کمال تبریزی در سریال «سرزمین مادری» از شخصیتها و اتفاقات سیاسی دوران پهلوی چند قدم فاصله گرفته و موفق شده تاثیرات و تبعات سیاست بر زندگی اجتماعی مردم ایران را در قالبی ملموس و باورپذیر به تصویر بکشد
در دسته دوم سریالهایی قرار میگیرند که تحولات سیاست و جامعه را در کنار هم روایت میکنند. سریالهایی چون شهرزاد، خاتون، بانوی عمارت، شب دهم، کلاه پهلوی، کیف انگلیسی آثاری هستند که تاثیرات و تبعات حوادث سیاسی را در سطح خانواده و مردمان کوچه و بازار بررسی میکنند. سریال «سرزمین مادری» که پخش آن حدود یک ماه پیش از شبکه سه آغاز شده در دسته دوم قرار میگیرد.
این مجموعه به بررسی تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران در بستر زندگی یک پسربچه میپردازد.
در واقع اتفاقات تاریخی در پسزمینه داستان در جریان است و مخاطب با فاصله از این تحولات مطلع میشود. در هفت قسمت آغازین سریال دو ماجرای تاریخی در قصه رخ داده است. «سرزمین مادری» با صحنههایی از حمله متفقین (نظامیان انگلیسی) به یک روستا در ناحیهای از فلات مرکزی ایران آغاز میشود. حملهای که آرامش روستاییان را بر هم میزند و صدها کشته و مجروح بر جا میگذارد. مردم این روستا آدمهای سیاسی نیستند. آنها حتی نمیدانند که سالهاست حکومت قاجار منقرض شده و رضاشاه جای احمدشاه را گرفته است.
سریال چندان بر روی جزییات این حمله متمرکز نمیشود. صرفا نشان میدهد که ارتش ایران با سلاحهای سنتیاش توان مقابله در برابر حملات هوایی دشمن را ندارد. در چند سکانس دیگر اشغال شهرها توسط نیروهای شوروی و قحطی ناشی از ورود این مهمانان ناخوانده را نشان میدهد.
اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در سال در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ با حمله شوروی و نیروهای بریتانیایی به کشورمان آغاز شد. سریال خاتون ساخته تینا پاکروان جزییات این حمله و رفتار ظالمانه اشغال گران با مردم ایران را با جزییات به تصویر کشیده است. اما در سریال سرزمین مادری این اتفاق مقدمه انتقال رهی، قهرمان داستان (با بازی علی شادمان) به تهران است. در واقع کارگردان قصد نداشته بر روی ابعاد مختلف این ماجرا توقف کند.
در کنار سریال خاتون سریال در چشم باد و مستند روزگار رضاخانی نیز به صورت گذرا خاطرات تلخ اشغال ایران توسط متفقین را ورق زدهاند.
رهی شاهد عینی تاریخ است
اتقاق دیگری که در سریال «سرزمین مادری» مرور میشود ترور محمد رضا شاه در هشتمین سال سلطنتش است. پهلوی دوم در ساعت ۱۵ روز ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در مقابل دانشکده حقوق دانشگاه تهران ترور میشود. مخاطبان سریال از طریق صدای گوینده رادیو در جریان این ترور قرار میگیرند. البته شخصیت ناصر فخرآرایی، ضارب شاه را در یکی از سکانسها میبینیم. او سراغ یکی از اعضای حزب توده میرود تا از او اسلحه بگیرد؛ ولی دست خالی برمیگردد.
تبعات این ترور دامن شخصیتهای سریال را میگیرد. رژیم پهلوی به بهانه این ترور فعالان سیاسی از جمله اعضای حزب توده را تحت فشار قرار داد و ضمن منحل کردن این حزب، رهبران آن را دستگیر و زندانی کرد. اعلام حکومت نظامی یکی دیگر از تبعات ترور شاه بود که این اتفاق را هم در سریال میبینیم.
کمال تبریزی در سریال سرزمین مادری وارد خانه یکی از اعضای حزب توده شده و سرگذشت این حزب را از زاویه دید پسر ساکن در آن خانه روایت کرده است. رهی در این سریال شاهد عینی تاریخی است و مثل یک ناظر بیطرف آنچه را دیده برای مخاطب تعریف میکند.
داستان سریال در زمانی اتفاق میافتد که حزب توده در ایران مشغول عضوگیری است و حتی مجوز راهپیمایی در خیابانهای شهر را هم دریافت میکند.
در ابتدای سریال قبل از تیتراژ این متن به چشم میخورد: «شخصیتهای اصلی این مجموعه غیرواقعی و روایتگر وقایع سیاسی، اجتماعی تاریخ معاصر هستند. بر همین اساس صرف نظر از اسامی رجال سیاسی، هرگونه تشابه نام و نام خانوادگی سایر شخصیتهای مجموعه کاملا تصادفی است.»
از ضارب شاه تا معلم تودهای
ناصر فخرآرایی، ضارب شاه با نام واقعی خودش در سریال حضور دارد. ولی جواد اردکانی، معلم تودهای ساخته و پرداخته ذهن نویسنده سریال است. این سریال اشاره گذرایی به کمونیست بودن تودهایها و ارتباطشان با کشور شوروی دارد.
درباره عاملان و آمران ترور فرضیههای مختلفی مطرح شده است. رژیم پهلوی ترور شاه را نتیجه توطئه و دسیسه حزب توده و حامیان آیتالله کاشانی میدانست. آن زمان فرضیهای وجود داشت که علی رزمآرا رئیس ستاد ارتش طراح اصلی ترور است. فرضیهای دیگر این بود که این ترور را خود رژیم طراحی کرده تا پس از آن دست شاه برای سرکوب بیشتر باز شود. سریال سرزمین مادری به این فرضیات نمیپردازد و بدون بررسی چرایی و چگونگی واقعه تاثیرات اجتماعی آن را بر مردم و خانوادهها نشان میدهد.
با دقت بر روی دیالوگهای سریال میتوان دیگر اتفاقات تاریخی دوران پهلوی را نیز ردیابی کرد. مثلا در یکی از سکانسها مامور امنیتی به زن محجبه میگوید: «می خوای واسه چیزی که روی سرته کتک بخوری؟» که این دیالوگ اشاره به قانون کشف حجاب در زمان رضاشاه دارد.
کمال تبریزی در سریال «سرزمین مادری» از شخصیتها و اتفاقات سیاسی دوران پهلوی چند قدم فاصله گرفته و موفق شده تاثیرات و تبعات سیاست بر زندگی اجتماعی مردم ایران را در قالبی ملموس و باورپذیر به تصویر بکشد.
احسان رحیمزاده | روزنامهنگار