عرصه حکمرانی فضای مجازی با توجه به همگرایی که در ابعاد مختلف آن در حال شکلگیری است به موضوعی مهم تبدیل شدهاست. منظور از همگرایی، نزدیک شدن کاربریهای حوزههای مختلف و تأثیر آنها بر روی یکدیگر است که ضرورت همگرایی تنظیمگرانه بین تنظیمگران حوزههای مختلف از جمله محتوا، سکو و حتی زیرساختهای ارتباطی را بیشتر کرده است.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، با توجه به اقتضائات جدید حکمرانی، گفتوگویی با دکتر بهروز مینایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت و رئیس دانشکده مهندسی رایانه آن دانشگاه انجام دادهایم. وی در دولتهای نهم و دهم، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای بود. در این گفتوگو متغیرهای موثر بر فرآیند حکمرانی مطلوب در فضای مجازی، پیشبینی آینده تنظیمگری در فضای مجازی و ارائه پیشنهادهایی برای ساترا و نهادهای مشابه در مد نظر قرار گرفته است.

به نظر شما، متغیرهای موثر بر فرآیند حکمرانی مطلوب در فضای مجازی چیست؟
متغیرهای زیادی بر حکمرانی تاثیر میگذارد و میتواند منجر به حکمرانی مطلوب در فضای مجازی شود که از جمله آنها میتوان به مشخص بودن مبانی و اصول اساسی ما در بحثهای حکمرانی و فضای مجازی و رفع برخی تعارضات چالشزا در مبانی، توجیه یا عدم توجیه جامعه مدیران و نخبگان، پیروی جامعه نخبگانی به صورت خودآگاه و ناخوداگاه از تنظیمگری سایر حاکمیتها، سیاستگذاری صحیح، عمیق و مبتنی بر اندیشههای بومی، تبیین دکترینهای متناسب با الگوهای بومی، برنامههای بلند مدت، میانمدت و کوتاهمدت حاکم بر همه نهادها و غیر قائم به شخص و نهاد خاص، وضعیت زیرساختها و تلاش برای توسعه هدفمند آنها، وابستگی در عرصه زیرساختی و نرمافزاری به سایر کشورها یا اتکا بر توان داخلی، استفاده از سیاستهای تنظیمگرانه برای رشد و استفاده از ظرفیتهای داخلی در زمینه ملزومات حکمرانی فضای مجازی، جلوگیری از مهاجرت نخبگان و نیروی انسانی، گفتمانسازی و شبکهسازی در بدنه حاکمیت برای حرکت هدفمند و مدیریت یکپارچه و همراه کردن گروههای مختلف جامعه با اقناع افکار عمومی، ارائه خدمات، بهبود ابزارها و امکانات پرکاربرد و... اشاره کرد.
نظامهای تنظیمگری چه نقشی در این حکمرانی مطلوب و حکمرانی نوین جامعه امروز دارند؟
نظامهای تنظیمگری به عنوان ابزاری حیاتی برای حکمرانی مطلوب و نوین برای جامعه امروز مطرح است. بنابراین تنظیمگری از ارکان حکمرانی نوین است. تنظیمگری باید چیزی بیشتر از قانونگذاری و مقرراتنویسی باشد؛ البته قوانین، بخشی از تنظیمگری هستند و تنظیمگری بر پایه نظام حقوقی است. در هر صورت برای حکمرانی مطلوب، لازم است پایههای تنظیمگری از طریق قانونگذاری شفاف، ایجاد سازوکارهای منسجم و ... مستحکم شود. در حکمرانی که به تعبیری اعمال اراده است مقولاتی همچون «اراده چه کسی» «بر چه کسانی» «با چه سازوکاری» و«با چه غایتی» مطرح است که لازم است برای تمام این مقولات، فکر و برنامهریزی شود.
پیادهسازی نظام تنظیمگری در ایران با مشکلات نظری، حقوقی و اجرایی فراوانی همراه است که بیتوجهی به طراحی دقیق این نظام میتواند به کاهش کیفیت کلان نظام حکمرانی بینجامد. اعمال نظامهای تنظیمگری موجب کاهش تماس مستقیم حکومت با رویدادهای اجتماعی و اقتصادی میشود. همچنین با گسترش فضای مجازی مرزهای جغرافیایی کمرنگ شدهاست که در صورت«عدم تنظیمگری فعالانه» به ناچار ملزم به پذیرش تنظیمگری سایر کشورها میشویم. همانطور که در برخی مباحث شاهد هستیم که چگونه هدایتگری دیگران بیش از تمام قوانین، مقررات و تلاشهای رسانهای ما بر جامعه خودمان تاثیر میگذارد.
آینده حکمرانی فضای مجازی کشور بهویژه در حوزه تنظیمگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
با ظهور و برور فضای مجازی، رشد فناوریهای هوشمند و همچنین به بلوغ رسیدن شیوههای تنظیمگری مدرن، تحولاتی در عرصههای حکمرانی به وجود میآید که منجر به ایجاد فرصتها و تهدیدهایی میشود، به طور مثال اندک اندک شرکتهای صاحب فناوری و شرکتهای دارای قدرت مالی به نحوی حکمرانی را در مقابل حکومتها به دست میگیرند و هم اکنون نیز میبینید که در عرصههای بینالمللی گاه یک غول فناوری در کشوری بیش از مسئولان آن حکومت میتواند در مناسبات بینالمللی آنها موثر باشد و تحولات را در عرصه تصمیمگیری هدایت کند. جمهوری اسلامی ایران نیز باید با نگاهی راهبردی و عمیق به این مسائل توجه داشته باشد و فعالانه به سمت آنها حرکت کند. به طول مثال تنظیمگری سنتی به شیوه اعمال قانون از طریق ابزارهای جبری بودهاست، اما الان استانداردها، تعهد، توافق، شیوهنامههای وب و حتی قوانین داخلی یک بستر منشا اعمال اراده بر اجتماع است،
لذا ما باید به این توسعه ابزارهای تنظیمگرانه توجه و بر روی آن سرمایهگذاری کنیم. استفاده از قانونهای نرم، مانند استانداردگذاری، چارچوب قراردادها، ارزیابیها، هنجارهای اجتماعی میتواند حاکمیت را به سمت حکمرانی هر چه بهتر و کمهزینهتر در فضای مجازی هدایت کند. بهکارگیری ظرفیتهای بخش غیر دولتی، مانند انجمنها، سازمانهای مردمنهاد، بانکها، فعالان صنایع و ... به عنوان بازوهای قوی در حکمرانی تنظیمگرانه در فضای مجازی برای حاکمیت عمل میکنند. پس از ایجاد چارچوبهای تنظیمگرانه و مهیا کردن بستر حرکت، ایجاد رقابت برای جامعه میتواند به عنوان یک محرک عمل کند و ما را در زمینه بلوغ نظام تنظیمگرانه و ترویج این شیوه یاری دهد.
توجه به مشکلات حکمرانی فضای مجازی ضروری است. ما باید برنامههای دقیقی برای آینده در زمینه قوانین داده، قوانین مربوط به حریم خصوصی و همچنین فرصتها و تهدیدهای«کلان دادهها»یی که در دست بسترهای دولتی و خصوصی قرار میگیرد، داشتهباشیم. همچنین با چشماندازهای سیاسی و اجتماعی به فکر مشکلات ظهور شرکتهای بزرگ از جمله هضم شدن گروههای کوچک، عدم مسئولیتپذیری ایشان و ... باشیم. در این زمینهها راهبردهای مختلفی میتوان به کار بست که به عنوان مثال یکی از راهبردها در عرصه حکمرانی فضای مجازی این است که به جای اینکه قوانین را بر فناوریها تحمیل کنیم بیاییم خط مشیهای خود را به شیوه نرم به«نیاز فناورانه» تبدیل کنیم؛ چرا که وقتی از یک فناوری استفاده میکنیم به نحوی تحت حاکمیت آن هستیم.
به نظر شما، در چنین شرایطی ساترا چه اقداماتی برای ارتقای جایگاه خود به عنوان نهاد تنظیمگر حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی باید در دستور کار قرار دهد؟
هماهنگی دستگاههای تنظیمگری در حوزه متن، صوت، تصویر، نماهنگ و بازی با توجه به اینکه فضای مجازی حلقه واسط این دادههای مختلف است، ضرورت دارد. خودکار کردن فرآیند تنظیمگری بر اساس هوش مصنوعی که فراتر از روند سلیقهای بودن میتواند رویه واحدی بر تنظیمگری حاکم کند نیز یکی از راهکارهای موثر برای ارتقای جایگاه تنظیمگری ساتراست.
ایجاد یک نشانواره واحد در صداوسیما به عنوان بزرگترین نهاد تولیدکننده محتوا در کشور که بر تمام محصولات ساری و جاری باشد، نیز میتواند اقدامی موثر در حوزه تنظیمگری باشد. ایجاد فضای گفتمانی و تدارک کارگاههای آموزشی ترویجی و تولید برنامههای پویانمایی برای فرهنگسازی قواعد تنظیمگری بین خانوادهها و مدارس و دانشگاهها نیز از دیگر اقدامات موثر است تا جایی که از سطح پیش دبستانی آگاهی بخشی در مورد این قواعد تنظیمگری جاگیر شود.
با توجه به اینکه شما سالها در حوزه بازیهای رایانهای مسئولیت داشتهاید، ساترا و بنیاد ملی بازیهای رایانهای چه نوع همکاریهایی در حوزه تنظیمگری خصوصا در حوزه گیم استریمینگ میتوانند داشته باشند؟
ساترا و نظام اسرا در فضای جدید تنظیمگری باید اتحاد قوانین و یکسانسازی قواعد سلبی داشتهباشند. ضرورت پرداختن به معیارهای ایجابی که کار سختتری نسبت به رویکرد سلبی در حوزه تنظیمگری است، ضرورت دارد. در صورت مشخص شدن معیارهای ایجابی تمام محصولات، بر اساس چنین معیارهایی باید رده بندی و رتبهبندی شود تا مخاطب سنی و جنسی محصولات محتوایی مورد توصیه ساترا و بنیاد ملی بازیهای رایانهای مشخص شود. معیارهای ایجابی کمک میکند که مخاطب بداند برای هر گروه سنی و جنسی چه محصولاتی توصیه میشود؟ حال آنکه رویکرد سلبی در تنظیمگری بر«توصیه نمیشودها» استوار بودهاست. حوزه استریم باید ماهیتشناسی و فقه و اخلاقش مورد بحث جدی قرار گیرد. به نظر بنده بهترین جایگاه برای کنترل استریم ایجاد شبکههایی در صداوسیما مخصوص لیگ بازیها و استریمینگهای سالم است. با توجه به اقتصاد سنگین پشت استریم توجه شبکههای تلویزیونی به این حوزه میتواند منبع درآمد خوبی برای شبکههای تلویزیونی باشد. سادهسازی قواعد اسرا و ساترا و تبیین قواعد بحث نظارت پسینی همانند نظارت پیشینی در بسیاری از محصولات گیم میتواند محور گفتمان مشترک بین ساترا و بنیاد باشد.