محمدرضا شفیعی، یکی از تهیهکنندگان قدیمی سینما و تلویزیون است. او کار حرفهای خود را با تلویزیون آغاز کرد. سریال «گیلدخت» به عنوان یکی از پربینندهترین سریالهای تلویزیون به تهیهکنندگی او اکنون در حال پخش است.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، شفیعی در سینمای ایران با«هیهات»، «سر به مهر» و«ضد» شناخته میشود و جایگاه خوبی را در پرده نقرهای به دست آورد. «ماهی سیاه کوچولو» و«زندگی خصوصی آقا و خانم میم» نیز جزو کارهایی بود که خیلی زود نام شفیعی را به عنوان تهیهکننده سینما مطرح کرد.
او قرار است بهزودی چند کار را برای شبکه نمایشخانگی تهیه کند که چندی پیش یکی از آنها به نامِ سریال «قمارباز» از ساترا مجوز ساخت گرفت. با محمدرضا شفیعی، تهیهکننده سینما و تلویزیون درباره ساترا و فضای شبکه نمایشخانگی گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه شما تجربه کار در تلویزیون و سینما را به عنوان تهیهکننده دارید، ملاحظات قانونی تولید اثر در قالبهای مختلف بهخصوص نمایش خانگی را چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم چند مسئله وجود دارد؛ این عرصه نیازمند توجه به قوانین و مقررات است. سالها در این عرصه، تمایلها و سلیقهای برخورد کردن با قوانین اتفاق افتاده و به اینجا رسیده که در تلویزیون یک جنس قوانین در محتوا اجرا میشود و در سینما یک جنس دیگر و در نمایشخانگی که چند سال اخیر ظهور و بروز پیدا کرده هم جنس دیگری.
البته تا پیش از ورودِ ساترا، برخی از دستگاهها برای این رفتارهای یک بام و دو هوایی، توجیههایی میآوردند که این محتوا هرچند مورد تأیید جریان فرهنگی انقلاب اسلامی نیست، اما اصطلاحاً «از آنورِ آبیها» بهتر است. حتی با این توجیهها، از برخی سکوها و حتی بعضاً جریانات سینمایی که مورد تأیید انقلاب اسلامی نیست، حمایت شده است.
برخی خلأهای قانونی وجود دارد که شنیدم در مجلس پیگیری میشود و بهزودی مصوب میشوند. همین رفتار قانونی و ضابطهمند ساترا باعث میشود رفتار سلیقهای کنار برود و مرجعیت، حفظ شود و ارتقا پیدا کند. زیر سوال بردن عملکرد ساترا و هجمهپراکنی علیه آن اشتباه است. البته مخالفان ساترا میخواهند فضای مجازی رها باشد.
آیا یک تهیهکننده یا کارگردان برای حضور در عرصه نمایش خانگی باید نسبت به فضایی که در تلویزیون داشته رفتار متفاوتی در تولید از خود بروز دهد؟
به نظرم اینها بستگی به سلایق فیلمساز دارد؛ یعنی در واقع کسی که میآید و سریال«وضعیت سفید»، «تنهایی لیلا» و«گیلدخت» را تهیه میکند یا «هیهات»، «ضد» و«سر به مهر» را در سینما میسازد قاعدتاً کسی این شکلی باشد در نمایشخانگی هم با همان مختصات محتوایی را پیش میرود. البته من منظورم ایدئولوژی فیلمساز است؛ امکان دارد در شکل و قالب تغییراتی بدهند، اما به لحاظ محتوایی حتماً خودشان را تغییر نمیدهد. به یکباره کار عجیب و غریبی از او در نمایشخانگی نمیبینیم که ما را متعجب کند.
البته هستند کسانی که ایدئولوژی مشخصی ندارند. در تلویزیون یک کار تمیز به لحاظ محتوایی میسازند، در سینما یک نوع دیگر و در نمایشخانگی رفتار دیگری در فیلمسازی از خودشان بروز میدهند که این رفتارها کاملا با هم متفاوت هستند. یعنی در واقع ایدئولوژی خودشان را در حوزه فرهنگ با نگاه سرمایهگذار تطبیق میدهند.
در وزارت ارشاد دولت قبل با یک طرح پروانه میگرفتند، اما ساترا در محتوا، ساختار و سرمایهگذاری هم ورود میکند و نظارت دارد. یکی از اشکالاتی که در آن دوره در وزارت ارشاد وجود داشت این بود که خیلی از سرمایهگذارها که در نمایشخانگی فعال بودند، سرمایههایشان معلوم نبود و سرمایههای تمیزی هم نبود که برخی از آنها کشف شد.
الان شرایط ساخت سریال و برنامه را در شبکه نمایشخانگی چطور میبینید؟
با اینکه چند سکو تولید محتوای اختصاصی دارند و با هم رقابت میکنند، اما معتقدم به لحاظ اقتصادی و جایگاه رسانهای، بازار نمایشخانگی در ایران در ابتدای راه است. فضای کار برای سکوهای جدید و برای این سکوها بسیار باز است، اما با این حال هم این سه چهار سکوی شاخصتر روی هم سه میلیون بیننده پیگیر و رسمی دارند. در حالی که حداقل بازاری که باید برای این سکوها متصور هستیم، 25 میلیون نفر است.
با توجه به شناخت شما در عرصه تنظیمگری که خود سالها رسانه معتبری در این حوزه دارید؛ چه اتفاقاتی برای ارتقای حوزه تنظیمگری وی اودیهای ایرانی باید بیفتد و مشکلات در این حوزه را در چه میبینید؟
نکتهای که خیلی جدی باید روی آن نظارت شود، بحث زبانگردانی آثار خارجی است که در سکوها منتشر میشود. پیش از این به صورت لوح فشرده بیرون میآمد و وزارت ارشاد ممیزیهایی داشت. الان اینطوری شده که دوستان زبانگردانی میکنند و میگذارند؛ تعدد این سریالها و فیلمهای خارجی هم بالاتر رفتهاست.
توجیهشان این است که دسترسی مردم مثل قبل نیست و الان مردم راحتتر بیننده سریالها و فیلمهای خارجی میشوند و اگر ما سریع عمل نکنیم به فضایی دیگری میروند. این هم خودش رقابتی را ایجاد کردهاست. متأسفانه در این رقابت، فضا رهاتر از تولیدات داخلی است. چون هم شناخت در این حوزه محدودتر است و هم تعدد و تکثرِ بیشتری وجود دارد. از این جهت نظارت سخت شده و باید مراقبت و جدیت در این حوزه بیشتر شود.
به عنوان آخرین سوال به این موضوع بپردازیم که به نظر شما الان اکثر مردم از چه رسانه ای استفاده میکنند؟
نکتهای که در دنیای متکثر رسانهها و جنگ رسانهای، رسانهها را به جایگاه بالا و مرجعیت میرساند، تولید و هدایتگری محتوای درست است. یعنی اصلاً اینطور نیست بگوییم من چون چند 100 هزار یوزر دارم یا چند میلیون بیننده دارم مخاطب مرا نگاه میکند.
این روزها دیگر مخاطب به دنبال این است که چه کسی محتوای تکنیکیتر و جذابتری تولید میکند و بیننده همان محتوا میشود. این رسانه میتواند شبکههای تلویزیونی یا نمایشخانگی یا سینما و حتی صفحه اینستاگرام باشد! بنابراین آنچیزی که الان مرجعیت رسانهای، ایجاد میکند، تولید محتوای درستتر است.