پشتوانه پژوهشی مهم ترین شرط بقا در دنیای رسانه است و اهمیت آن در راهبردهای رسانه ملی با توجه به مأموریت ها و شرایط آن در دنیای رسانه چند برابر میشود.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، با توجه به این اهمیت بخش های متعددی در سازمان صداوسیما مسئولیت پژوهش و تحقیقات را در زمنیههای مختلف عهده دار شده اند. مرکز تحقیقات رسانه ملی با قدمتی بیش از 50 سال یکی از مهمترین بخش ها در رسانه ملی است که در زمینه تحقیق و پژوهش فعالیت گسترده ای دارد.
به مناسبت 25 آذر و آغاز هفته پژوهش و اهمیت و جایگاه آن در رسانهملی با مدیران مرکز تحقیقات رسانه ملی گفتوگو کردهایم:
افکارسنجی مزیت رسانه ملی است
محمدرضا رضایی بایندر، مدیر کل افکارسنجی مرکز تحقیقات در تبیین اهمیت این مرکز در حوزه برنامهسازی، با اشاره به توصیفات مقام معظم رهبری از رسانه ملی در حکم انتصاب دکتر جبلی و رسالت رسانه ملی و جایگاه آن در سپهر رسانهای، ضمن تأکید بر ضرورت التزام به رویکرد پژوهشی در سیاستگذاری و مدیریت پیام، برنامهریزی، برنامهسازی و نظارت و ارزیابی روندها و فرایندها گفت: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با عنایت به گسترة پوشش و نفوذ خود در کشور باید تولیدات خود را مستظهر به پشتوانة تحقیقاتی غنی کند تا ضمن حفظ ارزشهای دینی و اخلاقی، در عرصة رقابت با سایر رسانههای ملی یا فراملی سطح کیفی و کمیبرنامههای خود را ارتقا بخشد. مرکز تحقیقات در همه مراحل پیامرسانی اطلاعات پژوهشی معتبر در اختیار برنامهسازان قرار میدهد. نیازسنجی از قشرهای مختلف مخاطبان، پیمایشهای اجتماعی و افکارسنجیها اطلاعات لازم را برای سیاستگذاری و برنامهسازی فراهم میآورد و تحقیقات برنامهای، اطلاعات معتبر و پشتوانه علمی تولید و پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی را تأمین میکند. همچنین سنجش نظرها و بازخوردهای مخاطبان درخصوص برنامهها، به اصلاح فرایندها کمک میکند. به گفتۀ رضایی بایندر، فراهم کردن زمینۀ تحول و پیشبرد آن در سازمان به اطلاعات دقیق، علمی و فراگیر نیاز دارد. ترسیم وضعیت مطلوب و فاصلۀ آن از وضعیت موجود با آسیب شناسی و آیندهنگری ممکن است و آیندهنگری نیز بدون مطالعه چالشهای اساسی فراروی سازمان میسر نیست. وی مهمترین مشکل رسانه ملی را پذیرش پیام در افکار عمومی دانست و بر مطالعۀ رابطه رسانه و مخاطب به عنوان یکی از ماموریتهای اصلی مرکز تحقیقات در حوزه مطالعات افکار عمومی تأکید کرد.
وی با اشاره به رویکرد جدید رسانه ملی، افکارسنجی را مزیت سازمان در عدالتگستری و هویتمحوری برشمرد و افزود: هیچ تحولی بدون فراهم بودن زمینههای اجتماعی و فرهنگی، اثرگذاری مورد نظر را ندارد. پذیرش اجتماعی سیاستها و برنامهها نیازمند شناخت فراگیر و مستمر دیدگاهها، نظرها، نیازها و ترجیحات، علایق و سلیقههای مخاطبان است. افکارسنجی، دستیابی به چنین شناختی را تسهیل و تسریع میکند و مسیر تحول را روشن میسازد، حرکت را شتاب میبخشد و کارآیی و کارآمدی را افزایش میدهد. رضایی بایندر با اشاره به مرجعیت مرکز تحقیقات در حوزۀ افکارسنجی و پیمایشهای اجتماعی، خاطرنشان کرد: افکار عمومیبه شدت متأثر از ویژگیها و مختصات فرهنگی-اجتماعی است. شیوهها و سازوکارهای شناخت آن نیز مستلزم توجه به اوضاع خاص هر جامعه است. وی دستاورد مهم مرکز در حوزه مطالعات پیمایشی و افکارسنجی را دستیابی به دانش بومی در زمینه روشهای تحقیق و بومیسازی شیوههای گردآوری اطلاعات، دادهآمایی و دادهپردازی دانست.
هویتمحوری، ترجمان اندیشه وحدت
رضا امیراحمدی، مدیر کل پشتیبانی و هماهنگی پژوهش مرکز تحقیقات در خصوص اهمیت جایگاه مرکز تحقیقات از تولید محتوا تا تولید برنامه در رسانه ملی گفت: در اوضاع کنونی، تصاحب کشورها با جنگ، امری بی فایده و هزینه بر تلقی میشود، لذا به منظور بهرهگیری از منابع و سرمایهها، باید با تسلط بر افکار و تولید محتوا و نیز گردآوری اطلاعات و تولید دانش و بهرهگیری از آن همان مقصد را دنبال کرد.
وی ادامه داد: این مهم میسّر نمیشود مگر با تولید محتوای کیفی و متناسب با فضای رسانه و پذیرش نقش مخاطب و اهمیت دادن به آن در قالب ساخت برنامۀ فاخر؛ اقدامی ارزنده که در مرکز تحقیقات صورت میگیرد. این مرکز به مثابه اتاق فکر سازمان، هم در تولید محتوا به ایفای نقش میپردازد و هم با افکارسنجی و ارزیابی محتوایی، در حوزه برنامهسازی اثرگذار است. مدیرکل پشتیبانی و هماهنگی پژوهش در پاسخ به این سوال که این اداره کل چه نقشی در تحول محوری آینده سازمان دارد، افزود: چرخ جهان امروز بر گرد محور دانش، معرفت و آگاهی میچرخد و رسانه ملی که قصد دارد در سپهر رسانهای خود ماندگار و مؤثر باشد، ناگزیر باید مرکز تولید محتوای آن یعنی مرکز تحقیقات را برای این مأموریت و هدف مهم مجهز و تقویت کند تا با تولیدات غنی و در خور رسانه، کاستیهای موجود را شناسایی کند و به تولید آثار فاخر بپردازد. در عملیاتیشدن این مهم، اداره کل پشتیبانی و هماهنگی پژوهش، بازوی اجرایی مرکز تحقیقات است و با مراکز استانی و نیروهای تحت امر خود به مأموریتهای مرکز، جامه عمل میپوشاند. از سوی دیگر، این اداره کل، با رصد پیگیر و منظم از بازخورد برنامههای تولیدی و نیز آگاهی از فضای عمومی استانها، همواره تحولآفرین بوده است و در آینده نیز میتواند در تحول سازمان، نقشی بی بدیل ایفا کند.
امیراحمدی در پاسخ به این سوال که در دوره جدید سازمان، هویتمحوری و عدالتگستری چه جایگاه و اهمیتی دارد ،افزود: ایران اسلامی، رنگین کمانی است از قومیتهای مختلف که از دیرباز در این سرزمین زیسته و فراز و نشیب بسیاری به خود دیده اند و علیرغم تفاوتها و واگرایی ظاهری، خود را ایرانی میدانند. مهمترین رسالت رسانه ملی که به آن جایگاه و اهمیت بس رفیعی میبخشد، هویتمحوری و در واقع حفظ هویت یکپارچه این مرز و بوم است. از دیدگاهی دیگر، هویت محوری، ترجمان اندیشه وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است که در دوره جدید و در ردهبندی اولویتها، جایگاه اولی را به خود اختصاص میدهد. عدالتگستری نیز در دوره جدید اهمیتی بیبدیل دارد و بدین معناست که سازمان همگام و همسو با سایر ساختارها و نهادهای جمهوری اسلامی ایران، اسناد بالا دستی را اجرایی میکند که در این میان، مخاطبمحوری از همه شاخصتر است.
لزوم تبیین و تعریف «هویتمحوری» و«عدالتگستری»
محمد فتحینیا، مدیرکل مطالعات رسانه و ارتباطات مرکز تحقیقات صداوسیما با اشاره به«هویت محوری» و«عدالتگستری» به عنوان شعار اصلی سازمان در دورۀ تحولی جدید، گفت: اینکه سازمان صداوسیما برای تحول خود، رویکرد و محورهای محتوایی مشخصی در نظر دارد، باید به فال نیک گرفته شود، ولی در عین حال باید به این نکته مهم توجه داشت که هر دو مفهوم«هویت» و«عدالت» که پایههای رویکرد جدید سازمان هستند، مفاهیمیپیچیده، چند بعدی، تاویلپذیر و تا حدی نیز نسبی هستند و بر این اساس، برای مبنا قرار گرفتن در سیاستگذاری و برنامهسازی سازمان صداوسیما و به عبارتی عملیاتیسازی و ساری و جاری شدن این مفاهیم در سیاستها و محتوای تولیدی سازمان، باید تبیین و تحدید شوند. وی ادامه داد: بدون تعریف عملیاتی و تبیین دقیق این مفاهیم و یکپارچهسازی نگاه حوزههای سیاستگذار و برنامهساز سازمان به آنها، در عمل ممکن است شاهد برداشتها و مصداقسازیهای سلیقهای و شخصی، سردرگمی سیاستگذاران و برنامهسازان و دور شدن از هدف«گفتمانسازی» یکپارچه و همافزایی محتوای تولیدی سازمان صداوسیما با محوریت«هویت» و «عدالت» باشیم. حتی ممکن است مسئله فراتر از این پیش برود و سازمان، ناخواسته مبادرت به تولید همزمان «گفتمان» و«ضد گفتمان» در این حوزهها کند و به سردرگمی جبهه فرهنگی انقلاب و مخاطبان در این حوزهها منجر شود یا به آن دامن بزند؛ چرا که ماهیتا، هویت بر محور شکل دادن به«ما» بر اساس ویژگیها و ارزشهای مشترک و متمایز از«دیگران» ساخته میشود و عدالت، حداقل از دیدگاهی، قائل به فرصتها و حقوق اولیه برابر، برای«ما» و«دیگران» (زیر چتر نظام جمهوری اسلامی ایران) است که «صدا دادن به بی-صدایان»، از مصادیق آن است. بر این اساس، اگر دایره«ما» در حوزه«هویت محوری»، کوچک شود؛ تحقق«عدالت گستری» را با چالش مواجه میکند.
فتحینیا خاطرنشان کرد: برخی پیشفرضهای اساسی و مورد توافق در دو حوزه اشاره شده وجود دارند؛ نظیر اینکه بر اساس اسناد بالادستی نظام و سازمان، سیاستگذاری و برنامهسازی سازمان صداوسیما باید به دنبال گفتمان سازی هویت ایرانی- اسلامی در بین مردم باشد یا اینکه سازمان صداوسیما باید برای مبارزه با تبعیض و ظلم و تحقق عدالت در جامعه ایرانی و حتی جهانی، تلاش کرده و خود سازمان نیز، مصداق نهادی عادل باشد، ولی وقتی برای عملیاتیسازی این پیشفرضهای مورد توافق، وارد مرحله سیاستگذاری محتوایی و تولید برنامه شویم، مشکلات و سوالات اساسی در این حوزهها نمایان میشود؛ سوالاتی از این قبیل که مصادیق«بیصدایان» چه کسانی هستند؟ این مصادیق تا کجا در دایره«ما» قرار میگیرند؟ صدا دادن به بیصدایان چه فایدهها و هزینههایی دارد و چگونه میتوان هزینههای آن را کاهش داد و مسئله را با مبنای رعایت مصالح ملی مدیریت کرد؟ به عقیده فتحینیا، سوالاتی از این دست، سوالاتی مبنایی هستند و دادن پاسخ مشخص و مبتنی بر واقعیت آنها، یک راه بیشتر ندارد و آن، «پژوهش» است؛ پژوهشهایی راهبردی در حوزه«مطالعات رسانه و ارتباطات» که باید مبنای سیاستگذاری محتوایی و برنامهسازی در سازمان صداوسیما قرار گیرند. فتحینیا با تذکر در خصوص عواقب درازمدت غفلت از پژوهشهای راهبردی حوزه مطالعات رسانه و ارتباطات افزود: بیپاسخ ماندن سوالات اساسی و مبنایی سازمان صداوسیما (نظیر موارد اشاره شده) باعث نداشتن چشمانداز درازمدت و عملکرد اقتضایی و سلیقهای حوزههای سیاستگذار و برنامهساز سازمان میشود و مانع از تحقق اهداف پیشبینی شده برای سازمان صداوسیما خواهد شد.
مرکزتحقیقات صداوسیما بازوی علمیِ بخش تولید است
سید علی موسوی میرکلایی، مدیرکل سنجش مخاطب مرکز تحقیقات گفت: مرکزتحقیقات صداوسیما با پشتیبانی علمی و پژوهشی در حوزه محتوا، مخاطبپژوهی و رصد مستمرمخاطبان، همواره تلاش کرده است تا فاصله میان پژوهش و تولید را به حداقل برساند. وی ادامه داد: این مرکز با تعمق در لایههای زیرین و متعدد جامعه، مسائل و دغدغههای روز را شناسایی میکند و تصویری واقعی و متناسب با علایق و نیازهای مخاطبان به برنامهسازان و برنامهریزان تولید محتوای رسانه ملی ارائه میدهد و بازوی علمیِ بخش تولید است. وی افزود: اداره کل سنجش مخاطب با مأموریت اصلی مخاطبپژوهی، رصد مداوم مصرف رسانهای و پایش مستمر مخاطب، تولیدات رسانه ملی و نیز با اجرای تحقیقات مستمر و منسجم با استفاده از بهروزترین روشهای آماری مبتنی بر نظریههای علمی روزآمد میکوشد ضمن واکاوی نیازها و علایق جامعه، از روحیات، انتظارات و ذائقه رسانهای مخاطبان صداوسیما آگاهی پیدا کند. وی ادامه داد: این مرکز در پایان نتایج را در اختیار برنامهریزان، برنامهسازان رادیویی، تلویزیونی و خبر قرار میدهد تا مسیر تولید برنامههای با کیفیت و فاخر در رسانه ملی هموار شود. نکته درخور توجه این است که در رویکرد مرکز تحقیقات صداوسیما، برای انجام دادن پژوهشها عدالتمحوری، پوشش حداکثری محتوا و فرآهم آوردن زمینه ارائه خواست و نیاز مخاطب، اصل حیاتی تلقی شود. موسوی میرکلایی افزود: در طراحی و اجرای پژوهشهای این مرکز، توجه به منویات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) همواره پایه و اساس بوده است و با عنایت به فرمایش ارزشمند ایشان که فرمودهاند: «کشور ما بدون حرکت در جاده گسترش دانش و گسترش پژوهش، امکان ندارد بتواند به نقطه مطلوب خودش دست پیدا کند... کلید دانش، پژوهش است و مشکلات موجود کشور با تکیه بر علم و پژوهش قابل حل است» کوشیده است با تمرکز همه جانبه بر موضوعات و رخدادهای مهم و چالش برانگیز جامعه که نیازمند پیگیری و بررسیهای رسانهای است ابعاد گوناگون آن را مورد تعمق و واکاوی قرار دهد. موسوی میرکلایی گفت: برای رسیدن به این مهم، علاوه بر بهرهمندی از نیروهای توانمند، پایبندی به علممحوری متعهدانه، اصل مهم در پژوهشهای رسانهای مرکز تحقیقات صداوسیما محسوب میشود تا رسانه ملی را در وصول به هدف غایی خود که پیگیری و بازنمایی درست و جامع مشکلات و دغدغههای کشور و مردم است یاری رساند.
بازتعریف عدالت و ایستادگی برای اجرای آن
علی آنیزاده، مدیر فرهنگ مردم مرکز تحقیقات سازمان نیز گفت: گرایش نیروهای انسانی به تلویزیون و گریز از رادیو و ادارههایی که برآورهای گنجشکروزی دارند و همچنین بودجه کارهای فاخر نمایشی و نسبت و سهم مالی پژوهش در آنها، بهخوبی ضرورت عدالتگستری در سازمان را نشان میدهد.
وی ادامه داد: از طرف دیگر عدالتگستری باید با هویت و جایگاه مشاغل، همگام باشد. اختلاف حقوق و مزایای پژوهشگران سازمان با پژوهشگران پژوهشکدهها و مراکز پژوهشی همتراز کشور، مبیّن بازتعریف مجدد مقوله جایگاه و نقش پژوهشگری به عنوان خط مقدم فکر و اندیشه سازمان است. آنیزاده درخصوص چگونگی نقشآفرینی مرکز تحقیقات در تحولمحوری آینده سازمان گفت: تحول، نگاه به آینده دارد و لازمه تحول، بازنگری در گذشته است. سازمان در همه بخشهای خود از جمله پژوهش، نیاز به آسیبشناسی و بازنگری نقادانه دارد. هر چند پیشنیاز تحول در پژوهش، واکاوی نظام پژوهشی در کشور است، سازمان برای نیل به این مهم باید به سه اصل«ساختار، فناوری و سرمایه انسانی» نگاه جدی داشته باشد. در بخش ساختار، نخستین گام، جلوگیری از همپوشانی وظایف واحدهای پژوهشی است. گام تحولی دیگر، مناسبسازی ارتباط حوزههای پژوهش و تولید است، به طوری که تولید ماهیت حضور پژوهش را دخالت مستقیم نداند و به صورت جدّی معتقد به تأثیر پژوهشگر باشد، نه در حد حضور اسمی در تیتراژها. از سوی دیگر پژوهش نیز باید ضمن دوری از کارهای کلی و کلیشهای، فاصلهاش را با تولید کم کند و در بخشهای کارشناسی برنامهها به طور عملی ظاهر شود. در صورت عملیاتی شدن این مهم، پژوهش نه فقط در برنامهسازی که در سیاستگذاری رسانه، کاربرد و کارکرد مشخص خواهد داشت. مدیر واحد فرهنگ مردم در پاسخ به اولویتبندی سازمان برای تحولآفرینی گفت: به نظرم در میان سه اصل ساختار، فناوری و نیروی انسانی بهویژه در حوزه پژوهش، نیروی کارآزموده خلاق، خوشفکر، اهل قلم و اندیشه مهمترین اصل به شمار میرود. سازمان علاوه بر حفظ نیروهای کارآمد فعلی، با آموزش مستمر در بدو و حین خدمت کارکنان و انتقال تجارب به جوانان، باید در زمینه نگهداشت و جذب نیروهای نخبه گام بردارد و صد البته این امر با حفظ ارتباط با مراکز دانشگاهی با نگاه جذبی و حضور مؤثر و بیواسطه نخبگان و اصحاب اندیشه در رسانه باید باشد نه نگاه سلبی و قهری.
مرکز تحقیقات ظرفیتهای علمی و کارشناسی فراوانی دارد
عزیزالله قربانی، مدیر گروه فرهنگی - دینی مرکز تحقیقات سازمان میگوید: وظیفه پژوهش، بررسی نظامیافته، نظارتشده، تجربی و انتقادی گزارههای فرضی دربارۀ روابط میان پدیدههاست. در حوزه تولید محتوا، یافتههای پژوهشی نشان میدهد کیفیت، آگاهیبخشی، اعتبار، ارزشافزوده داشتن، تخصصی بودن، انگیزهبخش بودن، سرگرمکننده بودن، مرتبط بودن، واقعگرایی، خلاقانه بودن، قابلیت اجرا و اشتراک داشتن و شخصیسازی کردن از مهمترین مولفههای پذیرفته شدن محتوا از سوی مخاطبان است.
وی ادامه داد: این موارد از طریق پژوهش به دست میآید. بنابراین در تولید هر محتوایی باید پژوهشهای متفاوتی را انجام داد و این مسئله در تولید محتوا برای رسانه ملی با توجه به پوشش گستردهاش اهمیت مضاعفی دارد. وی درباره نقش مرکز تحقیقات در طرح تحول سازمان خاطرنشان کرد: تغییر وضع موجود در رسانه ملی که از اهداف مدیریت جدید است، زمانی اتفاق میافتد که ابتدا آسیبشناسی دقیقی مبتنی بر پژوهش صورت گیرد و در این زمینه مرکز تحقیقات نقش بیبدیلی در تحقق اهداف مورد نظر مدیریت جدید دارد.
وی افزود: مرکز تحقیقات ظرفیتهای علمی و کارشناسی فراوانی دارد که مدیریت جدید میتواند آنها را در تحقق اهدافش به کار گیرد. همچنین برای تحقق شعارهای مدیریت جدید؛ یعنی«عدالت گستری» و«هویتمحوری» ابتدا رسانه ملی باید فضای حاکم را به درستی تشخیص بدهد ، خلأها را بشناسد و مطالبهگر عدالت برای مردم باشد.
وی گفت: سازمان نیاز دارد عالمانه و دقیق و با اجرای پژوهشهای متعدد کمّی و کیفی دیدگاههای مردم و کارشناسان و نخبگان را جویا شود وسپس با طراحی، سیاستگذاری راهکارهای تحقق عدالت در جامعه را گسترش دهد. وی تأکید کرد: پژوهشهای متعددی که در واحدهای پژوهشی مراکز استانها صورت گرفته است ظرفیتهای بینظیری است که میتواند راهگشای رسانه ملی در مسئله هویتمحوری باشد و همچنین پژوهشهای ملی که در این زمینه اجرا شده همراه با پژوهشهای بخش فرهنگ مردم میتواند بخشهای مختلف سازمان را در پیدا کردن راه حلهایی برای تحقق هویتمحوری کمک کند.
ترویج صحیح سبک زندگی ایرانی - اسلامی
مجید عابدی، مدیر گروه سنجش برنامههای رادیویی و تلویزیونی مرکز تحقیقات در پاسخ به اینکه اهمیت مرکز تحقیقات از تولید محتوا تا تولید برنامه در حوزه برنامهسازی چیست، گفت: یکی از مهمترین دغدغههای مدیران رسانه ملی در حوزه برنامهسازی، ارائه برنامههای پژوهشمحور یا مبتنی بر پژوهشهای بنیادی و کاربردی است که از یک سو سبب ارتقای بینش مخاطبان میشود و از سوی دیگر تلاشها و کوششهای صورت گرفته را نتیجهبخش میکند.
وی ادامه داد: در این زمینه مرکز تحقیقات رسانهملی کوشیده با بهرهگیری از پژوهشگران و کارشناسان خبره از طریق مخاطبپژوهی، مخاطبشناسی و انجام دادن نظرسنجیهای برنامهای به نیازهای پژوهشی مدیران و برنامهسازان رسانه ملی پاسخ دهد. عابدی در پاسخ به این سؤال که اداره کل سنجش مخاطب مرکز تحقیقات رسانه ملی چه نقشی در تحول محوری آینده سازمان دارد، افزود: تمرکز بر سریالهای تلویزیونی و برنامههای شاخص شبکهها و دریافت دیدگاههای مخاطبان از طریق اجرای نظرسنجیهای برنامهای، رصد دورهای نیازها و علایق گروههای مختلف مخاطبان و بررسی الگوی مصرف رسانهای با هدف سنجش میزان استفاده مخاطبان از سایر رسانهها از جمله اقداماتی است که به کارگیری هوشمندانه نتایج پژوهشهای صورتگرفته در حوزههای برنامهسازی میتواند موجب تحول در جذب و نگهداشت مخاطبان رسانه ملی شود.
وی همچنین به اهمیت هویتمحوری و عدالتگستری در رسانه ملی اشاره کرد وگفت: دو کلیدواژه هویتمحوری و عدالتگستری که در دوره جدید، رئیس سازمان انتخابشان کرده، بحق عصاره مطالبات مقام معظم رهبری از مدیران ارشد کشور در سالهای اخیر بوده است. وی ادامه داد: پیگیری این مطالبات در رسانه ملی از طریق بهرهگیری از توان فکری قشرهای مختلف جامعه که دل در گرو اعتلا و پیشرفت کشور دارند و همچنین ترویج صحیح سبک زندگی ایرانی - اسلامی از طریق تولید برنامههای فاخر و ارزنده، باعث افزایش اقبال مردم به برنامههای رسانه ملی و همچنین افزایش همبستگی ملی میشود.
آیندهپژوهی برای تحول
امید جهانشاهی، مدیر گروه آینده پژوهی و سیاستگذاری رسانه میگوید: مدیریت تحول یکی از دغدغههای جدی سازمانهای رسانهای است. رسانهها وارد زیستبوم جدیدی شدهاند و این تغییر پارادایمیک چنان انقلابی بزرگ به شمار می رود که آن را با انقلابی قیاس کردهاند که گوتنبرگ با اختراع چاپ در قرن 15 میلادی ایجاد کرد. به واسطه زیستبوم تازه، دیگر جایگاه ویژندهای خبری جهانی صرفاً به خاطر پخش تلویزیونی آنها نیست، بلکه به دلیل قالبهای دیجیتال است؛ چراکه وارد عصر رسانههای اجتماعی شدهایم که عصر داده و الگوریتم است. داده همه جا و همه چیز است و از این رو گفتهاند داده، «نفت آینده» است. زیستبوم تازه سه ویژگی دارد: سرعت، تنوع و شگفتیآفرینی. سرعت: تولید و توزیع و دسترسی به اطلاعات سرعت بسیار یافته است. تنوع: چند صفحه نمایشی شدن مصرف رسانهای، تنوع و تعدد ابزارها و پلتفرمها و امکان حضور صداهای مختلف در ساختار شبکهای رسانههای اجتماعی چنان است که میتوان گفت: تنوع را به مثابه یک اصل باید پذیرفت و شگفتیآفرینی، ذات فناوریهای نوشونده امروز است، لذا محیط تازه صنعت رسانه برخلاف عصر رسانههای جریان اصلی، چندان قابل پیشبینی نیست، بلکه محیطی متغیر، نوشونده و آکنده از به اصطلاح، «شگفتیسازها» است. از این رو، رصد روندها، رویدادها و اقدامات رقبا برای تفکر مدام درباره وضعیتهای احتمالی پیش رو، مهمترین کار مدیران رسانههاست تا سیاستها و اقداماتشان را بر مبنای حرکت در راستای تحقق وضعیت احتمالی مطلوب تنظیم کنند. آینده چیزی نیست که از راه میرسد، چیزی است که میسازیم. در واقع، روندها، رویدادها، تصورات و اقدامات ما آینده را شکل میدهند. آینده، ساختنی است. آیندهپژوهی کمک میکند تا آینده را با چشمهای باز بسازیم، لذا آیندهپژوهی برای آینده نیست، برای تصمیمگیری امروز است. پیشگویی نیست، چارچوبی برای بررسی میزان کارامدی سیاستهای امروز است.
از این رو، به واسطه محیط پیچیده، نوشونده و پرشتاب زیستبوم جدید، امروزه ضرورت پژوهش در باره آینده و تعمیم تفکر آیندهنگرانه در سازمان صد چندان شده است. آیندهپژوهی چارچوبی برای تحلیل روندها و رویدادها و درک مسیر درست حرکت در مسیر تحقق سناریوی مطلوب است. آینده پژوهی لازمه مدیریت تحول است.
نقطه اتصال هویتمحوری و عدالتگستری
قاسم کاظمیباغبیدی، مدیر پژوهش استانهای مرکز تحقیقات، درخصوص اهمیت جایگاه مرکز تحقیقات از تولید محتوا تا تولید برنامه در رسانهملی گفت: تدوین الگوی رسانهای مؤثر و مبتنی بر ارزشهای ملی و مذهبی، مستلزم دستیابی به یک برنامه اقدام است. بدون تردید مرکز تحقیقات میتواند با اجرای پژوهشهای مستمر و نیز ارتباط و همکاری تنگاتنگ با مجامع علمی و دانشگاهی به تولید محتوا، ارزیابی محتوایی و همچنین نیازسنجی، نظرسنجی و اثرسنجی از مخاطبان در خصوص کمّیت و کیفیت برنامههای تولیدی و مخاطبان آنها بپردازد. مرکز تحقیقات با رصد مستمر مسائل و دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در سطح ملی، استانی و حتی روستاها، همواره مرجعی قابلاتکا و معتبر برای ایده پردازی و شناسایی موضوعات برنامهای بوده است. بنابراین آینهای شفاف برای انعکاس خواستههای مخاطبان است.
وی در پاسخ به این سؤال که اداره کل پشتیبانی و هماهنگی پژوهش چه نقشی در تحولمحوری آینده سازمان دارد، افزود: در سالهای اخیر یکی از رسالتهای مهم مرکز تحقیقات صداوسیما، بهویژه اداره کل پشتیبانی و هماهنگی پژوهش، طراحی و اجرای پژوهشها برای شناسایی مشکلات فرا روی محیط داخلی رسانه ملی و همچنین بررسی نقاط قوت و ضعف در حوزههای مختلف سازمان مانند معاونتهای سیما، صدا، خبر، فضای مجازی، چالشهای محیطهای خارجی همچون فرصتها و تهدیدها در مقابله با رقبای رسانهای و میزان رضایت و اعتماد مخاطب بوده است. در همین زمینه، موضوعات حساس در سطح استانها و نحوه پرداخت مناسب به مؤلفههای وحدتبخش در قالب مطالعات کارشناسی، نظرسنجی، نیازسنجی و اثرسنجی شناسایی شده است که در جذب و نگهداشت مخاطبان در آینده نقشی تعیینکننده دارد. مدیر پژوهش استانها در پاسخ به این سؤال که در دوره جدید سازمان، هویتمحوری و عدالتگستری چه جایگاه و اهمیتی دارد، افزود: با وجود تنوع قومی و زبانی در کشور، برنامههای تولیدی تمام مراکز سازمان، همچون تکههای یک پازل، هویتی یکپارچه و واحد را بدون به حاشیه راندن قومیتی خاص تشکیل میدهد. وی خاطرنشان کرد: اتکابه نیروهای بومی و داخلی و پرهیز از تقلید کورکورانه در برنامهسازی، هویتمحوری را در رسانه ملی به نمایش میگذارد. اهمیت عدالتگستری نیز به لحاظ درونسازمانی، استفاده از نیروهای شایسته را نوید میدهد و به لحاظ برونسازمانی نیز، رسانه ملی تصویر تمام نمایی از تمام آحاد جامعه و پژواک صدای مخاطبان است، نه رسانهای متعلق به قشری خاص. نقطه اتصال هویتمحوری و عدالتگستری، مخاطبسالاری است.
اولویتها و جهتگیریهای رسانهملی
مریم عالیداعی، مدیر پژوهش خارج کشور مرکز تحقیقات صداوسیما: در آستانه دوره جدید مدیریت رسانه ملی، حوزه پژوهش خارج از کشور با ملاحظه پژوهش و تحلیلهایی از وضع موجود و پیش رو و همچنین با در نظر گرفتن اولویتها و جهتگیریهای اصلی رسانه ملی، پژوهشها و گزارشهای راهبردی و ماموریتگرا و متصل به ساحت محتوا را در دستورکار قرار داده است. این گروه سعی دارد، تصویرهای ارائه شده از جمهوری اسلامی را در قالب گزارش و نظرسنجیهای جهانی تحت لوای موضوع جهانی شدن و تبلیغات وسیع رسانههای بینالمللی علیه داراییهای ایرانی، اسلامی و ملی بررسی کند و با ارائه راهکارهای رسانهای برای تقویت سرمایه اجتماعی و نیز هویت ملی و دینی، به احیای مجدد گفتمان رسانهای پیشرفت همهجانبه و عدالتمحور در کشور و فراهمسازی بسترهای آن بهویژه بستر فرهنگی - رسانهای بپردازد و با توجه به قدرت نرم فرهنگی در سیاست جهانی در دوران کنونی با بررسی گفتمان حاکم بر سیاست رسانه و اندیشکدههای غربی حامی رسانههای غربی، گفتمان جدیدی را در سیاستگذاری رسانه ملی شکل بدهد. ازآنجاکه طرحهای دیپلماسی فرهنگی رسانهها یکی از ابزارهای مهم اعمال قدرت نرم (فرهنگی) در سیاست منطقهای و جهانی به شمار میرود، این حوزه با سنجش و بررسی نیازها و دیدگاههای ایرانیان مقیم خارج از کشور و سایر شبکههای برونمرزی، راهکارهای حاصل از پژوهش در حوزه مهندسی پیام را در دستور کار خود دارد تا با کاهش و حذف نگرشها و تصورات نادرست رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای خارجی و اندیشکدهها و مراکز پژوهشی غربی، فرصتهای لازم را برای ایجاد و تقویت همبستگی ملی به دست آورد و قدرت رسانه ملی را در میزان توانایی و شکل دادن به تصویرهای ذهنی هویت محورایرانیان و مسلمانان در جهان افزایش دهد.