امروز پنج شنبه  ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
گفت و گو با مدیر دفتر نمایندگی صداوسیما در باکو
گفت و گو با مدیر دفتر نمایندگی صداوسیما در باکو

در آن سوی ارس

مشاهده ۱۷۴۴
۱۴۰۰/۱۰/۲۰- ۰۹:۱۹
تعداد بازدید:1744

دفتر نمایندگی صداوسیما در تابستان سال 1371، چند ماه پس از اعلام استقلال جمهوری آذربایجان از اتحاد جماهیر شوروی راه‌اندازی شده است.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، جمهوری آذربایجان، کشوری با مؤلفه‌های مختلف است که از موقعیت منطقه ای و سوابق شکل‌گیری گرفته تا منابع انرژی و اولویت‌هایش در سیاست خارجی، برای بسیاری از کنشگران منطقه‌ای و جهانی عنصری اهمیت داشته است. در دهه۱۹۹۰ میلادی، روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان شاکله خود را پیدا کرد. تنظیم، تعریف و بنا کردن روابط با همسایگانی که پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی با ایران داشتند و در این بین جمهوری آذربایجان با اکثریت جمعیت شیعه و با زبان آذری و دارای بیش‌ترین پیوستگی‌ها با ایران، از اولویت‌های مهمّ پیش‌رو بوده است.

ماهیت روابط تهران ـ باکو، تأکید سران دو کشور بر دوستی عمیق و اراده‌ای قوی برای ارتقای همکاری‌ها و بالفعل ساختن ظرفیت‌ها در روابط همه‌جانبه و نیز تعاملات رسانه‌ای است. مصاحبه پیش‌رو، صحبت‌های جالب‌توجه امیر کرمی، مدیر دفتر نمایندگی صداوسیما در باکو است که به توصیف این مناسبات، پیوندها ‌و تعاملات می‌پردازد.

دفتر نمایندگی صداوسیما در باکو در چه سالی راه‌اندازی شد و اهمیت توسعه روابط رسانه‌ای در کشور آذربایجان بر چه مبنایی و با چه ملاحظاتی صورت گرفته است؟

 دفتر نمایندگی صداوسیما در تابستان سال 1371، چند ماه پس از اعلام استقلال جمهوری آذربایجان از اتحاد جماهیر شوروی راه‌اندازی شده است. بنده نیز نهمین مدیر دفتر نمایندگی سازمان در باکو هستم. درباره اهمیت منطقه قفقاز جنوبی باید عرض کنم، این موضوع دو شاخص ایجابی داشته: شاخص اول، مشترکات فراوان ایران با جمهوری آذربایجان است که در رأس آن اسلام‌خواهی و دینداری ذاتی این مردم است و شاخص دوم، اهمیت جمهوری آذربایجان برای ایران است. درباره اهمیت توسعه مناسبات رسانه‌ای، اگر بخواهم واقع‌بینانه به موضوع نگاه کنیم، اصولا کشورهای CIS (کشورهای مستقل مشترک‌المنافع) که وارث نظام کمونیستی هستند، سعی می‌کنند به طور عام، تمام رسانه‌ها را در اختیار خود بگیرند و در چنین وضعیتی رسانه یکی از دستگاه‌های ثناگوی حاکمیت است. اگر نیم‌نگاهی به وضعیت رسانه‌ها در این منطقه بیندازید، ملاحظه خواهید کرد که کار رسانه‌ها بسیار محدود به فرمان بالادستی است و راهبری از آن سو اعمال می‌شود. این موضوع را به این دلیل طرح کردم که نوع کار را با توجه به خواست طرف مقابل که همان قاب‌بندی و کار در چارچوبی معیّن و سخت است می‌توان درک کرد.

 لطفا از اشتراکات و پیوندهای تاریخی و فرهنگی ایران و آذربایجان صحبت کنید. چه قرابت‌ها و ویژگی‌هایی سبب نزدیک شدن دو کشور و در نتیجه ایجاد تعامل و تبادل رسانه‌ای شده است؟

 به نظر من اولین و مهم‌ترین پیوند ناگسستنی دو کشور همسایه، اشتراکات دینی است. به عبارتی، بیش‌ترین درصد جمعیتی کشور آذربایجان شیعه دوازده امامی هستند و عشق به اهل بیت و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در میان این مردم موج می‌زند. نکته دوم، اشتراکات فرهنگی است. بسیاری از آداب و رسوم و عادات مردم آذربایجان با ایرانیان مشترک است مانند برگزاری مراسم جشن نوروز و شب چله و ... البته در اینجا چهار هفته متوالی جشن شب چهارشنبه برپا می‌شود (چهارشنبه آب، چهارشنبه خاک، چهارشنبه باد و در نهایت چهارشنبه آتش) و بسیاری از آداب و رسوم مردم آذربایجان مانند برپایی جشن‌های ازدواج، یا نامگذاری برای کودک و ...  برگرفته از فرهنگ غنی پارسی است.

نکته سوم که یکی از ارکان وجوه اشتراک ما و آذری‌هاست، وجود زبان آذری است که مردم دو کشور را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک می‌کند. هرچند در یکصد سال گذشته زبان آذری در جمهوری آذربایجان دستخوش تحولات قرار گرفته و بسیاری از کلمات روسی، استانبولی و انگلیسی در آن رخنه کرده است و امروزه بسیاری از کلمات به‌ویژه روسی در محاوره عموم مردم به‌کار می‌رود.

وجود صدها کیلومتر مرز مشترک و وجود خویشاوندان در کشور مقابل از دیگر اشتراکات بسیار مهم است. هم‌اکنون بسیاری از ایرانی‌ها سال‌هاست که در جمهوری آذربایجان زندگی می‌کنند، یا بالعکس. نکته‌ای که وجود دارد این است که در اصل، تا سال 1940 میلادی، میان ایران و آذربایجان مرزی وجود نداشته و به دستور استالین، مرز و به تعبیری سرحد و میله‌گذاری صورت گرفته است و سپس کلیه رفت و آمدها برای حداقل ۵۰ سال متوقف شد که قاعدتا پس از فروپاشی، رفت و آمد خویشاوندان از سر گرفته شده است و بسیاری از آذری‌های دو طرف با یکدیگر پیوندهای خود را با تشکیل خانواده و ازدواج استوارتر کرده‌اند.

نکته آخر پیوندهای تاریخی است که در این زمینه مواردی وجود دارد. می‌دانید که بسیاری از مناطق قفقاز بر‌اساس عهدنامه ترکمانچای به‌عنوان غرامت به حکومت تزار روس واگذار شده است؛ یعنی 17 شهر مهم این منطقه مانند باکو، گنجه، تفلیس، ایروان، دربند و .... به علت بی‌کفایتی دولتمردان قاجار از سرزمین مادری جدا شده است. دفتر نمایندگی باکو طی این سال‌ها در این‌باره برنامه‌هایی تولید کرده است. با وجود اینکه هم در دوران بلشویک‌ها و هم پس از آن تلاش کردند تمام ابنیه‌ تاریخی را که منقش به رسم‌الخط فارسی است از بین ببرند، هنوز هم در بسیاری از اماکن تاریخی کتیبه‌های فارسی موجود است. از یاد نبریم در 70 سال حکومت کمونیستی شوروی اهتمام جدی برای محو آثار اسلامی و ایرانی در قفقاز وجود داشته است. من بار دیگر برمی‌گردم به اول عرایضم که بگویم اشتراکات ایجاب می‌کند تا رسانه آن‌ها را حفظ و منتشر کند؛ یعنی از کنار این قرابت‌ها نمی‎توان به‌سادگی گذشت. من نظیر این اشتراکات را سراغ ندارم. ایران با پانزده همسایه آبی و خاکی وجوه اشتراک فراوانی دارد، ولی هیچ‌کدام به پای آذربایجان نمی‌رسد.

به اختصار از چالش‌ها و دشواری‌های مناسبات و روابط تهران _ باکو تعریف کنید. چه شد که این دو همسایه بسیار نزدیک هر از چند گاهی از یکدیگر دور می‌شوند؟

چالش‌ها در مناسبات دو کشور به تعبیری ریشه‌ای و مسبوق به تاریخ است. شاید بتوان این‌گونه به این سؤال پاسخ داد که بخشی از این مشکلات در موج «ایران‌هراسی» در منطقه است. تبلیغات سنگین جریان سلطه چه در رسانه‌ها و چه در میان توده مردم به‌قدری مهندسی‌شده و دقیق است که این ماشین سم‌پراکنی لحظه‌ای دست از کار نمی‌کشد. برخی عناصر مدام بر طبل جدایی و ایجاد کینه در جامعه آذری می‌کوبند. اگر بپرسید هدف آن‌ها از این اقدامات چیست، عرض می‌کنم، این جریان به دنبال رویاهای تعبیرناشدنی تجزیه است. نکته دوم، موضوع  «ایران‌هراسی»  است؛ یعنی با توجه به اینکه نگاه دینداران و مردم مؤمن آذربایجان همواره به ایران است، این موضوع حاکمیت باکو را نگران می‌کند. بر این اساس، انواع فشار و ارعاب بر دینداران و شیعیان وارد می‌شود. واقعیت این است که به گفته همگان، هر چقدر موج تهدیدات و فشارها بر مردم افزایش می‌یابد، گرایش به شعائر دینی بیش‌تر می‌شود. در این چند سالی که در این جامعه حضور دارم مشاهده می‌کنم با وجود اشاعه و تشویق فرهنگ بی‌بندوباری، موج اسلام‌گرایی و گرایش قلبی جوانان به دین اسلام بیش‌تر می‌شود.

البته ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی تنها دلیل دوری و فراز و نشیب روابط دو کشور نیست، مواردی مانند تحرکات قومیت‌گراها و برخی مسائل تاریخی باعث شده است عده‌ای همواره بر ساز ناکوک خود بدمند. البته در ایران نیز عده‌ای نادانسته بهانه به دست چنین افرادی می‌دهند.

فعالیت‌ها، تولیدات، برنامه‌سازی، پوشش خبری و نیز میزان همکاری‌های حرفه‌ای و رسانه‌ای دفتر نمایندگی در باکو با شبکه‌های تلویزیونی آذربایجان به چه صورت است؟

دفتر نمایندگی باکو یکی از پرکارترین دفترهای سازمان است که در دو زبان فارسی و آذری (برای کانال آذری سحر و رادیوهای آذری تبریز و اردبیل) در دو بخش خبر و تولید برنامه فعالیت می‌کند. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۹، مطابق آمار دقیق بیش از 4000 دقیقه برنامه تولیدی در دو نسخه تلویزیونی و رادیویی تولید و پخش شده است، ولی متأسفانه به دلیل همان نگاه بسته رسانه‌ای که عرض کردم، تعامل در خور توجهی با کشور میزبان وجود ندارد. با اینکه در دوران گذشته چند تفاهم‌نامه به امضای مسئولان رسانه‌ای دو کشور رسیده است، هنوز چندان عملیاتی نشده‌اند. باید در اینجا اشاره کنم که در دوران ریاست مهندس ضرغامی، چندین فیلم و سریال تولیدی سازمان برای پخش در شبکه‌های آذری هدیه داده شد که با استقبال بینندگان آذری رو به رو شده است.

از جدیدترین دستاوردهای دفتر نمایندگی در باکو در زمینه برنامه‌سازی کدام‌ها شاخص‌تر بوده‌اند؟

برنامه‌های تولیدی دفتر نمایندگی بیش‌تر نگرش معارفی دارد که توجه بسیاری از جوانان و مخاطبان در شهرهای جمهوری آذربایجان را جلب کرده است، به گونه‌ای که اگر یک هفته بنا به دلیلی برنامه پخش نشود، به دفتر زنگ می‌زنند و علت را جویا می‌شوند. فکر می‌کنم برنامه تولیدی «نغمه‌های آسمانی»که در دفتر تهیه شده و بارها از شبکه‌های مختلف پخش شده در میان مردم از اقبال بیش‌تری برخوردار است.

استقبال و میزان پذیرش مردم آذربایجان از پخش فیلم‌ها، سریال‌ها و تولیدات ایرانی چقدر است؟

مردم آذربایجان از پخش فیلم‌ها، سریال‌ها و تولیدات ایرانی استقبال بی‌نظیری می‌کنند، مثلا پس از پخش سریال«حضرت یوسف(ع)»، بنابر آمار رسمی‌کشور  آذربایجان، والدین، بیش‌تر نام «یوسف» را برای فرزندانشان در سه سال پیاپی انتخاب کردند؛ یا مثلا سریال «مختارنامه» چندین بار تاکنون در شبکه‌ها پخش و با استقبال فراوان مواجه شده است. مردم آذربایجان می‌گویند که سریال‌های ایران نقطه سیاه و بدآموزی برای خانواده‌ها ندارد، این موضوع درست در مقابل سریال‌های ترک و غربی است. البته در کنار شبکه‌های تلویزیونی هم‌اکنون بسیاری از فیلم و سریال‌های ایرانی در فضای مجازی پخش می‌شود که مخاطبان زیادی دارد.

آیا با شبکه آذری‌زبان معاونت برون‌مرزی نیز در تعامل و تبادل رسانه‌ای هستید؟

در اصل دفتر نمایندگی باکو، یار و نیروی پشتیبان شبکه‌های برون‌مرزی و رادیوهای آذری‌زبان مستقر در مراکز استان‌هاست. این موضوع در کارهای این دفتر تعریف شده است. دفتر نمایندگی باکو جزو معدود فعالیت‌های دو زبانه است؛ یعنی هم در بخش خبر، هم در بخش تولید به دو زبان فارسی و آذری کار می‌کنیم.

در بخش فارسی، خبرگزاری صداوسیما و پخش اخبار صدا و سایر شبکه‌های داخل سازمان را پشتیبانی می‌کنیم و در بخش آذری نیز به صورت فعال، روزانه برای کانال آذری شبکه سحر و رادیوهای آذری تبریز و اردبیل به تولید محتوا در قالب خبر، گزارش و برنامه‌های تولیدی می‌پردازیم.

یک نکته دیگر، وجود آرشیو غنی با قالب دیجیتال در دفتر نمایندگی باکوست که با همت همکاران دفتر برای استفاده همگان در سازمان از سال 2013 تا به امروز گردآوری شده که آن را به تهران منتقل کرده‌ایم.  این گنجینه عظیم، بدون صرف هزینه‌ای در دفتر نمایندگی گرد آمد و به آرشیو امور بین‌الملل منتقل شد که در نوع خود کار بزرگی بود که امسال به بهره‌برداری رسید.

آخرین تولیدات و اقدامات دفتر در مناسبت‌های مهم چه بوده است؟

دفتر نمایندگی سازمان در باکو 12 مصاحبه با شخصیت‌های سیاسی، ملی و مذهبی آذربایجان به مناسبت روز جهانی قدس و 11 مصاحبه اختصاصی و دو برنامه تولیدی تلویزیونی و رادیویی به مناسبت مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) تهیه و برای پخش ارسال کرد. از جمله شخصیت‌های مهمی‌که دفتر باکو به مناسبت این روزها با آن‌ها مصاحبه کرده است: حاج ایلقار ابرهیم اوغلو، رئیس مرکز دفاع از اعتقادات و آزادی‌های دینی آذربایجان، عاکف حیدرلی، جانشین رئیس حزب اسلام جمهوری آذربایجان، فؤاد نورالله‌اف، معاون رئیس مسلمانان قفقاز، خانم نورسته ابراهیم اوا، رئیس شعبه زنان حزب اسلام، و آراز علیزاده، رئیس حزب سوسیال- دموکرات آذربایجان هستند.

همچنین دفتر نمایندگی سازمان در جمهوری آذربایجان در مجموع 12 گزارش رادیویی و تلویزیونی با موضوع سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارسال و پخش کرد. شش مصاحبه اختصاصی نیز گرفته شد. مصاحبه با سفیر کشورمان در باکو، سرکنسول کشورمان در جمهوری نخجوان و چند شهروند مقیم باکو از جمله مصاحبه‌های صورت‌گرفته در این نمایندگی است. در روز برگزاری انتخابات، نمایندگی باکو شش گزارش تصویری و رادیویی به معاونت برون‌مرزی و 19 گزارش تصویری و رادیویی به خبرگزاری ارسال کرد. همچنین دو ارتباط زنده تصویری با معاونت برون‌مرزی، یک ارتباط زنده با خبرگزاری و چهار ارتباط رادیویی با خبرگزاری برقرار کرد.

در دوران جنگ بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان پوشش خبری و اطلاع‌رسانی دفتر به چه صورت بود؟ از این دوران اگر خاطره‌ای دارید و نیز خطرهای برنامه‌سازی در دوران تیرگی روابط و وقوع جنگ بین این دو کشور برای ما صحبت کنید.

در جنگ ۴۴ روزه سال 2020 (مهر و آبان 1399) که جمهوری آذربایجان توانست هفت استان و منطقه قره‌باغ را آزاد کند، این موضوع نزد مردم این کشور به بغض و آرزویی مبدل شده بود. دفتر نمایندگی در آن ایام به‌صورت شبانه‌روزی آخرین خبرها را ارسال می‎‌کرد و ریاست وقت سازمان از همکاران دفتر قدردانی کردند. البته کار رسانه بسیار دشوار بود، زیرا اینترنت بسیار ضعیف و گاهی قطع بود، پیام‌رسان‌هایی نظیر واتس‌اپ، تلگرام، فیس‌بوک و اینستاگرام قطع شده بود و حتی ارتباط تلفنی با ایران بسیار سخت بود. از طرفی، اطلاع‌رسانی از طریق مجاری رسمی انجام می‌گرفت. در چنین اوضاعی، دفتر توانست با مصاحبه‌های در خور توجه با شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و پوشش دقیق اخبار، برگ زرین دیگری در زمینه فعالیت‌های سازمان ثبت کند. به یاد دارم دستیار ویژه رئیس‌جمهور آذربایجان که شخصیت کلیدی در هیئت حاکمه است به من می‌گفت بچه‌های شما خیلی فعالند و خودش که اهل مصاحبه نیست در آن فضای ضد ایرانی ایجاد شده، مصاحبه‌ای طولانی با ما انجام داد و در آنجا به صراحت از جمهوری اسلامی ایران بابت کمک‌های انسان‌دوستانه در گذشته و جنگ ۴۴ روزه تشکر کرد.

خاطره جالبی که می‌توانم بیان کنم این است که برای اطلاع از اخبار جنگ که خیلی قطره‌چکانی منتشر می‌شد، چند تن از دوستان آذری را که مطلع بودند به عنوان منبع یافته بودیم و اخبار تازه را از آن‌ها می‌گرفتیم که این موضوع تعجب دوستان را برانگیخته بود. مثلا روال این بود که وقتی شهری آزاد می‌شد، هیچ‌کس حق نداشت آن ‌را اعلام کند و باید رئیس‌جمهوری آذربایجان اول آن را اعلام می‌کرد، ولی ما مطلع بودیم و این در آن وضعیت بسیار ارزشمند بود.

همچنین درباره سردی روابط در این دوره باید عرض کنم جریان ضد ایرانی که بر ماشین رسانه‌ای این کشور اشراف دارد همواره آتش‌‎بیار معرکه بوده است.

با چه چالش‌ها و دشواری‌هایی در زمینه کاری و حرفه‌ای رو‌به‌رو شده‌اید و نقش اداره‌کل امور بین‌الملل در حمایت از دفتر باکو چگونه بوده است؟

در نظام امنیتی و پلیسی که بر همه جا و همه کار نظارت دارد، تصور کنید چگونه می‌توان به‌راحتی کار رسانه‌ای کرد؟ مدام باید با اضطراب کار را پیش برد. این اضطراب بچه‌ها زمانی بیش‌تر می‌شود که همانند سال گذشته، یا در پاییز گذشته، روابط دو کشور تیره می‌شود و جوّ ضد ایرانی بر همه جا حاکم می‌شود. خوب در چنین اوضاعی به‌سختی، کارشناسی حاضر به مصاحبه می‌شود، حالا مصاحبه با مقامات دولتی پیشکش. بماند که در اینجا برای یک مصاحبه ساده چقدر باید پیگیر باشی تا در نهایت برای بدیهی‌ترین موضوع یک مصاحبه بگیری. البته این چیز جدیدی نیست و مسبوق به سابقه است، ولی انصافا اداره‌کل امور بین‌الملل و مدیران پرتلاش این حوزه همواره پشتیبان و سنگ صبور ما هستند. تدوین دیپلماسی فعال رسانه‌ای با کشورهای مختلف از ابتکارات مهم اداره‌کل امور بین‌الملل در سال‌های اخیر بوده است که می‌تواند در تحکیم روابط نقشی مهم ایفا کند. ذکر یک نکته هم خالی از لطف نیست و آن اینکه در اینجا هرگونه خبر، مصاحبه و برنامه‌ای که ولو به‌ صورت اندک در یک موضوع موشکافی کند از طرف حاکمیت به‌عنوان یک تهدید تلقی می‌شود و این موضوع مرا یاد نظریه بوش پسر می‌اندازد که در جنگ‌های منطقه می‎گفت: «شما یا با ما هستید یا مقابل ما». یعنی این نگرش ممیزی در اینجا نیز وجود دارد و در چنین فضای بسته‌ای هر حرکتی علیه امنیت و حاکمیت کشور میزبان تلقی می‌شود. حالا شما قضاوت کنید ما باید چگونه کار کنیم که هم پاسخگوی مخاطب خود باشیم و هم در این فضا دوام بیاوریم که کار بس دشواری است.

تصاویر

امتیاز شما