سنجرخان وزیری نرانی ملقب به سردار اکرم، فرزند حاجیوسف مالک بود. یک خانزاده که هیچچیزش به خان و خانزادهها شباهت نداشت و برخلاف دیگران، طرف رعیت ایستاد. سنجرخان در زمان هجوم روس و انگلیس ایستادگی کرد تا مردم کمتر طعم قحطی را بچشند. در تولید این مجموعه از منابع شفاهی و مکتوب بسیاری استفاده شده است.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، از جمله کتاب «حماسه سنجرخان» نوشته عباس کمندی. مجموعه سنجرخان به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی حسین جلالی که پیش از کرونا تصویربرداری خود را آغاز کرده بود، کارهای نهایی پساتولید را هم پشتسر گذاشت و راهی آنتن شبکه یک سیما شد. مرحوم ضیاءالدین دری کار نویسندگی این مجموعه را بهعهده داشت که بعد از درگذشت او، بخشهای باقیمانده از نگارش سریال هم نهایی شد. مجموعه سنجرخان قرار است روایتی از یک قهرمان کُرد باشد و دلاوریهای او را به تصویر بکشد.
حسین جلالی، تهیهکننده سنجرخان درخصوص پرداختن به قهرمانان کرد در قاب تلویزیون با اشاره به سریال سوران به جامجم میگوید: سوران و سنجرخان دو کار متفاوت هستند. سوران یک کار معاصر بود و سنجرخان یک کار تاریخی است. سنجرخان کاری در سطح قهرمانان ملی است. به نظرم گوشهگوشه خاک ایران، پر از قهرمانانی از اقوام مختلف است. از جنوب که دلیران تنگستان و رئیسعلی دلواری و شمال که میرزاکوچکخان است یا قهرمانانی مثل ستارخان و باقرخان. در کردستان هم به قهرمانی مثل سنجرخان میرسیم. همه اینها قهرمانان ملی هستند. کردستان پر از این قهرمانان است که هرچقدر به آن پرداخته شود باز هم کم است.
سنجرخان سمت مردم ایستاده بود
جلالی درپاسخ به این پرسش که چرا سراغ سنجرخان و این قهرمان کرد رفته، عنوان میکند: این قهرمان با میرزاکوچکخان همعصر بود. در عین حال به میرزاکوچکخان پرداخته شده بود و همه او را میشناختند. سنجرخان قبل از میرزاکوچکخان با روسها جنگید و آنها را به سمت شمال راند. با این حال به او پرداخته نشده و ناشناس بود. به این خاطر سراغ سنجرخان رفتیم که پروسه آن زمان تکمیل شود. خط کلی قصه هم مربوط به خانزادهای به نام سنجرخان است که خلقوخوی خانی ندارد و به سمت مردم و رعیت میرود. آن زمان مالکان و خانها جور دیگری با رعیت رفتار میکردند، ولی سنجرخان با این گروه مهربان بود و طرف مردم را میگرفت تا جلوی ظلم آن زمان بایستد و احقاق حق کند.
جلالی همچنین درباره پرداختن به یک برهه تاریخی و پژوهش درباره آن هم تصریح میکند: وجود منابع درباره شخصیتها، در بسیاری مواقع اتفاق خوبی است، چون میتوان به آن رجوع کرد و فیلمنامه را نوشت. اما سنجرخان بنا بهدلایل تاریخی، منابع زیادی نداشت، البته از یک بعد باید گفت خوشبختانه اینطور بود چون دست ما را بازمیگذاشت. ما درعین حال، ارتباط تنگاتنگی باخاندان سنجرخان داشتیم و آنها درجریان تولید بودند و دوسه مورد هم بازی کردند. مثلا مادر سنجرخان را از نوادگان سنجر انتخاب کردیم. فیلمنامه اصلی را مرحوم ضیاءالدین دری نوشت که به تولید نرسید و اواخر قسمت۲۶ بود که از دنیا رفتند و ما آن را تمام کردیم. این تهیهکننده درباره تجربه کار با محمدحسین لطیفی در قامت کارگردان میگوید: بهنظرم آقای لطیفی، کارگردان کاربلد و صبوری است و تعامل خوبی هم با گروه تهیه و تولید داشت.
۱۰۰ لوکیشن در کردستان داشتیم
جلالی درباره لوکیشنهای این سریال، عنوان میکند: ما ۱۲ماه فیلمبرداری داشتیم که ۱۰ماه سنندج و دو ماه شهرک دفاعمقدس بودیم. کردستان هم لوکیشنهای زیادی داشتیم که به بیشتر از ۱۰۰مورد میرسید. مثلا عمارت خسروآباد رابه عنوان دارالحکومه انتخاب کردیم، عمارت آصف به عنوان خانه خود آصف ودوسه عمارت رامثل عمارت پیرمراد بازسازی کردیم. بازار قدیمی سنندج را خودمان در یک بیابان ساختیم. در شهرک دفاعمقدس هم برخی لوکیشنها را ساختیم یا تغییر دادیم. در مجموع سال ۹۸ پیشتولید و ۹۹ تا ۱۴۰۰تولید سنجرخان بود.
وی درخصوص ظرفیت پرداختن به قهرمانان کرد بیان میکند: این پتانسیل اقوام مختلف است که اگر ما نشان ندهیم، دیگران باب میل خودشان آن را بیان میکنند. وقتی این ظرفیت را داریم چرا پرورش ندهیم و آن را معرفی نکنیم؟ وقتی این قهرمانان را نشان میدهیم جوان امروز از آن الگوبرداری میکند و روحیات، اخلاق و منشی که آن قهرمان داشته، روی منش جوان امروز تأثیرگذار خواهد بود به شرط اینکه پشت سر هم از این قهرمانان در اقوام مختلف معرفی کنیم. کردستان پر از قهرمان، افسانه و داستان است. قهرمانانی که میتوانند تا ۳۰-۲۰ سال خوراک محتواهای مختلف باشد. بهنظرم تا الان کم کار شده بود. اتفاق خوبی که این سالها افتاد، سریال «نون خ» بود. یک زمانی تصور میشد که کردستان دور از دیگران و تافته جدا بافته است که با این آثار میتوان اتحاد اقوام را بیشتر برقرار کرد و نشان داد اقوام همه به صورت یکسان از رسانه تلویزیون سهم دارند. یک فیلم یک پازل است که از قطعات مختلف تشکیل شده. موسیقی، لباس، فرهنگ و رسوم مطرح شده در آن همه بخشهای مختلفی است که متأثر از فرهنگ آن منطقه است. ما همه اینها را در سریال آوردیم و تلاش کردیم فرهنگ، معماری و سبک زندگی کردی آن زمان را نشان دهیم.جلالی ادامه میدهد: سنجرخان ۲۴ قسمت خواهد بود که یکی دو قسمت هم پشت صحنه دارد.
لزوم نمایش زندگی قهرمانهای ملی
فرشید گویلی را پیش از این با بازی در برخی نمایشهای روی صحنه و فیلمهای کوتاه میشناختیم که حالا قرار است در قد و قامت یک قهرمان، روی آنتن تلویزیون قرار گیرد. گویلی به واسطه تجربهای که در کار تئاتر دارد، با چالشهای این حوزه آشناست و خوب میداند چطور باید به شکلی ظریف به زندگی یک قهرمان بپردازد. گویلی در مجموعه سنجرخان، در نقش شخصیت اصلی است تا روایتگر دلاوریهای سنجرخان باشد.
این بازیگر در خصوص تحقیقاتی که درباره این قهرمان تاریخی قبل از بازی در سریال داشته، به جامجم میگوید: قبل از آغاز پروژه سنجرخان و دعوت از من برای ایفای نقش این قهرمان ملی، اطلاعاتی جزئی از او داشتم. به جهت اینکه مستندات آرشیو شده و قابل توجه در حد و اندازه این شخصیت در کتابخانهها یا گزارشهای مرتبط در سایتهای خبری وجود نداشت یا دست کم، محدود بود، من خودم به واسطه کردزبان بودن، نامونشان و نقل دلاوریهای سنجرخان را به عنوان یک قهرمان و شخصیتی که در دفاع از خاک و کیان خود حماسه آفریده، بارها از بزرگان شنیده بودم. البته این به معنای آن نبود که دنبال موضوع را بگیرم و پیگیر مطالعات دقیقتری درباره این کاراکتر باشم اما وقتی نقش سنجرخان به من پیشنهاد شد، داستان فرق میکرد و این بار احساس مسئولیت بیشتری در درون من شکل گرفت، چراکه شخصیت تاریخی بود و قاعدتا براساس مستنداتی ساخته و پرداخته شده بود که من به ضرورت میبایست از جزئیات آن آگاه میشدم! باید اطلاعاتم را دقیقتر میکردم. به همین خاطر ضمن اینکه درپی جمعآوری منابع موجود و مطالعه آنها (که شامل چندین کتاب و گزارش بود) برآمدم، درعین حال با نوادگان سنجرخان نشستها و صحبتهایی داشتم و در مجموع زمینهای فراهم شد تا شناخت من از شخصیت او کاملتر شده و به کاراکتر این قهرمان، بیشتر نزدیک شوم.
وی ادامه میدهد: گپ و گفت من با نوادگان سنجرخان، وقتی میدیدم با عشق و ارادت تمام از او میگویند، یا زمانی که پای صحبتهای پیری فرزانه (خارج از آن خاندان) به نام «حاج موسی آقایی» که پدر یکی از دوستان من هستند، نشسته و به چشمان پر اشک ایشان در حین روایت زندگی پر افتخار و مرگ تلخ سنجرخان مینشستم، بسیار مؤثر بود و به من کمک کرد تا بهتر و بهتر بتوانم با شخصیت ویژه این قهرمان ارتباط برقرار کنم. در این میان نامی هم از امیر وزیری میبرم که یکی از نوادگان سنجرخان است و او هم ارادتی خاص به جد خود داشت، کتابی هم در معرفی ابعاد مختلف شخصیتی و منش این قهرمان در دست چاپ داشت و کارهای تحقیقی دیگری هم در این ارتباط انجام داده بود که با مهربانی تمام این منابع را در اختیار من قرار داد. البته من در کل به دنبال این بودم که بیشتر از اطلاعات درج شده در این منابع، درباره سنجرخان بدانم، بنابراین به دنبال گفتوگو با تمام کسانی بودم که به نوعی با این مرد بزرگ پیوند خونی داشته یا از دور و نزدیک ازایشان نکتههایی شنیدهاند و ممکن بود بتواند برای من راهگشا باشد.
گویلی میگوید: از طرفی رشته تحصیلی من بازیگری است و این حرفه را آکادمیک آموختهام، شناختی که درباره چگونگی درک و دریافت، و نیز پرورش و آفرینش نقش داشتم به کمک من آمد و زمینه را برایم هموار کرد. بهخصوص اینکه شخصیت موردبحث یک قهرمان ملی بود که باید در کنار استناد به منابع، خلاقیت خودم را به عنوان یک بازیگر وارد میکردم. درواقع یک بخش، مستند بودن کاراکتر که مطالعه منابع و تحقیقات میدانی را طلب میکرد و بخش دیگر، خلاقیت من به عنوان بازیگر بود که باید سنجرخان را باورپذیر بازی میکردم. ماحصل این دو بخش، به جایی ختم شد که کاراکتر از آن جان گرفت و بیرون میآمد. نکته دیگر اینکه من به مسأله اصالت نقش و اصالت بازیگر آگاه بودم و میدانستم که در این پروژه باید سراغ اصالت نقش بروم و البته در عین حال دنیای خودم را هم به عنوان یک بازیگر داشتم و در خلق شخصیت دخالت دادم.
وی در خصوص استفاده از سالها تجربهاش در تئاتر برای بهتر بازی کردن در نقش سنجرخان عنوان میکند: قطعا فعالیت تئاتر، خیلی به کمک من آمد. من سالهای زیادی کار تئاتر کردم و البته در این مدیوم، وقتی نقشی به بازیگر محول میشود، به سبب اینکه زمان تمرین طولانی است، او فرصت بیشتری جهت کار روی نقش و رسیدن به لایههای مختلف شخصیت در اختیار دارد؛ هم درحوزه جسمانی و هم در ابعاد درونی. بهطور قطع چنین مجالی در تلویزیون و سینما وجود ندارد اما یک شیوه یا تکنیک خاص بازیگری که در طول سالها فعالیت تئاتری و بهویژه در جریان تحصیل در دانشگاه آن را بهتر آموخته بودم، بیش از همه به من کمک کرد و آن توانایی حضور در لحظه بود. با توجه به زمان محدود و سنگینی کار، تلاشم این بود تا در لحظه بتوانم آن چیزی که مربوط به نقش بود را دریافت کنم و به اجرا برسانم. با این حساسیت که نقش درنهایت باید یکدست از آب درمیآمد.
توجه به زمینههای قهرمانسازی
این بازیگر درباره لزوم پرداختن به قهرمانان ملی هم اینطور بیان میکند: پرداختن به شخصیت قهرمانان ملی، ضرورتی انکارناپذیر است که در تمام دنیا به آن توجه میشود. وقتی یک قهرمان کاری انجام داده که یک نگاه ملی را شکل میدهد و به خود معطوف میکند ــ حرکتی که همه میپسندند و به آن احترام میگذارند ــ طبیعتا به این احساس هم منجر میشود که او را دوست داشته باشند. یعنی در هر حال برای کسانی که نام و آوازهاش را شنیدهاند محبوب است، چه به تصویر کشیده شود چه نه! اما زمانی که از قاب گسترده تلویزیون چنین قهرمانی را نشان میدهیم، درواقع زمینهای فراهم کردهایم که افراد بیشتری او را بشناسند. نه اینکه او را فقط بشناسند، بلکه با روحیات او، خلقیاتش و شرایطی که در آن زندگی میکرده و در نهایت با آنچه زمینهساز تبدیل او به یک قهرمان بوده آشنا شوند. این مسأله روی همه ما تأثیر میگذارد تا آنجا که ممکن است هریک آرزو کنیم کاش جای او میبودیم و تا این اندازه محبوب! و از طرفی پردلی و همت این قهرمانان و عرقی که به خاک و سرزمین داشتهاند میتواند چنین ویژگیهایی را در مخاطبان نیز بیدار کند. از این منظر است که با تأکید میگویم پرداختن به چنین اشخاص شایسته و منحصربهفردی ضرورت دارد. درواقع مثل یک میراث ملی و فرهنگی است. هیچکدام از ما دوست نداریم چنین میراثی گمنام باقی بماند، بلکه میخواهیم ضمن حفظ و پاسداشت، به آن افتخار هم بکنیم. همانطور که به قهرمانان شاهنامه افتخار میکنیم و از آنها درس میگیریم.
گویلی درباره فراهمبودن شرایط برای نمایش شخصیتهای قهرمان کردستان عنوان میکند: به نظرم این بستر بیش از پیش باید فراهم شود. نهتنها برای قهرمانان ملی کرد، بلکه برای تمام اقوام ایرانی، تا بیشتر قهرمانان را بشناسیم. خود سریال سنجرخان جدای از معرفی این کاراکتر، بستری است که میتواند مردم را با فرهنگ کردستان آشنا کند و حقیقتا نمایشگاهی ارزشمند از فرهنگ غنی کردی است، چراکه در این اثر جدای از اینکه به جنگها و حماسهآفرینیهای سنجرخان اشاره کرده، به شخصیت خود او، طبع بلند، انسانیت و مهربانیاش نسبت به رعیت و زندگی آنها هم پرداخته است.
سنجرخان کسی بود که با خاندان خودش در افتاد تا شاید اندکی از رنج مردم بکاهد. خانواده خودش از او انتظار داشتند مثل یک خان زندگی کند و رعیت بینوا را به حال خود بگذارد اما او نمیتوانست چنین باشد، تا آنجا که در دوران قحطی، قفل انبار آذوقه حاکم وقت و دیگر خوانین را درهم میشکند و هرچه را که آنها احتکار کردهاند میان مردم تقسیم میکند، بیآنکه به منفور شدن بیش از پیش خود در چشم و دل آنها کمترین اهمیتی بدهد. در دورانی هم که بیگانگان متجاوز روس و انگلیس وارد منطقه میشوند، باز هم در حفظ شرافت مردم و پاسداری از خاک و سرزمین وارد مبارزه میشود و دلیرانه و با شجاعت تمام با همراهی همان مردمیکه بزرگمنشی او را میشناسند و جان بر کف در رکابش قرار میگیرند، اشغالگران را بیرون میراند. در نهایت باید بگویم سریال سنجرخان جدا از بخش حماسی، به واسطه پرداختن به زندگی خود این قهرمان به عنوان یک انسان شریف، قصهای جذاب دارد و در عین حال، مجموعه کاملی از آداب و رسوم منطقه کردنشین است که فکر میکنم برای مخاطب بسیار مقبول خواهد بود.
بازیگری در کنار نظارت کیفی
یکی ازنکاتی که در مورد سریال سنجرخان وجود دارد و آن را به لحاظ کیفی ارتقا داده، حضور مشاوری مثل قطبالدین صادقی است. او کارنامه بلندبالایی در حوزه کارگردانی، نویسندگی و بازیگری دارد و در سنجرخان علاوه بر بازی در نقش سردار رشید، به عنوان ناظر کیفی قصه هم حضور دارد. او پیش از این درباره سریال سنجرخان به جامجم گفته بود: سردار رشید آخرین سردار بزرگ از دودمان اردلان است که دو بار حتی قبل از سنجرخان، روسها را شکست داد و یک سال هم در کردستان حاکم بود. در ادامه او را فریب میدهند و شریفالدوله به دنبال ترفند دولت مرکزی که میخواست همه مقتدران مناطق مختلف ایران را دستگیر و قتلعام کند، او را هم فریب دادند و گفتند که تو قرار است بعد از من حاکم کردستان شوی. بعد هم کلی برای او مراسم برگزار میکنند و خلعت و شمشیر میدهند تا فردا صبح زود که او را بیهوش شده در رختخوابش دستگیر میکنند و به تهران میفرستند. ما تا اینجای کار را میبینیم، برای اینکه یک سال بعد او از زندان فرار میکند و باز هم مبارزه را شروع میکند. آخرینبار هم که او را میگیرند، خودش با پای خودش به تهران میرود و بعد تا سال۱۳۴۲ تحتالحفظ آزاد میشود.
او آدم بسیار بزرگی است که نقشههای دور و درازی دارد و دارای تشخص نژادی و شخصیتی است. بسیاری از دیالوگهای این شخصیت را خودم نوشتم چون سناریویی که هم آقای زندهیاد دری و هم شخصی که بعد از ایشان آمدند و نوشتند، بهشکلی بود که نشان میداد جزئیات شخصیتی و تاریخی او را به اندازه من نمیشناسند چرا که شخصیت مبارز و انسانی او خیلی جالب و گسترده بود. البته همه این تغییرات و مواردی که قرار بود به کار اضافه شود را اول برای آقای لطیفی میخواندم و اگر ایشان موافقت میکرد، آن را به کار اضافه میکردم.
وی گفته بود: من در خیلی از بخشهای سناریو، اعمال نفوذ و چون اشتباه تاریخی داشت آنها را تصحیح کردم. همچنین از آنجا که آقای لطیفی هم در جریان اطلاعاتی که در این فضا داشتم، بود، هر پیشنهادی را که داشتم میپذیرفت. من حتی بازیگر عوض کردم و در همه بخشها حواسم به این بود که اشتباهی رخ ندهد، ماجرایی برعکس یا با خطا تعریف نشود، جایی ناخواسته به کردها و اعتقاداتشان توهینی نشود و موارد دیگری که جزو کار ناظر کیفی است. در واقع من ناظر مسئولیت روایت صحیح این ماجرا بودم و اگر اشتباهی رخ میداد، همان موقع میخواندم و جلویش را میگرفتم، از دکور و صحنه گرفته تا لباس. در حین این کار هم مثلا بارها لباس بازیگران را تغییر دادم، چون اطلاعات کافی درباره آن شخصیت و بخشهایی از کار وجود نداشت. اصلا به همین دلیل با حکم تلویزیون و به تقاضای استاندار کرمانشاه قرار شد سر این کار بهعنوان ناظر کیفی حضور داشته باشم تا موضوعات دکور، شخصیتسازی، صداقت در روایت، حفظ حرمتها، آیینها، مراسم و... بهدرستی اتفاق بیفتد.
یک بازیگر کُرد ایفاگر نقش سنجرخان
معمولا وقتی قرار است چهره یک قهرمان شناختهنشده روی آنتن برود، از چهرههای کمتر شناخته شده استفاده میشود. فرشاد گویلی از بازیگران کرد است که پیشتر در چند سریال استانی حضور داشته و اینجا نقش اصلی قصه یعنی سنجرخان را بازی میکند. او خودش در رابطه با ایفای این نقش به جامجم گفته: من هیچوقت آدمی خنثی نبودم یعنی نمیتوانم مدام منتظر بمانم تا بگویند چهکار کنم و واکنشها را در موقعیتهای مختلف چطور انجام دهم. در واقع از زمانی که در حوزه تئاتر کار میکردم و فعالیتهایی که بعد از آن هم داشتم، همیشه سعیام این بوده که با نقشم در تعامل باشم و دست خالی سر صحنه نروم. به همین دلیل ایدههایی را با خودم میبرم و گاهی با صحبتهایی که میکنیم، متوجه میشوم برخی از آنها ممکن است قابلیت اجرایی نداشته باشند. من این عادت را دارم و در راستای آن مدام با آقای لطیفی در تعامل هستم و درباره بازی خودم و شخصیتهای مقابلم با ایشان صحبت میکنم. او هم اگر حس کند که میتواند برای ایده مطرح شده از طرف من بازیگر، مسیر مناسبی را در اجرا پیدا کند، آن را میپذیرد و با هوشمندی مدیریتش میکند. همه اینها باعث شد تا از لحظهلحظه این کار و تعامل لذت ببرم.
خلیل در مقابل سنجرخان
پیام دهکردی در سریال سنجرخان، نقش خلیل، برادر ناتنی سنجر را بازی میکند. او مقابل این برادر میایستد و به هر روشی تلاش میکند حذفش کند. خلیل در واقع پیشبرنده داستان است و با دسیسههای آصف دیوان و شریفالدوله، اقدام به کشتن سنجرخان میکند. نقشی کاملا منفی دارد که جزو افرادی است که مقابل سنجرخان میایستد. با توجه به ویژگیهای شخصیتی که پیام دهکردی در نقشهای مختلف داشته، به نظر میرسد در این نقش هم موفق عمل کند و مخاطبان بسیاری را به سمت خود بکشاند. دهکردی در سریالهایی مثل هوش سیاه، گاندو، افرا و مدار صفر درجه نقشآفرینی کرده و توانسته کاراکترهای مختلف را به درستی ایفا کند و یک نقش متفاوت را به نمایش بگذارد. والی سنندج، علی اوسیوند از دیگر بازیگران سنجرخان است که نقش آصف دیوان را بازی میکند. او پیشکار والی سنندج است و به لحاظ شخصیتی، فردی نان به نرخ روزخور است که درگیر دسیسههایی برای کشتن سنجرخان میشود. آصف هم مثل برخی افرادی که مقابل سنجرخان میایستد، شیطنتها و سوءاستفادههای خاص خود را دارد و تلاش میکند سنجر را حذف کند. آصف در عین حال از قحطی آن زمان استفاده کرده وانبارخود را پرمیکند تا گرانفروشی کند. درست همینجاست که سنجر مقابل او قرار میگیرد و انبار را به نفع مردم خالی میکند. شاید بتوان گفت از همینجا هم آتش اختلاف میان سنجر و آصف شعلهور شده و نقشه قتل او کشیده میشود. در واقع تمام تلاش آصف بر بدنام کردن سنجر است.
این بار هم خان
محمود پاکنیت که تاکنون نقش خانهای مختلفی را ایفا کرده، در سریال سنجرخان هم نقش حاکم سنندج را ایفا میکند که توسط حکومت قاجار منصوب شده است. او حاکمی ظالم و بیرحم است که گاهی با عنوان شریفقصاب از او یاد میکردند. شمشیرش را از رو میبندد و مقابل مردم میایستد. این حاکم مقابل مردم و سنجرخان میایستد. او پیش از این در مجموعههایی مثل گیلدخت، پس از باران و آتش و باد، نقش خان را بازی کرده بود. او با وجود تکرار نقش خان، هر بار تلاش کرده از زاویه تازهای به نقشهای اینچنینی بپردازد. البته کاراکترهای دیگر مثل بازی در نقش یعقوب پیامبر در سریال یوسف را هم باید از جمله کارهای شاخص این بازیگر توانمند دانست.
روحانی سنی
جلیل فرجاد از بازیگران توانمند تلویزیون است که در سریال سنجرخان نقش شریعتمدار، یکی از روحانیون سنی منطقه را ایفا میکند. فرجاد پیش از این در مجموعههایی مثل روزهای ابدی، برادرجان، بیهمگان، ملکوت و عملیات ۱۲۵ به نقشآفرینی پرداخته بود. او تاکنون در فیلم و سریالهای مختلفی بازی کرده که در حوزه تاریخ، بیشتر میتوان نام او را در کارهای تاریخ معاصر دید.
رضاخان با بازی نعیمی
حمیدرضا نعیمی را بیشتر به کارگردانی و بازی درتئاتر میشناسند که درسالهای اخیر با نقشآفرینی در مجموعههای تلویزیونی، نامش را به میان هنرمندان این حوزه هم کشاند. او در مجموعه سنجرخان نقش رضاخان را ایفا میکند که با توجه به جدیتی که در نقشهایش دارد، به نظر میرسد یک نقش خاص و متفاوت را به نمایش بگذارد.
سپیده اشرفی - گروه رسانه