امروز جمعه  ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
تهیه کننده مجموعه مستندبومگرد:
تهیه کننده مجموعه مستندبومگرد:

به گردشگری مسئولانه فکر کردیم

مشاهده ۳۳۶
۱۳۹۹/۰۵/۲۸- ۱۰:۵۷
تعداد بازدید:336

تهیه کننده مجموعه مستند «بومگرد» گفت: در این مستند تلاش کردیم تا گردشگری مسئولانه را به کسانی که به دل طبیعت سفر می‌کنند، آموزش بدهیم و همچنین به روستاییان یادآوری کنیم که چه پتانسیل بالایی برای کسب درآمد و اشتغالزایی دارند.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، به نقل از خبرگزاری فارس  چندی پیش مجموعه مستند «بومگرد» با موضوع گردشگری مسئولانه روی آنتن شبکه مستند رفت که با بازتاب های متفاوتی از سوی مخاطبان مواجه شد. فصل اول این اثر با سفر به شمال کشور، علاوه بر تصویری از جذابیت های بکر و دست نخورده طبیعت، راه کارهایی هم برای کسب درآمد به مخاطب نشان داد. شاید همین دلیل هم بود که مخاطبان، بیننده این مسابقه جذاب و مفرح  شدند.

به همین بهانه با تورج کلانتری تهیه کننده و حجت الاسلام امیر منیری گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید:

** درباره ایده این کار توضیح بفرمایید؟

کلانتری: زمانی که با امیر منیری صحبت می‌کردیم بحث محیط زیست و فرهنگ روستایی دغدغه مان بود و فکر کردیم شاید بشود کاری در این زمینه در حوزه مستند انجام داد و در صحبت هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که این ایده قابلیت تبدیل شدن به مستند مسابقه دارد. نگاه ما به گردشگری هم بود و طی آن می خواستیم در قالب مستند به فرهنگ روستایی هم بپردازیم. بعد از آن به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم این برای مردم عامه هم جذاب باشد و اگر حالت مسابقه بگیرد و ما با چند خانواده در  قسمت های مختلفی همراه باشیم و شخصیت پردازی شود و این افراد خودشان از فضای شهری جدا شده و به فضای روستا بیایند می تواند ایده جذابی برای یک مستند مسابقه باشد. ایده کلی از اینجا شکل گرفت و در مرحله‌های بعد تکمیل شد.

البته تا زمانی که خانواده‌ها بیایند حدود پنج بار ایده کلی مان را تغییر دادیم. اول بحث این بود که بوم گردی‌ها با هم رقابت کنند و به شهرهای مختلف رفته و پذیرایی شوند بعد از آن دیدیم که این بخش نمی تواند جذابیت مسابقه ای داشته باشد. بعد به این رسیدیم که اگر خانواده شهری به روستا برود و رقابت هایی روستایی بین شان باشد، می تواند هم به بحث اشتغال زایی در روستا کمک کند و هم اینکه به محیط زیست آنجا کمک کند. یعنی وقتی به عنوان یک بوم گرد وارد روستایی می‌شویم قرار است با چالش هایی که یک روستایی با آن مواجه است روبرو شویم و از همان‌ها هم لذت ببریم و برای آنها هم پایه درآمد زایی داشته باشد، علاوه بر اینکه فرهنگ را خراب نمی‌کنیم به محیط زیست هم لطمه نمی زنیم و اینکه داریم به آن فضای محیط زیست کمک کرده و محدودیت هایی که اهالی روستا برای روستایشان دارند را هم در نظر می‌گیریم.

همه اینها در کنار هم جمع شد تا به ایده اولیه رسیدیم که سه خانواده را وارد یک مستند مسابقه کنیم که چالش های روستایی را قرار است انجام دهند و از این چالش ها درآمد داشته باشند. این موضوع هم به مخاطب روستایی مان یک نگاه می دهد و به او می‌گوید که می توانم از روستای خودم درآمد داشته باشم.

** از طرفی با این کار به روستایی‌ها راه کار هم می دهید. چون در بخش اشتغال، روستایی‌ها برای اینکه در فصل هایی بیکار هستند به شهرهای بزرگ می روند.

کلانتری: بله در حالیکه روستا فضاهای بسیاری برای اشتغال زایی دارد. برای مثال چای در شمال دچار مشکل شده و خیلی از شالی کارها چای نمی چینند. اما ما آمدیم و بر اساس این نگاه که نگاه بومی‌بود گفتیم که چه نگاهی را می توانیم برای چای گسترش دهیم؟ به این فکر رسیدیم که در گذشته شمالی‌ها چطور چای درست می‌کردند؟ چایی ای دارند به نام چای دستی که در ظرف های لاک مانند درست می‌کنند و کار بسیار سختی است. اما ما بازار دیگری را برایش در نظر داشتیم و واسطه‌ها را می دیدم و به بازار بزرگی نگاه می‌کردیم و می‌گفتیم نمی صرفد به همین خاطر می آمدند و چای‌ها را چیده و به کارخانه‌ها می‌بردند اما هنوز این فکر برای شالی کارها ایجاد نشده که به جای اینکه ده هزار متر زمین چای را بچینیم و به یک کارخانه بدهیم و یک جا پول بگیریم، بیاییم و در مساحت کمتری از زمین مان سرگل های چای را چیده و خودمان به صورت دستی چای درست کنیم و این برای شالی کار سود بیشتری دارد چراکه هم می تواند چای دستی خود را بفروشد و هم چای‌های دیگرش را در کارخانه بفروشد و دو سویه سود کند. ما هم گفتیم اگر این ایده را در برنامه استفاده کنیم باعث می‌شود تا شمالی‌ها به فکر رونق دادن به چای‌هایشان بیفتند.

** آقای منیری چطور با هم آشنا شدید؟ در گذشته همکاری مشترکی داشتید؟ کم دیدیم که افراد در قامت و لباس روحانی وارد فضای هنری شوند. چطور شد که شما به این سمت آمدید و تجربه تان از کجا شروع شد؟

منیری: این نشان از ضعف حوزه است و دوست دارم یک روزی حوزه به جایی برسد که اگر یک طلبه به فضای رسانه شد آنهم در پشت دوربین نه مثل سمت خدا مقابل دوربین برایمان عادی باشد. حوزه دو شاخه اصلی دارد و یکی بحث تولید علم و دیگری فضای تبلیغی است. اما در این میان فضای رسانه است که سالها حوزه می خواهد به آن ورود کند و نمی تواند ورود کند و ضعیف ورود می‌کند. من زمانیکه طلبه بودم و به فضای رسانه آمدم شایعه‌هایی شنیده می‌شد که امیر منیری می خواهد بازیگر شود و فضای بدی ایجاد شده بود. هنوز کم و بیش این نگاه‌ها دارد اصلاح می‌شود. یک طوری بود که فکر می‌کردند هر فردی که وارد فضای رسانه شود می خواهد بازیگری کند و فکر نمی‌کنند که می‌شود در زمینه فیلم نامه نویسی و تولید محتوا هم کار کرد. اتفاقا به نظرم باید روحانی در این زمینه‌های تولید محتوا ورود کند.

**چرا از سلبریتی‌ها در کارتان بهره نبردید و به خانواده‌ها رجوع کردید؟ برخی اعتقاد دارند که حضور چهره‌ها در جذب مخاطب بیشتر جواب می دهد. خود شما هم چنین نظری را قبول دارید؟

کلانتری: در زمینه محتوا واقعا تاثیر دارد. حالا برای این کار به این هم فکر کردیم که از یک سلبریتی استفاده کنیم به عنوان مجری. بعد دیدیم که ما داریم کاری می سازیم که به مردم نشان دهیم رفتنشان به روستا می تواند به خودی خود جذابیت هایی داشته باشد و برای مخاطب لذت بخش است و نیازی به سلبریتی‌ها ندارد. در حال حاضر بسیاری از مستند مسابقه‌ها بر پایه سلبریتی‌ها است و دغدغه‌های روستایی‌ها را نشان نمی دهد و چیده شده تا با سلبریتی روبرو شویم و قرار نیست با اتفاق های یک روستا و دغدغه‌هایش به طور عمیق مواجه شویم اما گفتیم اگر یک فرد عادی را در دل روستا ببریم و به فردی که در کار خود شاخص است نزدیکش کنیم، یعنی هم دغدغه‌های فرد روستایی را به طور عمیق درک می‌کنیم و هم ارتباط واقعی تری داریم. اگر یک سلبریتی را به روستا می‌بردیم، فرد روستایی مبهوت چهره بودن او می‌شد و به دغدغه اصلی مان نمی رسیدیم و شاید روستایی در مقابل او احساس خوبی نمی‌کرد ولی زمانیکه چند نفر در قالب شرکت کننده مسابقه به روستا می روند که کاری را از او یاد بگیرند، باعث هویت بخشی به روستاییان خواهد شد.

** در حقیقت ستاره مستند مسابقه شما خود مردم هستند.

کلانتری: خود روستاییان و خود مردم ستاره‌های برنامه ما هستند.

** آقای منیری شما شروع کارتان را از کجا سر گرفتید؟ و چه شد که به این فکر افتادید در بحث تولید محتوا ورود کنید؟

منیری: روحانیون همیشه در این فضاها ورود کردند فقط نمی دانم در عرصه رسانه چطور بوده. برای مثال امام خمینی (ره) درباره فلسفه و سیاست صحبت می‌کنند و در کنارش شعر هم می‌گویند و به عنوان یک عنصر تبلیغی درست از شعر برای بیان مفاهیم عمیق دینی استفاده می‌کنند یا روحانیونی که در هنرهایی مثل خطاطی و ... ورود کردند که حوزه تا به حال به آن ورود نکرده است. در حال حاضر قرآن بارها فرموده سیرو فی الارض یا افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و می فرماید در زنبور عسل و شتر دقت نمی‌کنید. متاسفانه ظاهر دین داری به این صورت است که فقط آن را می خوانیم بدون اینکه دقت کنیم و حتی یک بار به خود نمی‌گوید که یک بار برو و بگرد و تحقیق کن درباره همه اینهایی که به تو گفتیم.

تاکید ما روی بوم گردی است و شعار بوم گردی در دنیا این است که بوم گردی، مسئولانه است و نباید به محیط زیست آسیب زد. اتفاقا فرهنگ شهری را هم نباید به آنجا ببریم چراکه فرهنگ شهری مصرف گرایی است. یکی از میزبان‌های ما در این مسابقه خانواده ای بود که زباله تولید نمی‌کرد و حتی گروه تدارکات ما که می خواستند سفره یک بار مصرف پهن کنند آنها مخالفت کردند و اگر یک شهری به روستا برود این فرهنگ روستایی را خراب می‌کند.
کلانتری: حتی افرادی که اعتقاد دینی و مذهبی هم ندارند هم در بوم گردی مسئولانه رفتار می‌کنند. حتی فردی می‌گفت که به پوشش و حجاب اعتقاد ندارم اما وقتی بوم گردی می‌کنم به پوشش آن منطقه احترام می‌گذارم و این هم همان بوم گردی مسئولانه است.

** نکته‌هایی که درباره روستایی‌ها می‌گویید خیلی جالب است چونکه روستایی‌های الان خیلی شبیه به شهری‌ها زندگی می‌کنند.

کلانتری: چون هویت شان شناخته نشده و به آنها ارزش گذاری نکردیم.

منیری: البته روستا با روستا هم فرق دارد و متاسفانه روستاهایی که نزدیک به مرکز بودند بیشتر آسیب دیدند. یعنی مازندران بیشتر از گیلان آسیب دیده است و عده ای برای مصرف گرایی به آنجا رفتند. اما نگاه بوم گردی یعنی اینکه به هتل نرو و به خانه یک روستایی و حتی به باغی برو و هم در میوه و محصول چینی کمک شان کن.

**روستاهای مورد نظرتان را چطور انتخاب کردید؟

کلانتری: فصل اول به لحاظ جذابیت های بصری برایمان مهم بود، فضای بومی مازندران دچار خدشه شده بود و به همین خاطر گیلان را در نظر گرفتیم. به خاطر صنایع دستی، جنگل، دریا، غذای رشت و ... و از طرفی هم خودمان را موظف می دانستیم تا با این مستند مسابقه کاری کنیم که گیلان شبیه به مازندران نشود. در ادامه نقاط مختلف گیلان را انتخاب کردیم و از چابکسر تا تالش رفتیم و در مدت دو ماه همه نقاطش را با حاج آقا دیدیم. روی بحث فرهنگی آنجا هم کار کردیم و میراث فرهنگی گیلان 50 جلد کتاب آماده کرده بود که آنها را مطالعه کردیم. به این نتیجه رسیدیم که شرق گیلان به فرهنگ گیلکی نزدیک تر است و به منطقه لنگرود و قاسم آباد رسیدیم و دسترسی اش به ییلاق جواهر دشت راحت تر بود و به لاهیجان و جواهر دشت می رسید و مرکز را قاسم آباد انتخاب کردیم اما مسابقه را در مکان‌های مختلف برگزار کردیم و صد و دویست کیلومتر آن طرف تر برای تصویربرداری رفتیم.

** خانواده‌هایی که قرار بود میزبان شما باشند طی چه فرایندی انتخاب شدند؟

کلانتری: بعضی‌ها را به ما معرفی کردند و برخی‌ها را نیز به صورت میدانی و طی رفت و آمدهایمان به اقامتگاه‌ها پیدا کردیم. عده ای از میزبان‌ها نیز چهره همان منطقه بودند و برای مثال در حصیربافی شهره آنجا بودند.

** مباحث مسابقه را با توجه به محیطی که بود انتخاب کردید؟

کلانتری: بله هر منطقه ای در کنار فرهنگی که مختص به خودش است، صنایع دستی مخصوص به خود را نیز دارد. برای فصل بعدی هم بنا به همان منطقه و اقلیمی‌که انتخاب می‌کنیم مباحثی را در نظر می‌گیریم.

** شما فراخوانی را نیز منتشر کرده بودید و طی آن درخواست داده بودید به چند خانواده جهت برگزاری این مستند مسابقه نیازمندید.

کلانتری: بله در فضای مجازی چنین فراخوانی دادیم و 350 خانواده برای مصاحبه آمدند که از بین آنها 3 خانواده انتخاب شدند.

** فاکتورهایی که برای این انتخاب در نظر داشتید چه بود؟

کلانتری: مقداری بحث جذابیت بود یعنی اینکه برای مردم جذابیت رسانه ای داشته باشند.

** و اینکه جلوی دوربین راحت باشند؟

کلانتری: بله درست است البته فردی که وارد مستند مسابقه می‌شود ناخودآگاه دارد نقش یک بازیگر را ایفا می‌کند و باید برای مخاطب از  نظر بصری رفتاری لحن و .... جذاب باشد در عین حال که باید خودش باشد.حتی باید طوری انتخاب شود که چالش های بین شرکت کننده‌ها طبیعی باشد. از طرفی نمی خواستیم همه خانواده‌ها یکدست باشند و می خواستیم از نظر سنی با هم فرق داشته باشند. برای مثال یکی فرزند داشته باشد و یکی تازه ازدواج کرده باشد و شاید از نظر طبقه اجتماعی می خواستیم با هم متفاوت باشند و همین‌ها در تعامل هایشان و چالش هایشان با همدیگر مسابقه را جذاب تر می‌کرد.

** تست هم از این افراد گرفتید؟

کلانتری: یک مصاحبه سی دقیقه ای از همه افرادی که برای شرکت در مسابقه آمده بودند گرفتیم و از بین 10 خانواده غربالگری کردیم.

** شرکت کنندگان چند روز با شما همراه بودند؟

کلانتری: 45 روز.

** توانستند زندگی و شغل هایشان را با شما هماهنگ کنند؟

کلانتری: بله البته به سختی. هر کدامشان کارهای شخصی و فردی داشتند اما به سختی اجازه گرفتند و در این مسابقه شرکت کردند. هر سه این خانواده‌ها به این فضا و گردشگری علاقه داشتند

** در برنامه‌های دیگر تلویزیونی هم شاهد این بودیم که به معرفی یک سری افراد می‌پردازند و برنامه شما هم به همین شکل است.

کلانتری: بله خود این افراد هم می توانند سفیرانی برای ما باشند و این خانواده‌ها می توانند بعد از برنامه ما به عنوان سفیر و گردشگر فعالیت کنند و شاید برایشان منفعت اقتصادی داشته باشد.

منیری: نکته ای که هست این است که در رئالیتی شوهای گردشگری در مدل های خارجی گشتیم تا ببینیم مسائل بومی‌برایشان ارزش حساب می‌شود یا نه. غالبا رئالیتی شوهای گردشگری سلبریتی دارند که ما به آن سمت نرفتیم و موضوع بعدی این است که بازی ندارد و تبدیل به مسابقه نشده است. الان در تلویزیون برنامه‌هایی داریم که به سمت رئالیتی شو رفته اما هیچ کدامشان بازی و مسابقه ندارد. امتیاز بوم گرد این است که به مسابقه تبدیل شده است چونکه قالب رئالیتی شو سرگرمی است و مخاطب قرار است آن را ببیند تا سرگرم شود و معتقد بودیم اگر تبدیل به مسابقه شود ارزشش بیشتر می‌شود و ما سعی کردیم همه اتفاق ها را به سمتی ببریم که این برنامه تبدیل به مسابقه شود.

حتی آیتم هایی که برای مرحله‌های مختلف انتخاب کردیم این بود که به مسابقه تبدیل شود و اینکه با یک ارزش گذاری برنده انتخاب شود. برای مثال در مورد چای که توضیح دادم بیاییم و مسابقه بگذاریم که هر فردی بیشتر فروش کند برنده می‌شود.

بارها در تلویزیون دیده بودیم که شیر دوشیدن از گاو کار سختی است اما آنچه در بوم گرد دیدیم این بود که همه اینها را در کنار هم قرار دادیم و گفتیم که این باید به محصول نهایی تبدیل شود و هر خانواده ای باید بتواند بهتر از دیگر خانواده‌ها این محصول را عرضه کند. برای مثال یک خانواده که دید هنری تری به نسبت باقی خانواده‌ها داشت، طبیعتا از باقی گروه‌ها جلوتر بود و می آمدند در بسته بندی محصولات هم ورود می‌کردند. و همه اینها مستند مسابقه بوم گرد را به اینجا رساند و معتقدیم مسابقه داشتن این برنامه آن را برای مردم جذاب کرده است. از همین الان با اینکه برای فصل بعدی فراخوانی ندادیم، اما خیلی‌ها به ما پیام دادند که برای فصل دو چطور می توانیم شرکت کنیم؟ و از این می توان متوجه شد که برنامه جذابیت داشته است.

** رقابت در این برنامه وجهه واقعی داشت و شرکت کننده‌ها تولید محصول می‌کردند و اینکه واقعا تلاش و رقابتی برای برنده شدن وجود داشت؟

منیری: بله اما مشکلاتی وجود دارد که در تصویربرداری بوجود می آید و طبیعی است مثل اینکه در تدوین می‌بینیم فردی که محصولی را تبلیغ می‌کند انگار رفته و محصول را فروخته است و گروه تولید طوری هماهنگ کرده بود که دقیقا همان محصول فروش برود. برای مثال خانواده دزفولی اگر می خواهد پنیر تولید کند دقیقا همان پنیر را تولید کند. حالا ممکن بود در تصویربرداری مان وقفه ای بیفتد و پنیر خراب شود. این چالش گروه شرکت کننده بود و گروه تصویربردار به آنها کمک می‌کردند. ما می خواستیم مسابقه واقعی باشد و شرکت کننده‌ها به طورواقعی با هم رقابت کنند و اینکه یک خانواده در نهایت برنده شده است به طور واقعی و بدون هیچ گونه دخالتی از سمت ما صورت گرفته است.

منیری: در رئالیتی شوهای گردشگری در کل دنیا تحقیق کردیم و دیدیم که غالب آنها سلبریتی دارند و بازی ندارند. امتیاز بوم گرد این است که تبدیل به مسابقه شده است. قالب رئالیتی شو برای سرگرمی است و قرار است مخاطب ببیند تا سرگرم شود و اگر تبدیل به مسابقه شود ارزش بیشتری پیدا می‌کند و ما همه اتفاق ها را به این سمت بردیم که به مسابقه تبدیل شود و با نیتی که از پیش داشتیم آیتم هایی را برای آن انتخاب کردیم و با ارزش گذاری‌هایی که داشتیم برنده‌ها را انتخاب کنیم. بارها دیدیم که شیر دوشیدن و پنیر درست کردن سخت است و اتفاقی که در بوم گرد افتاد این بود که همه اینها را کنار هم گذاشتیم و گفتیم باید تبدیل به محصول نهایی شود و هر خانواده ای بتواند محصول بهتری را عرضه کند موفق است و اینکه مسابقه بودن این کار حذابیت آن را بالاتر برده است. ما هنوز فراخوانی برای فصل بعدی ندایدم اما خیلی از افراد به ما پیام دادند که می خواهیم در فصل بعدی شما شرکت کنیم.

** نقش دوربین این میان کجا بود؟ برای مثال وقتی فردی می خواهد محصولی را بفروشد بالاخره فرد عادی که خارج از کار است می آید و از او خرید می‌کند. در آنجا شما کجا بودید که ماجرا لو نرود؟

منیری: خیلی از جاهایی که می دیدیم دوربین دارد آسیب می زند تمام فضای تصویربرداری را دور می‌کردیم یعنی مخاطبی که می خواهد بیاید و از خانواده ای چای بخرد، به خاطر دوربین نخرد و اگر جایی هم به سوژه نزدیک شدیم برای همه گروه‌ها یکسان بوده است. البته یک جاهایی نتیجه عکس داشت و در برخی منطقه‌ها وقتی دوربین و عوامل نزدیک سوژه‌ها می‌شدند هیچ کس نمی آمد خرید کند و فکر می‌کردند فیلمبرداری است و نباید جلوی دوربین بیایند. غالبا هم دوربین‌ها را در فاصله دورتری قرار می دادیم و سعی شده طوری باشد که مردم احساس عادی تر بودن داشته باشند. برخی خرید ها هم برای افرادی جالب و جذاب بود و برای فامیل هایشان که در خارج زندگی می‌کردند می خریدند.

** توجه به محیط زیست و بوم گردی داخلی این را نشان می دهد که ما از پتانسیل داخلی برای صادرات هم استفاده نمی‌کنیم.

منیری: بله در اینجا واسطه حذف می‌شود و خریدار که قصه تهیه محصول را می‌شنود، خریدنش برایش ارزشمند می‌شود.

** خیلی‌ها هم با اینکه در شهر زندگی می‌کنند دوست دارند محصولات خوراکی شان طبیعی باشد.

منیری: بله درست است. مزه بوم گرد به این است که در یک مرحله یکی از خانواده‌ها جای اضافه می آورد و می تواند به صورت خشک بفروشد اما نمی فروشد به خاطر اینکه آنقدر برایش زحمت کشیده که حاضر بود امتیازش از مسابقه کم شود اما نفروشد و برای خانواده خودش نگه دارد. یا یکسری محصولاتی که تولید کردند اما دلشان نمی آمد بفروشند و فقط برای اینکه نبازند فروختند وگرنه حاضر بودند خودشان دو سه برابر برای آن محصول پول بدهند اما نفروشند.

** فکر نمی‌کنید نشان دادن این حجم از نزدیکی، مخاطب را ترغیب کند که خودش اینها را تجربه کند و بدتر شود و محیط زیست را خراب کند؟

منیری: بوم گردی مسئولانه یعنی همین و ما این را در قسمت های مختلف نشان دادیم که مربی‌های ما حتما باید محلی باشد و در جایگاه بالایی قرار گرفته باشد برای مثال وقتی در گاوداری رفتند حرف حرف آقای گالش و وقتی به حصیربافی می روند حرف حرف خانم مربی حصیربافی است و شرکت کننده‌ها از خودشان هیچ چیزی ندارند و اگر قرار است فروش داشته باشند مثل محلی‌ها باید فروش کنند.

کلانتری: اتفاق ما می خواهیم که مخاطبانمان این را تجربه کنند. هدف ساخت مسابقه این است که اینها را تجربه کند و از این برای روستایی‌ها درآمدزایی داشته باشیم. برای مثال ما شهری‌ها عسل را خریداری می‌کنیم و از نوع تهیه آن خبر نداریم اما این فرصت ممکن است پیش بیاید برای افرادی که می خواهند تمامی این مراحل را از نزدیک ببینند یا در بحث چادرشب بافی فرد دوست دارد برود و خودش در کنار آن مربی یاد بگیرد. ما می خواهیم همه آدم ها بیایند و این طور تجربه کنند چراکه درآمدزایی برای روستا دارد. بوم گردی یعنی اینکه افراد بیایند و تجربه زیسته آدم های روستایی را داشته باشند و در کنار آن تجربه کنند و از محصولات طبیعی آنها خریداری کرده و با خود ببرند.

منیری: یک سری چیزها وجود دارد که می‌بینم واقعا با ارزش است و من وقتی ارزش آن را در مرحله تولید نبینم مطمئن نمی‌شوم.

** وقتی شرکت کننده‌ها شما را در قامت روحانی دیدند تعجب نکردند؟

منیری: شرکت کننده‌ها از تهران من را دیده بودند.

** اولین باری که با شما مواجه شدند تعجب نکردند؟

منیری: تعجب کردند و ایرادی ندارد و حق دارند تعجب کنند.

** خودشان را در مقابل شما محدود نمی‌کردند و کنترل شده رفتار نمی‌کردند؟

منیری: نه چون ما با آنها راحت هستیم، آنها هم با ما راحت هستند.

** تولید چنین مستند مسابقه‌هایی در بحث اشتغال زایی کمک می‌کند؟

کلانتری: قطعا کمک جدی می‌کند. ما یک جسله ای داشتیم دو سال پیش که می‌گفتند جهان اشتغال به این سمت می رود که کارهای مهارتی و دستی و گردشگری حجیم شده و قسمت های دیگر کوچک می‌شوند. تنها جایی که ظرفیت اشتغال دارد،‌گردشگری است که می تواند نیروی انسانی را جذب کرده و کار کند و درآمد خوبی هم داشته باشد و این ظرفیت مغفولی است که هم در بحث گردشگری بین المللی و هم گردشگری ملی مان دیده نشده است.

** در بحث آموزشی چطور؟ فکر می‌کنید مخاطب به این سمت می رود که با دیدن این مستند مسابقه حتی به فکر تولید پنیر از شیر بیفتد؟

کلانتری: من نمی‌گویم قطعا می تواند برود آن اتفاق را به همان شکلی که هست انجام دهد.

منیری: الان روستاها همه شهری شده و فردی که ما نشانش می دهیم شاید در آن روستا همان یک نفر باشد که از اجدادش نمدمالی را نگه داشته و از نسل جدید همان روستا کم آدمی‌پیدا می‌شود که خودش پنیر درست کند. حداقل اتفاقی که در بوم گرد می افتد این است که روستایی این را حفظ می‌کند و گسترش می دهد.

کلانتری: برخی از روستاییان بدون اینکه آموزش هم دیده باشند مشغول به نمدمالی شدند. اگر در هر روستایی یک نفر شغلی را بلد باشد می تواند به دیگران هم آموزش دهد و این اشتغال زایی است. ظرفیت کشاورزی در کشور ما تمام شده و در خیلی جاها نمی توانیم دامداری داشته باشیم. هدف ما این بود که با استفاده از پیوست رسانه ای مردم آگاه شده و به روستاها برای بوم گردی بروند.

منیری: خوبی این طور شغل ها این است که خانم خانه به کارهای خانه اش می رسد و در کنار آن به تربیت فرزند هم می‌پردازد.

** چرا شما به سمت محیط زیست رفتید؟

کلانتری: ما سراغ محیط زیست نرفتیم بلکه سراغ بوم گردی رفتیم.

** اما می توانستید ژانر دیگری را انتخاب کنید.

کلانتری: این موضوع از دغدغه ما می‌آید و من و امیر این دغدغه را داریم که محیط زیست توسط مردم تخریب نشود.

** چطور شد که با اوج همکاری کردید؟

کلانتری: ما از قبل با اوج کار کرده بودیم و طرح این کار را دادیم و پذیرفتند.

** کجا مجبور شدید که باید شرکت کننده‌ها را کنترل کنید؟

کلانتری: اغلب موارد این طور بود.

منیری: رئالیتی شو اسمش رویش است و نیمی از آن شو است و آن شو هم یعنی کنترل شدن و آنجا است که نقش کارگردان خودش را نشان می دهد. شاید یک جاهایی اصل اتفاق افتاده باشد اما اینسرت هایش بازسازی شود. ما به همه شرکت کننده‌ها گفته بودیم که همه اتفاق هایی که رخ می دهد را نمی سازیم بلکه اگر یک تصویر درست از آن داشته باشیم باید برای همان یک تصویر زمان بگذاریم و ضبطش کنیم. این ماجرا برای آنها سخت است اما برای کلیت جریان لازم است.  حتی همین الان هم اگر با خانواده‌هایی که در این مسابقه شرکت کردند صحبت کنید می‌گویند تجربه سخت و شیرینی بود. 

کلانتری: آنقدر جذاب بوده که روحیه برخی از این افراد را تغییر داده است و شاید برخی از آنها شناخت جدیدی نسبت به همدیگر پیدا کردند و آزمونی برای ادامه زندگی افرادی بود که در دوران عقد به سر می‌بردند.

** چقدر طول کشید تا شرکت کننده‌ها به دوربین عادت کنند؟

منیری: ما چند روز قبل از تصویربرداری یک یا دو روز با دوربین در خانه‌های این افراد بودیم و با دوربین از آنها تصویر گرفتیم و شوخی کردیم البته این تصویرها را استفاده نکردیم. برای اینکه عادت کنند که جلوی دوربین خودشان باشند.

** خانواده‌های روستایی چطور با شما تعامل کردند؟

کلانتری: روستایی‌ها ذاتا افراد مهربانی هستند و با ما خیلی همکاری کردند و هنوز هم عوامل پیششان می روند و با هم دوست شدند.

**ریتم کار چطور درآمد؟ چونکه باید طوری باشد که نه کند باشد و نه اینکه از جذابیت مسابقه کم شود.

منیری: به نظرم مهمترین مولفه اش برای اینکه ریتم کار خوب باشد، مسابقه شدنش بود. حتی در انتخاب شرکت کننده‌ها هم این را در نظر داشتیم که اغلب طیف ها را در این انتخاب ها داشته باشیم که مخاطبان اگر از هر گروه سنی بودند به راحتی بتوانند با آنها همذات پنداری کنند. همین الان برای مخاطبان جذاب است که بدانند کدام خانواده قهرمان می‌شود و هر طیف از مخاطب دوست دارد همان طیفی که با او همذات پنداری کرده برنده شود.

کلانتری: ما مستندسازی را به طور حرفه ای انجام داده بودیم و یکی از مولفه‌هایش سناریو و شخصیت پردازی بود. مستند مسابقه بوم گرد را از نظر شخصیت پردازی یک سر و گردن از سایر کارهای اینچنینی بالاتر می دانم. یک جاهایی با نریشن مشکل داشتیم و برای اینکه شخصیت ها خوب پیش می رفتند از نریشن استفاده نکردیم. از طرفی همکاری من و امیر هم به خوب شدن این کار کمک کرد چراکه ما از سه سال قبل با همدیگر همکار بودیم.

منیری: این دو نفر بودن خیلی کمک مان کرد. یک جاهایی در برخی فضاهای روستایی و کوهستانی سختی قرار می‌گرفتیم که شاید یکی نمی توانست کار کند و دیگری کمکش می‌کرد.

کلانتری: حتی سه چهار بار هم مریض شدیم و برای اولین بار در زندگیم زیر سرم رفتم. الان دیگر تصوری از کار کردن با امیر ندارم و دوست دارم با هم کار کنیم و در این سالها به اشتراک نظر خوبی با هم رسیدیم.

** از همان ابتدا قرار بود راوی در داستان شما باشد؟

کلانتری: راوی در صحنه حضور دارد انگار که یک نفر همراه اینها هست و دارد نظارت می‌کند و حالت دانای کل ای است که پشت دوربین هست اما اینجا صحبت می‌کند و تقریبا در همه مستند مسابقه‌ها هست.

** راوی را چطور انتخاب کردید؟

کلانتری: آقای صادقی در این زمینه مطرح و شناخته شده است و از آنجایی که مقداری روایت ما طنز بود دوست داشتیم راوی فردی باشد که بتواند این طنز را دربیاورد. در جست و جوی نمو جزو اولین کارهای او بود و هم بداهه گویی خوبی داشت و هم لحن مورد نظر ما را داشت.

** بازخوردها در طول پخش چطور بود؟

کلانتری: خدا را شکر با بازخورد فوق العاده ای از سوی مخاطبان مواجه بودیم.

** برنامه ریزی شما برای فصل های بعدی چیست؟

کلانتری: چند جایی را در نظر داریم اما باید برای آنها تحقیق کنیم ببینیم کدام نقطه برای قسمت های بعدی ظرفیت تولیدی دارد. احتمال دارد به سمت جنوب برویم. باید 5 ماه تحقیق داشته باشیم و بعد شروع کنیم.

امتیاز شما