیادی دارد؛ برنامههایی که سالها همراه شنوندگان بوده و تعداد زیادی از مخاطبان، هنوز بخشی از خاطرات زندگیشان را با آن برنامه به یاد میآورند. آرشیو رادیو و تلویزیون پر است از این برنامهها که با خاطرات جمعی ما گره خورده است؛ برنامههایی که در فضایی خاص و متفاوت پخش میشدند و به سبب محتوا و ساختار بیبدیلشان طرفداران زیادی داشتند. برنامه«قصه ظهر جمعه» یکی از این برنامههاست که همچنان روی آنتن رادیو ایران است. قدمت این برنامه را از اردیبهشت سال ۱۳۱۹ که رادیو تاسیس شد، میتوان فهمید، چراکه این برنامه حدود یک ماه بعد از راهاندازی رادیو، با گویندگی مرحوم فضل الله مهتدی، معروف به صبحی در روزهای جمعه پخش شد. مهتدی حدود ۲۵ سال در این برنامه گویندگی کرد. بعد از او، زنده یاد حمید عاملی و مریم نشیبی، مدتی این برنامه را اجرا کردند. این برنامه به سبب قدمتش، گویندگان زیادی همچون علی جواهر کلام، ایرج گلسرخی، حمید عاملی، مصطفی موسوی گرمارودی، علی عابدی و امیرحسین مدرس را به خود دید که در مقاطع کوتاهی، روی صندلی رادیو ایران نشستند و بخشی از خاطره شنوندگان«قصه ظهر جمعه» شدند، ولی بسیاری از شنوندگان رادیو سراسری در دهه 60 و 70، این برنامه را با صدای محمدرضا سرشار که به عنوان رضا رهگذر شناخته میشد به یاد میآورند و قصه ظهر جمعه برایشان با این صدا ماندگار شد. پس از توقف پخش این برنامه در دهه 90 و پخش تکراری آن، گروه فرهنگ و ادب، دوره جدید این برنامه را در دستور کار خود قرار داد و اکنون این برنامه به تهیهکنندگی ندا حاج اسماعیلی و روایتگری رضا خضرایی، گوینده پیشکسوت رادیو، جمعهها ساعت ۱۳:۳۰ از رادیو ایران شنیده میشود.
از میشل استروگف تا نینوای حسین علیزاده
وقتی به استودیوی شماره ۲۵ محل ضبط برنامه«قصه ظهر جمعه» میرسم که شیما اهداییوند پس از آزمایش نهایی از ندا حاجی اسماعیلی میخواهد کار را شروع کند.
موسیقی برنامه با سوز و حالی خاص پخش میشود. موسیقی این برنامه، یکی از خاطرهانگیزترین موسیقیهای برنامههای رادیویی برای شنوندگان قدیمی این رسانه است، به طوری که برای آنان نوعی خاطره را به یاد میآورد. به گفته محمد رضا سرشار، در سال ۱۳۶۰ موسیقی برنامه، بخشی از موسیقی متن فیلم«میشل استروگف» بود. موسیقی بدی هم نبود، ولی دو مشکل اساسی داشت: یکی اینکه بکر و بدیع نبود و دوم اینکه غربی بود و با برنامه کاملا شرقی و ایرانیای مثل قصه ظهر جمعه تناسب نداشت.
یدالله گودرزی، مدیر گروه فرهنگ وادب رادیو ایران با اشاره به این موضوع میگوید: چون در آن زمان ما در همه تعطیلات غیر جمعه هم، برنامه قصهگویی داشتیم، سرشار تصمیم گرفت که موسیقی برنامه را تغییر دهد. وقتی موضوع با مدیر وقت رادیو، مهدی ارگانی در میان گذاشته شد، از آن استقبال کرد. نوار موسیقی جدیدی از حسین علیزاده معروف به نینوا به بازار آمده بود که صداوسیما حق استفاده از آن را در برنامههای خود ظاهرا به مبلغ 30 تومان (به ارزش پول آن زمان) خرید و قسمتی از آن برای برنامه، صداگذاری و تدوین شد.
وی میافزاید: متاسفانه چون نیمی از برنامهسازان از این موسیقی استفاده کردند دستاندرکاران برنامه ناچار شدند که موسیقی برنامه را عوض کنند که آقای رهگذر باز هم سفارش کار دادند که حاصل آن همین موسیقی جا افتاده و پذیرفته شده فعلی شد که سازندهاش علی غلامعلی است.
گودرزی تصریح میکند: لازم میدانم از زحمات همه کسانی که در شکلگیری برنامه نقش داشتند علاوه بر جناب سرشار، از محمدحسین کیانپور و محمد میرکیانی نیز سپاسگزاری کنم. «قصه ظهر جمعه» یکی از برنامههایی است که بر اساس سنت قصهگویی در رادیو ایران وجود دارد و برنامه«شب بهخیر کوچولو» هم از برنامههای قصهمحور رادیوایران است که با اجرای دوست داشتنی مریم نشیبی برای کودکان روی آنتن میرود.
وی میافزاید: در حقیقت رویکرد«قصه ظهر جمعه» بهره گیری نوین از منابع حماسی و عرفانی و ادبی است و ضروری است شبکههای رادیویی در این زمینه برنامهریزی کنند، چون جای قصه در رادیو است و قصهگویی برکات بیشماری دارد که نباید از آن غافل شد.
توجه به خواسته مخاطب
از دکتر محمدجعفر محمدزاده، مدیر رادیو ایران در خصوص استقبال مردم از برنامه میپرسیم، میگوید: «قصه ظهر جمعه» از برنامههای قدیمی و مورد علاقه مردم است که پس از چند دهه هنوز هم مورد توجه است و مخاطب خودش را دارد. وقتی مردم برنامهای را دوست داشته باشند، ما هم وظیفه داریم به خواسته مردم توجه کنیم.
وی میافزاید: دوره جدید پخش این برنامه با استقبال مردم مواجه شده و گروه برنامهساز هم تمام تلاشش را میکند که با کیفیتی مطلوب به خواست مخاطب احترام بگذارد. ارکان یک برنامه خوب، متن فاخر، اجرای خوب، و تدوین و تنظیم حرفهای است که در این دوره، زمینه و امکانات مطلوبی برای تولید برنامههای فاخر و ماندگار فراهم شده است.
روایت داستانهای جدید و قدیم
در گذشته مهدی سدیفی، خانم میرکیانی و رضوان موسوی، تهیهکنندگی برنامه را بر عهده داشتهاند. ندا حاجی اسماعیلی، تهیه کننده جوان برنامه میگوید: «قصه ظهر جمعه» بر اساس داستانهای جدید و داستانهای قدیم روایت میشود که غیر از خودم، یدالله گودرزی، مدیر گروه فرهنگ و ادب رادیو ایران و طهورا محمدی، داستانهای آن را مینویسیم.
او که تقریبا هفت سالی است، برنامه«گلبانگ» را به صورت ثابت با مریم نشیبی تهیه میکند، ادامه میدهد: البته قبل از برنامه«گلبانگ» هم برنامه داشتهام، ولی این برنامه برای من جایگاه ویژهای دارد و از حضور در آن خرسندم.
اسماعیلی با اشاره به داستانهایی که در این برنامه استفاده میشود، تصریح میکند: در باب کتاب خاصی تعصب نداریم و برای ما ساختار قصه و امکان تنظیم رادیوییاش، اهمیت دارد. به طور مثال از آثار مهدی آذر یزدی، هوشنگ مرادی کرمانی، داستانهای کلیله و دمنه، قصههای شاهنامه، مثنوی مولوی و البته داستانهایی از نویسندگان جوان نیز که قابلیت پخش و بازآفرینی داشته باشند، استفاده میکنیم که البته همه قصهها باید تنظیم رادیویی شوند.
وی در خصوص موسیقیهایی که در دل برنامه استفاده میکند، میگوید: سعی میکنم برای انتخاب موسیقی در برنامه ظهر جمعه دقت کنم که هم به بافت خاطرهانگیز برنامه لطمه نخورد، هم با حال و هوای داستان، همخوانی داشته باشد.
اهمیت قصهگویی یک گوینده
رضا خضرایی، گوینده پیشکسوت رادیو که گویندگی این برنامه را در دور جدید عهده دار شده است، میگوید: تعامل با مخاطب از مهمترین اصول گویندگی در رادیو است و این برنامه یکی از ماندگارترین و با ارزشترین آثاری است که در رادیو، گویندگیاش را برعهده گرفتهام.
او با اشاره به تفاوت گویندگی در این برنامه با دیگر برنامهها میگوید: گویندگی«قصه ظهر جمعه» با گویندگی در برنامههایی مثلا تاریخی یا مذهبی، تفاوتهایی دارد. در قصهگویی و روایت یک داستان، ارتباط باید صمیمیتر شود تا پیام قصه به ذهن مخاطب بنشیند و از آن لذت ببرد.
خضرایی درباره حضورش در این برنامه میافزاید: من از فروردین سال ۱۳۵۲ گویندگی رادیو را شروع کردهام و با توجه به شناختی که مدیر گروه فرهنگ و ادب رادیو ایران از صدای من داشت، ترجیح داد اجرا به من سپرده شود.
او در خصوص لحن و بیان میگوید: طبیعی است که قصهگویی و روایت کردن یک قصه خیلی با یک متن ادبی- تاریخی و حتی اجتماعی تفاوت دارد. در نتیجه آن حال وهوایی که این بیان باید داشته باشد و ارتباطی که با مخاطبش برقرار میکند، بسیار بسیار باید صمیمانه باشد و لحن قصهگویی و بیان قصه باید به صورتی باشد که کاملا در ذهن مخاطب بنشیند. من سعی کردهام این لحن و بیان را اجرا کنم. من با همین سبک هم قصهگویی در برنامههای رادیو تهران، فرهنگ و مواردی دیگر شبیه به این داشتهام، ولی«قصه ظهر جمعه» به دلیل جایگاه خاص وسابقهاش و نیز شنوندگان خاصش، باید لحن و بیان اثرگذاری داشته باشد.
این گوینده پیشکسوت رادیو درباره علاقهاش به ادبیات و قصهگویی میگوید: گوینده با توجه به علایقش با مخاطب، ارتباط برقرار میکند و این ارتباط روی اجرایش اثر مثبت میگذارد. من در زمینه اجرای برنامههای ادبی سابقه خوبی دارم. در کنار برنامههای مذهبی - اجتماعی، برنامههای ادبی فراوانی اجرا کردهام . بعد از ۴۸ سال سابقه و تجربه در اجرای گونههای مختلف رادیویی، میتوانم قصهگویی کنم و این قصهگویی هم بخشی از این اجراهای رادیویی من است. هرچند که به خاطر علاقهای که به متون کهن و ادبیات بسیار فاخر و پر بار فارسی دارم، امیدوارم در این زمینه هم بتوانم کاری موفق و درخور سلیقه مخاطب ارائه کنم .
خضرایی ادامه میدهد: بخش اعظم تلاش گویندگان این است که با مخاطب، ارتباط برقرار کنند و متن را در ذهن و فکر و اندیشه و روح و جان مخاطب بنشانند و این یکی از شگردهایی است که بسیاری از گویندگان ما در این زمینه به آن دست پیدا کردهاند. در این میان، قصهگویی جای خودش را دارد و روایتی که گوینده از آن داستان ارائه میدهد به گونهای است که همه جزئیات ماجرا در لحن و گفتار گوینده تنیده میشود و اگر این اتفاق بیفتد، مورد اقبال مخاطب قرار میگیرد.
در حالیکه استودیو را ترک میکنم، صدای خضرایی را میشنوم که در پایان هر حکایتی که اجرا میکند، میگوید:«خب دوستان خوبم، همراهان همیشگی برنامه قصه ظهر جمعه، این هم از قصه امروز ما، امیدوارم از شنیدن این قصه راضی شده باشید و مثل قصههای دیگر ایرانی، برایتان لذت بخش باشد. جمعه آینده باز هم میهمان شما خواهیم بود و تا آن موقع همگیتان را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم.»
سپیده سعادت