رسیدگی به پروندههای قضایی و یافتن مافیاهای اقتصادی و اجتماعی وقتی در قاب تصویر قرار میگیرند برای ما جذاب هستند و استقبال از سریالهایی از این دست نشان میدهد موضوعات قضایی ظرفیت بالایی برای پرداخت نمایشی دارند و همواره مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. سریال«بازپرس» که از دهم تیر روانه آنتن شبکه اول سیما شده، با مشارکت مرکز رسانهای قوه قضائیه به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی احمد معظمی از جمله سریالهای معمایی پلیسی است که رسیدن به سرنخهایی برای یافتن یک مافیای اقتصادی توسط یک بازپرس قوه قضائیه را به تصویر کشیده است.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، سریال«بازپرس» که با ورود به فضای پیگیری پروندههای فساد در جهت عدالتپروری و روایت خدمتگزاری مسئولان ساخته شده، توانسته به مدد انتخاب بازیگران شناخته شده به توفیق خودش اضافه کند و در زمان پخش با ۲۲.۵ درصد بیننده در صدر سریالهای تلویزیونی قرار گیرد. قصه این سریال که فیلمنامه آن براساس پروندههای واقعی است، درباره بازپرسی بهنام صدراست که در جریان یک سوءاستفاده اقتصادی بزرگ قرار گرفته و با دنبال کردن سرنخهای این پرونده به یک آقازاده و یک تهیهکننده رانتخوار میرسد و ماجراهای دیگری که بهدنبال این جریان اتفاق میافتد.
چهرهای متفاوت از جرایم مالی کلان
محمود معظمی، پس از سریالهای«ترور خاموش» و«ملکاوان» این بار دست روی پروندهای با محوریت مفاسد اقتصادی گذاشتهاست. او که دیگر در ساخت مجموعههایی با مضامین معمایی صاحب سبک شدهاست، درباره همکاریاش با قوه قضائیه و تولید سریالی با محور پروندههای قضایی میگوید: سریالهای جنایی و قضایی همیشه برای مخاطب جذاب بودهاست و میدانستم که انتخاب داستانی که پرده از یک فساد اقتصادی برمیدارد نکاتی دیدنی برای مخاطب دارد، اما نکته جذاب این سریال برایم این بود که قوه قضائیه به واسطه عملکرد بازپرس خود قوه نقد میشد. ما به دل پروندههای قضایی میرفتیم و از نزدیک با فضای بازپرسی آشنا میشدیم. اینکه یک بازپرس قوه قضائیه ناخواسته آلوده به فساد میشود یا رابطه خانوادگی بازپرسها و اینکه یک بازپرس چقدر زندگی شخصی پرفراز و نشیبی دارد یا مثل مردم عادی زندگی میکند، به این مسائل تاکنون پرداخته نشده بود.
معظمیبا اشاره به تلاش سریال برای آشنا کردن مردم با مسائل قانونی، قضایی و حقوقی بیان میکند: در این باره شخصیت عباسعلی را که از طبقه پایین جامعه است و دغدغه مالی و مشکلاتی در زندگی دارد به تصویر کشیدیم که براساس طمعی که میکند به دام این افراد میافتد. همه این موارد دارای نکتههایی است که به درد بیننده میخورد؛ اینکه مردم مراقب پیشنهادهای عجیب و پولهای بیحساب و کتاب باشند در خرده داستانهای سریال گنجانده شده تا علاوه بر قصهگویی و سرگرمی، به مخاطب پیام بدهیم.
کارگردان«بازپرس» با تأکید بر تلاشش در شخصیتپردازی و دوری از تیپسازی میافزاید: همیشه در آثاری که ساختهام سعی کردهام بازیگر را به شخصیت نزدیک کنم و دنبال تیپسازی نباشم. در این سریال هم مثلاً نقش بازپرس حسینی را طوری نشان دادهایم که وارد زندگی شخصی او میشویم تا مخاطب با او احساس راحتی کند. شاید پیش از این مرسوم بود که بازپرس را شخصیتی عصا قورت داده و خشن که با همه دعوا داشت، نشان میدادند، اما امروز دوره اینبازپرسها گذشته و منسوخ شدهاست و بیننده این شخصیتپردازی را دوست ندارد. در «بازپرس» همه شخصیتها از عباسعلی و هدایت گرفته تا بازپرس سعادت، حسینی و... هر کدام قصه و ویژگیهای خودشان را دارند و طوری تعریف شدهاند که برای مخاطب جذابیت داشته باشند.
وی درباره انتخاب بازیگران میگوید: انتخاب بازیگران سریال در وهله اول با همفکری تهیهکننده و سیمافیلم شکل گرفت. نمیشود گفت که همه بازیگران فعلی انتخاب اول ما بودند، چراکه برخی بازیگرها درگیر کارهای دیگری بودند و ما در نهایت به فهرست بازیگرانی رسیدیم که در سریال میبینید. اما در این میان انتخاب محسنقصابیان برای نقش بازپرس حسینی و فرهاد قائمیان برای بازپرس سعادت کاملا درست بود. بقیه بازیگران از جمله آقایان هژیرآزاد، ایوب آقاخانی، فخیمزاده و خانمها کوثری، متخصص، فولادوند که از درجه یکهای تلویزیون و سینما هستند در نقش خود تحسین برانگیز بودند.
معظمی افزود: نکته دیگری که باید در انتخاب بازیگران بگویم این است که سعی کردیم سراغ بازیگرانی برویم که خیلی دیده نشدهاند مانند مجید پتکی و محسن بهرامیکه نقشهای برجستهای داشتند. برخی هم برای اولین بار کار حرفهای را تجربه میکردند که برایم مهم بود به بچههایی که تازه وارد عرصه بازیگری شدهاند میدان بدهم تا هم فضا را تجربه کنند و هم چهرههای جدید به تلویزیون معرفی شوند.
کارگردان«بازپرس» با اشاره به سختیهای پیشروی تولید سریالهای امنیتی میگوید: شاید تولید سریالهای پلیسی و امنیتی جذاب باشد، اما برای پرداختن به موضوع مفاسد اقتصادی و اختلاسگران باید به درک و شناخت درخور توجهی از فضای قصه برسیم و در«بازپرس» تلاش کردیم این اتفاق بیفتد. البته در سریالهایی از این دست این سختی فقط برای کارگردان نیست، بلکه شامل همه گروه میشود، چون کار با لوکیشن زیاد و بازیگران متعدد و بسیار حساس و پیچیده است و نیاز به تمرکز و تجربه کافی دارد تا به خروجی قابل قبولی برسد و برای بیننده جذاب باشد.
وی در پایان بازخوردهای سریال را مثبت دانسته و میگوید: طبق نظرسنجی سازمان استقبال مخاطبان از سریال قابل قبول بوده و نشان میدهد مردم آن را دوست داشتند. در این رضایتمندی همه سهیم هستند از فیلمنامه خوب آقای ترابنژاد و همراهی محمدرضا شفیعی، تهیهکننده که برای ساخت سریالی با این همه لوکیشن و شخصیت تلاش کرد و بازیگران و دیگر عوامل تولید که برای موفقیت و دیده شدن سریال نهایت تلاششان را به کار گرفتند.
قصههای واقعی از جرایم اقتصادی
حسین ترابنژاد، نویسنده سینما و تلویزیون را با مجموعههای تلویزیونی«پردهنشین»، «خانه امن»، «ترور خاموش» و« شوق پرواز» میشناسیم. او درباره ایده اولیه فیلمنامهای با محور پرونده مفاسد اقتصادی میگوید: سفارشدهنده اصلی سریال قوه قضائیه بود. پروندههایی با موضوعات جنایی، مفاسد اقتصادی و جرایم رایانهای را مطالعه کردم و به نظرم مفاسد اقتصادی جذابتر و تازهتر آمد و با همکاری مرکز رسانه قوه قضائیه با تعدادی از بازپرسهایی که در حوزههای مختلف فعالیت میکردند، صحبت کردیم و همان جا ایده اولیه شکل گرفت و روی کار تحقیقی جدیتر متمرکز شدیم. در نهایت فیلمنامه«بازپرس» که ترکیبی از چندین پرونده واقعی است، طراحی و اجرا شد.
وی با اشاره به تفاوت فیلمنامه این سریال با دیگر سریالهای امنیتی مانند«ضد»، «خانه امن» و «ترور خاموش» که پیش از این نگاشتهاست بیان میکند: مهمترین تفاوت این سریال واقعی بودن داستانهایش است. سریالهایی که پیش از این با موضوع مفاسد اقتصادی کار کردهایم همگی براساس تخیل بوده، چون امکان همکاری به این شکل با قوه قضائیه فراهم نبودهاست.
ترابنژاد ادامه میدهد: تفاوت دیگر این سریال در این است که میخواستیم سویههای اجتماعی داستان پررنگ شود و وارد تبعات مفاسد اقتصادی و به تأثیر عینی آن در جامعه اشاره کنیم. برای همین قصه ایوب امانی و هدایت مسلمی را گنجاندیم و به واکاوی شخصیتهای ظالم و مظلوم پرداختیم.
نویسنده سریال «بازپرس» شخصیتپردازی در این سریال را متفاوت از دیگر آثارش دانسته و میگوید: یکی از جذابیتهای این اثر ورود به زندگی خانوادگی بازپرس حسینی است. از آنجاکه در این کار دستم برای شخصیتپردازی بازتر بود به زندگی خانوادگی و مسائل شخصی مأموران قضایی پرداختیم و به زندگی خانوادگی دو بازپرس نزدیک شدیم و فکر میکنم مخاطب هم از ورود به زندگی این افراد استقبال کردهباشد.
وی با اشاره به اهمیت ورود به خردهروایتهای سریال میگوید: شاخههای فرعی و به قول شما خردهداستانها حتما کارکردی نمایشی در پیشبرد قصه دارند که ما از آن بهره بردیم و تلاش کردیم قصهها به سرانجام برسند و رها نشوند. برای همین در طول سریال در کنار دنبال کردن قصه اصلی، خرده قصهها را به سرانجام رساندیم.
ترابنژاد درباره همکاری با قوه قضائیه و محدودیتهایی که از سوی آنها بوده بیان میکند: از همان ابتدا که پروندهها در اختیار ما گذاشتهشد، مشاورانی تعیین شدند که در مرحله نگارش برای نظارت و مشورت کنار ما باشند که مشکلی در نگارش ایجاد نکردند یعنی جایی نبود که مجبور به حذف شویم. اتفاقا آنها تمایل داشتند که ما پروندههای فرعی بیشتری را به بازپرس بدهیم تا نشان دهیم که یک بازپرس با انبوهی از پروندههای مختلف جنایی، اقتصادی و خانوادگی روبهروست، اما قصه اجازه پرداختن بیشتر را نمیداد. به طور کلی همکاری خوبی بود و تعامل مطلوبی بین من و ناظران قوه قضائیه ایجاد شد.
وی در پایان در خصوص بازخوردهای این سریال میگوید: بازخوردها خوب بودهاست. ابتدای کار احساس میکردم قدری ضرباهنگ کند است، اما جلوتر که رفتیم، احساس کردم ضرباهنگ بهتر شده و به تناسب آن، بازخوردهای بهتری هم گرفتم.
پروندههای قضایی موضوعاتی برای فیلمسازی
«کسی نمیداند در پشتپرده رسیدگی به پروندههای قطور و پرحجم قضایی، چه تلاشهایی صرف میشود؛ عموم مردم فقط حکم صادره را میبینند، مانند همین کار شما هنرمندان و فیلمسازان که ساعتها و روزها تمرین میکنید و ما فقط چند دقیقه خروجی کار شما را میبینیم؛ لذا اگر بتوان مواردی ناظر بر زحمات و مرارتهایی که مسئولان قضایی در به سرانجام رساندن یک پرونده متحمل میشوند را به صورت کامل، درست و امانتدارانه به جامعه منتقل کرد، بسیار مؤثر است.» این بخشهایی از صحبتهای حجتالاسلام محسنیاژهای، رئیس قوهقضائیه کشور است که در بازدید از پشتصحنه مجموعه تلویزیونی «بازپرس» بیان کردهاست.
تلویزیون تاکنون فیلم و سریالهای زیادی در گونه جاسوسی پلیسی ساخته که اغلب آنها به دلیل جذابیتهای سریالهای پلیسی و بار نمایشیشان مورد استقبال قرار گرفتهاند، اما سریال «بازپرس به دلیل حضور مستقیم و بیواسطه در دستگاه قضایی و نمایش پیچ و خمهای امور دادرسی و رسیدگی به پروندههای قضایی مورد توجه قرار گرفتهاست. ضمن اینکه در این سریال ما با شاخصههای راهبردی و ایدئولوژیک در فرایند دادرسی و نگاه فردی ضابطان قضایی به مفهوم جرم و فساد اقتصادی روبهروییم.
دیدار رئیس قوه قضائیه از این سریال، گویای نکته عمیقتری از ارتباط رسانه با محیط پیرامون و یکی از قواست و از حساسیت آن در آگاهیبخشی به مردم و بیان واقعیت جرائم به زبان تصویر حکایت دارد.
او در این دیدار با تأکید بر اینکه خیلی از مسائل را نمیتوان فقط با گفتن و نوشتن منتقل کرد، میافزاید: در انتقال و ترویج برخی از مسائل نیاز به بهرهگیری از ظرافتهای هنری است؛ فیلم و سریال نیز در زمره قالبها و ساختارهایی است که ظرافتهای هنری در آنها تجلی مییابد و مضامینی که در این قالبها عرضه میشوند به مرحله اثربخشی و ماندگاری میرسند.
به گفته حجتالاسلام محسنیاژهای گاهی یک قطعه هنری کوتاه و موجز که متضمن مبانی و معارف اصیل و انسانساز است از چنان آثار تربیتیای برخوردار است که شاید دهها و صدها ساعت آموزش به پای آن نرسد؛ کما اینکه گاهی اوقات ارزش یک کلام قصار، بیش از همه حرفهای طول عمر است؛ آن عبارت یا واژه یا کلمهای که در جای خودش به کار برده میشود، گاهی چنان ارزش و تأثیری دارد که مثالزدنی است و بعضاً فردی را از سالها گمراهی و ضلالت میرهاند.
رئیس قوه قضائیه در ادامه گفتوگوی صمیمانه خود با عوامل سریال«بازپرس» با اشاره به مشقتها و سختیهایی که عوامل و دستاندرکاران کارهای هنری متحمل میشوند، اظهارمیدارد: وضعیت به گونهای است که نه ما سختی کار شما را متوجه میشویم و نه شما سختی کار ما را چون ما صرفاً محصول نهایی کار شما را مشاهده میکنیم و زحمات پشت صحنه را نمیبینیم. هر کدام از شما چندین بار باید کارتان را تمرین کنید تا به نتیجه دلخواهتان برسید.
وی میافزاید: در کار ما نیز که قضاوت و دادرسی و دادگری است، امور این چنین است؛ گاهی اوقات یک بازپرس و دادستان و قاضی زحمات بسیار زیادی متحمل میشوند اما فقط خروجی حکم آنها به چشم میآید و برای عموم و ناظران مشخص نمیشود چه مقدماتی طی شده تا حکم صادر شود.
حجتالاسلام محسنیاژهای به موضوعات بکر و جالبی که بعضاً در پروندههای قضایی مستتر هستند و از قابلیت تبدیل به سناریوهای مفید و آگاهیبخش برای عموم جامعه برخوردارند، اشاره میکند و میگوید: ما در دستگاه قضایی و در ذیل پروندههای قضایی، مسائل و دادههایی داریم که میتوانند به موضوعات و طرحهایی برای فیلمسازی تبدیل شوند؛ موضوعات و طرحهایی که علاوه بر قابلیت و استعداد به جامه هنر درآمدن، عنصر آگاهیبخشی و تنبّهدهی نیز در آنها وجود دارد و میتوانند به منزله پیشگیری از جرائم و تخلفات و آسیبها باشند، بخشی از این موضوعات و دادهها چنانچه مشمول مرور زمان شوند، ارزش آگاهیبخشی و پیشگیری خود را از دست میدهند، لذا باید در کاربرد آنها در قالب اثر هنری و ساخت فیلم و سریال تعجیل داشت و ما نیز همانطور که به اطلاع مسئولان رسانه ملی رساندهایم، در این زمینه آمادگی لازم را داریم.
رئیس دستگاه قضا خطاب به عوامل و دستاندرکاران مجموعه تلویزیونی«بازپرس» میافزاید: خیلی از شما چهرههای هنری اثربخش و مرجع و ماندگاری هستید. خواهش من آن است که این اثربخشی اجتماعی را حفظ کنید. همه هنرمندان ما باید در حفظ شأن و منزلت اجتماعی خود کوشا باشند و به گونهای نباشد که خدای ناکرده تحتتأثیر القائات بدخواهان و معاندان قرار بگیرند.
**
صدرا را کاملا متفاوت بازی کردم
محسن قصابیان، بازیگری است که سال گذشته هنرنماییاش در نقش شهید تیمسار منصور ستاری در فیلم سینمایی«منصور» در یادها ماندهاست و امسال با سریال«همهگیری» و«بازپرس» در تلویزیون حضور داشته، با بازی متفاوت در نقش صدرای بازپرس هم خوش درخشیده است.
بازیگر نقش صدرا درباره پذیرش این نقش میگوید: وقتی طرح اولیه ارائه شد، متوجه شدم کل ماجرا، زندگی یک بازپرس است که درگیر پرونده مفاسد اقتصادی است و فکر کردم این شخصیت برای مردم جذاب است و چون خودم هم از شخصیت صدرا و مسیری که طی میکرد خوشم آمد آن را پذیرفتم. زندگی صدرا از جنبههای مختلف دیده میشد و شاید کار را برای من سخت میکرد ولی خودم آن را بیشتر دوست داشتم.
وی تجربه رفاقت و کار با احمد معظمی، کارگردان را دلیل دیگری میداند و میافزاید: پیش از این با معظمی در سریال رمضانی«مسافران شهر» همکاری داشتم و خاطرهخوبی با هم داشتیم، اما اینکه میتوانستم تجربه متفاوتی داشتهباشم برایم مهم بود. مجموعه بازیگران و دیگر عواملی که در این سریال چیده شدهبودند هم به توفیق آن کمک کردند.
قصابیان با اشاره به تفاوتهای شخصیت صدرا با دیگر نقشهایش عنوان میکند: صدرا ویژگیهایی دارد که باید خودم آن را خلق میکردم تا با دیگر شخصیتهایی که بازی کردهبودم - مانند تیمسار ستاری - تفاوتهایی داشتهباشد. او بازپرس باهوشی است و به لحاظ تمهای حرکتی تندتر است. نگاه تیزتر و متفاوتتری دارد که گریم بدون مو و با کمی سفیدی ریش و نوع راهرفتنش هم به او کمک کردهاست تا مخاطب، او را در قامت یک پدر، همسر و بازپرس جدی و منصف باور کند.
بازیگر نقش صدرا میافزاید: یکی از سختیهای کار ما خارجشدن از کلیشه نقشهای قبلیمان است که من به عنوان بازیگر همیشه تلاش کردم نقش را باورپذیر کنم تا مخاطب همراه شود. مخاطب با دیدن صدرا باید بگوید این شخصیت شبیه فلان فرد است یا فلان جا او را دیدهام. اگر به این باورپذیرشدن نزدیک شوم، راضیام.
**
مادری دلسوز شبیه همه مادران
سوگل طهماسبی در نقش مهدیه، همسر صدرا حسینی، مقابل دوربین«بازپرس» رفتهاست. او با بازی در سریالهای پلیسی بیگانه نیست و در کنار نقشآفرینیاش در سریالهای«بیگانهای با من»، «کیمیا» و «نجلا» به کارهای پلیسی مانند«خانه امن»، «گشت ویژه» و«گاندو» هم علاقهمند بودهاست. طهماسبی ورود سریال به مسائل خانوادگی بازپرس حسینی را امتیاز این اثر میداند و معتقد است که گرهخوردن شخصیت بازپرس با نمایش ارتباطش با همسر و فرزندانش باعث شده تا مخاطب ارتباط بهتری با سریال برقرار کند.
وی درباره ویژگیهای این شخصیت میگوید: مهدیه معلم دلسوزی است و مادر دو فرزند و همسر یک بازپرس است که مشغلههای خودش را دارد. او یک زن دغدغهمند است که علاوه بر توجه به تربیت فرزندانش دستش در کار خیر است و دغدغه شاگردانش را هم دارد. به هرحال وقتی قرار است شخصیت مثبتی را بازی کنی بهتر است آن را واقعی و به دور از غلو بازی کنی و من سعی کردم شخصیت مهدیه برای مخاطب آشنا باشد.
این بازیگر درباره تفاوت نقش مهدیه با دیگر نقشهایی که تاکنون بازی کرده، عنوان میکند: مادربودن مهمترین تفاوت این نقش برایم بود و باید مادرانگی متفاوتی را نشان میدادم که با نقشهایی که تاکنون بازی کردهام، فاصله داشت. البته ویژگیهای این شخصیت در بیشتر زنهای ایرانی وجود دارد و من نماینده مادران شاغل این سرزمین بودم که محبت و وفاداری، جزئی از وجود آنهاست.
طهماسبی درباره رسیدن به این نقش میگوید: در کنار هماهنگی و صحبتهایی که با نویسنده داشتم به نظرم خود فیلمنامه آنقدر دقیق و با ریزهکاری نوشته شدهبود که نیازی به تحقیق خارج از آن نداشت و ناخودآگاه بازیگر را با خود همراه میکرد و بازیگر با تلاشش میتوانست ظریفکاریها را در بیاورد. هرجا هم که احساس میکردیم از بافت سریال خارج شدهایم کارگردان با راهنمایی ما را به مسیر اصلی برمیگرداند.
**
منفی اما جذاب
ایوب آقاخانی بیش از یک دهه حضور در عرصه نمایش از چهرههای اثرگذار تئاتر در بخشهای مختلف بازی، تدریس، نویسندگی، کارگردانی و مدیریت است. او که این روزها با نقش ایوب امانی در قالب یک شخصیت منفی در سریال «بازپرس» درخشیدهاست و بر این باور است که نقشهای منفی زیادی بازی کرده و از همه آنها راضی است.
وی درباره نقش امانی میگوید: به نظرم این نقش بهترین نقش منفی من است و اینکه مخاطبانی که سریال را دیدهاند به من اظهار لطف میکنند برایم اهمیت دارد. به نظرم توانستهام شخصیت ایوب امانی را به شکل واقعی و حقیقی به نمایش بگذارم تا مخاطب آن را درک کند و بپذیرد.
آقاخانی با اشاره به اهمیت فیلمنامه در بروز شخصیت امانی میافزاید: ما در این کار با یک فیلمنامه منسجم و قوی روبهرو بودیم که شخصیتهایش قرص و محکم پرداخته شدهبودند. بدیهی است که هر چقدر متن درخشان باشد، نقش هم باورپذیرتر است و متن حسین ترابنژاد از نظر من از استانداردهای تلویزیون، بسیار بالاتر بود و به موفقیت سریال کمک زیادی کرد. این بازیگر تئاتر و تلویزیون درباره نقشآفرینیاش در این نقش میگوید: بازی در این نقش پیچیدگیهای زیادی داشت. به عنوان یک کارگردان، بازیگر و نویسنده به متن سریال پایبند بودم چون استخوانبندی آن محکم بود. تلاش کردم این شخصیت را به اوج برسانم و به آن هویت ببخشم. وی میافزاید: در جاهایی باید نکاتی را به نقش میافزودم. به طور مثال سعی کردم سهم مسائل عاطفی و عاشقانه را برای ایجاد جذابیت افزایش دهم و برای همین برخی حسها را به نقش اضافه کردم و از این طریق خواستم که یک لایه دیگر به شخصیت امانی بیفزایم. مثلا در فیلمنامه به رابطه عاطفی من و شخصیت اندیشه فولادوند اشارهای نشدهبود و ارتباط میان این دو، بیشتر کاری بود. من هم از این فراتر نرفتم. فقط اجازه دادم به مخاطب تیزبینی که تخیل فعالی دارد، وجه دیگر شخصیت امانی را نشان بدهم و این شخصیت را واقعیتر کنم.
آقاخانی تجربه حضور در«بازپرس» را موفق میداند و میگوید: از این نقش راضیام و دلیل موفقیتم در این سریال را به دلیل حضور تهیهکننده حرفهای، متن درخشان، کارگردان صاحبفکر و یک گروه درجه یک میدانم. خوشحالم که این سریال توانسته نظر مخاطب را به خودش جلب کند و امیدوارم سریالهایی از این دست بیشتر تولید شود.
**
درونگرا بودن هدایت را دوست داشتم
مهدی فخیمزاده، یک حرفهای سینما و تلویزیون است؛ او در زمینه فیلمنامهنویسی، کارگردانی، تهیهکنندگی و بازیگری و امور صنفی تخصصی فعالیت کرده و هنوز هم سرسخت و حرفهای گامهای مقتدر و استوارش را در بازیگری برمیدارد و جایگاه حرفهایاش را حفظ کردهاست. فخیمزاده که خود یکی از استادان تولید فیلم و سریالهای پلیسی و جنایی در ایران است با نقش هدایت مسلمی در سریال«بازپرس» که کارگردانش، شاگرد خودش بوده به جذابیت این سریال کمک کرده است.
او آشناییاش با معظمی و فیلمنامه ترابنژاد را دلیل قبول این نقش میداند و میگوید: وقتی فیلمنامه را خواندم و احمد معظمی را دیدم، فهمیدم که او از مقام شاگردی فراتر رفته و توانسته اثری در خور توجه بسازد، برای همین این نقش را پذیرفتم.
وی با اشاره به نقش مسلم هدایتی میافزاید: این نقش خیلی جای کار داشت و چون از من خیلی دور بود، وسوسهام میکرد. هدایتی، مردی مستاصل از طبقه ضعیف جامعه بود که مخاطب باید دردمندیاش را حس میکرد. برای من این نقش فرورفتن درخود بود چون نقش درونگرایی بود و من اغلب نقشهای برونگرا را بازی کرده بودم و باید خودم را به این نقش نزدیک میکردم. این نقش برایم چالشبرانگیز بود و دوستش داشتم.
فخیمزاده ادامه میدهد: برای این نقش وزنم را کم کردم تا صورت تکیده و سختیکشیده هدایت را نشان دهم.
کارگردان سریال«خواب و بیدار» و«حس سوم» درباره بازخورد این نقش در میان مردم میگوید: من آنچه را که فکر میکنم درست است انجام میدهم. نقش را از نگاه خودم میشناسم و قبول میکنم. این نقش را هم به دلیل متفاوت بودن با نقشهای قبلیام و جزئیاتی مانند گریم و چالشبرانگیز بودنش قبول کردم و میدانستم که بیننده هم با من همراه میشود. ظاهرا هم برخورد بینندگان با سریال خوب بوده و نقش من هم را هم دوست داشتند. فخیمزاده درباره رضایتش از گروه کارگردانی و بازیاش در این سریال میگوید: نقش من به شکلی بود که بدون حاشیه و دردسر فیلمبرداری شد و به دلیل حرفهای بودن کارگردان و نظمیکه در طول کار وجود داشت من از آن راضی بودم و کار بدون حاشیه و دردسر تمام شد