امروز جمعه  ۱۰ فروردين ۱۴۰۳

گفت‌وگو با ایثارگری که ده سال را در اسارت گذراند

مشاهده ۲۳۶
۱۴۰۱/۰۵/۲۶- ۱۲:۰۹

حسین خلیلی، ایثارگر و آزاده مهمان دیشب‌ شب‌نشینی بود؛ وی در این برنامه از ماجرای رفتن به جنگ و اسارت خود صحبت کرد. او همچنین در ادامه خاطراتی را از زمان اسارت خود تعریف کرد.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، حسین خلیلی، ایثارگر و آزاده گفت: در ورامین به دنیا آمدم و همچنان در آنجا ساکن هستم. در کودکی عادت داشتم به همراه خانواده در خانه پدربزرگ‌ها جمع شویم و میوه بخوریم. خاطرات آن زمان همچنان با جزئیات در ذهنم وجود دارند.

سال ۱۳۵۹ حدود ۳۰ سال داشتم و زندگی‌ام شکل کاملی به خود گرفته بود؛ در آن زمان معلمی می‌کردم و دو دختر داشتم و همچنین از پیروزی انقلاب اسلامی‌بسیار خوشحال بودم. حدود ۳۰ شهریور زمانی که می‌خواستم مادرم را برای سفر به مکه بدرقه کنم در آسمان نورهایی دیدم که از هواپیما‌ها ایجاد شدند. انجا بود که متوجه حمله عراق به ایران شدیم و جنگ آغاز شد.

وی افزود: پس از چند روز من به همراه ۲۲ نفر دانش‌آموز و معلم تصمیم گرفتیم به جبهه برویم. زمانی که به خرمشهر رسیدیم متوجه شدیم آن منطقه به دست دشمن افتاده. به همین دلیل از سمت نخل‌های ذوالفقاری وارد آبادان شدیم. در آن زمان بر عملیات جنگی مسلط نبودیم و نمی‌دانستیم چه تاثیری داشته‌ایم اما با گذر زمان متوجه شدیم حضور امثال ما باعث شد آبادان به دست دشمن نیفتد.

او اظهار داشت: اگر در آن زمان دشمن می‌فهمیدند که ارتباط مردم با امام خمینی (ره) چقدر قوی بود هیچ زمان جنگ را ادامه نمی‌دادند و در همانجا به حمله خود خاتمه می‌دادند. چون آن زمان امام فرمودند : محاصره آبادان باید شکسته شود.  ایشان بسیار کم از کلمه "باید" استفاده می‌کردند.

در تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۵۹ در آبادان بودم؛ در آن زمان محدودیت‌های بسیاری وجود داشت به طوری که من به همراه بعضی رزمنده‌ها مسئول تامین غذای سربازان بودیم. وضعیت در آن زمان به گونه‌ای بود که خیلی اوقات رزمنده‌ها سیر نمی‌شدند و برای همین ما به سمت نخل‌ها می‌رفتیم و سعی می‌کردیم تعدادی از خرما‌های باقی‌مانده را جمع کنیم و به پایگاه‌ها ببریم.

آن زمان تمام تلاش رزمنده‌ها شکستن محاصره بود و این اقدامات تا عملیات توکل تاثیری نداشت. این عملیات برای آزادسازی جاده آبادان و ماهشهر انجام شد که منطقه بسیار مهم و پرخطری بود. ما نیز در آن منطقه با دشمنان درگیر شدیم و این درگیری به مجروحی و اسارت منجر شد.

او ادامه داد: تجاوز صدام به خاک جمهوری اسلامی‌برای هیچ یک از ایرانیان قابل تحمل نبود و همه هموطنان تمام تلاش‌های خود را کردند تا با این مسئله مقابله کنند. زمانی که صدام ادعا کرد که می‌تواند در سه روز ایران را فتح کند تمامی مردم ایران تصمیم گرفتند تا او را از هدف خود بازدارند. من و خانواده‌ام نیز،‌ با وجود آن که تازه زندگی‌مان شکل گرفته بود در این مسیر با دیگران همراه شدیم.

وی اظهار کرد: به طور کلی خانواده من هم از سمت مادری و هم از سمت پدری از حامیان سر سخت انقلاب اسلامی‌بودند که در جنگ نیز ۱۰ شهید دادند. همسر من نیز که دختر خاله من است با چنین خانواده‌ای بزرگ شده بود و همین مسئله باعث شد با وجود جوانی از تصمیم من برای رفتن به جنگ حمایت کند.

این ایثارگر و آزاده صمیمی‌گفت: استقامت رزمنده‌ها ریشه در پشتیبانی خانواده‌ها دارد و ما باید از همسران، مادران، پدران و فرزندان متشکر باشیم که شهدا و دیگر ایثارگران را در راه حفاظت از کشور حمایت کردند و به آن‌ها انگیزه دادند.

خلیلی اظهار داشت: زمانی که ما را به اسارت گرفته بودند ما سعی می‌کردیم هیچ اطلاعاتی در رابطه با خودمان به دشمن ندهیم چرا هر حرفی دنباله داشت و دشمن از تمامی جزئیات سوءاستفاده می‌کرد تا به اطلاعات دلخواه خود برسد. در آنجا سید علی اکبر ابوترابی با شجاعت، دلاوری و اقدامات هوشمندانه خود توانست در حفظ آبرو و ملیت ما بسیار تاثیرگذار باشد.

او ادامه داد: سید علی اکبر ابوترابی در دوران اسارت، زمانی که صدام ، داشتن مداد و خودکار را برای  همه ممنوع کرده بود با تشکیل گروه روزنامه‌نگاری توانست این ممنوعیت را دور بزند چرا که در آن زمان صدام برای تغییر باورهای عمومی و اقدامات تبلیغاتی افراد را به درست کردن روزنامه‌های دیواری دعوت کرده بود. با سیاست ایشان داشتن قلم، خودکار و کاغذ آغاز شد.

وی افزود: وطن‌پرستی در خون تمامی ایرانیان است اما این مسئله در بعضی شرایط بیشتر به نمایش در می‌آید. وطن‌پرستی در اسارت بیشتر از همیشه خود را نشان می‌دهد و اسطوره‌هایی را می‌سازد. وظیفه ما آن است که یاد ایثارگران و شهدا را زنده نگه‌ داریم چرا که این افراد از جان خود برای حفظ خاک ایران گذشتند.

ایثارگر و آزاده گفت: زمانی که من به دلیل جراحت در بصره بستری بودم، جوانی به عنوان مترجم آمد که متاسفانه صورتش از هم جدا شده بود. او یکی از هم‌رزمان ما بود که در جنگ، خمپاره ، کنار او ترکیده بود. متاسفانه عمل جراحی او اصلا خوب پیش نرفته بود و او مجبور بود تا آخر عمر خود با شرایط سختی زندگی کند. با این وجود استقامت افرادی همچون این رزمنده باعث شد تا خاک ایران دست نخورده باقی بماند و مردمانمان در آرامش به زندگی خود ادامه دهند.

گفتنی است؛ برنامه «شب نشینی» از شنبه تا جمعه هر هفته ساعت ۲۳:۳۰ به وقت تهران و ۲۱ به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می‌رود و تهیه کننده این برنامه نیز علی اصغر کاکاوند است. اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان‌های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی @shabneshini. irani بارگزاری می‌شود.

امتیاز شما