ساعتی و روزی که خبر شهادت فرزند خلف امام روح الله؛ "سپهبد حاج قاسم سلیمانی* شنیده شد، نه تنها همه مردم ایران، نه تنها اهالی محور مقاومت و نه تنها مردم منطقه غرب آسیا بلکه، یک جهان دانست؛ "قاسم سلیمانی"، " که" بود، دستاوردهای نظامی وی چه بود و او و همرزمانش برای ملت‌ها - خاصه ملتهای مظلوم-چه ارمغانی عرضه کردند.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، همه درک کردند که چنین رادمردی و چنین حماسه سازی، چرا باید بدست دولت شقی و ارتش تروریست آمریکا هدف ترور ناجوانمردانه واقع شود! باید تاکید کرد؛بی شک قاسم سلیمانی خود را یک بسیجی ساده می انگاشت و فراتر از چنین توصیفی را از آن خود، نه می دید و نه می‌پسندید. ما هم او را یک بسیجی می دانیم؛ یک بسیجی چنان که باید. یک بسیجی که همه معنا و چرایی وجودی اش و و ذی و راهش و نهایتش در مکتب سیدالشهدا(ع) و واقعه کربلا شرح داده شده، تفسیر و تصویر شده است.

آن بسیجی و آن حاج قاسم، به دلیل خلوص ناب بسیجی بودنش شکوه و عظمت درخشانی یافت. زیرا به تعبیری؛ حجاب" من و نفس" را برانداخته بود و مومنانه و مجاهدانه نقش عشق می زد و ره عاشقی می‌پوئید و در مسیر منیر رهیدن از بند مادیت، وسعت پرواز می یافت. او چنان دنیا را وارهانده بود و از زخارف آن درگذشته بود که به تعبیر دقیق امامنا سیدعلی، سالها مشتاقانه در جستجوی شهادت بود. چنین فردی را جز به بسیجی بودن می توان وصفی دیگر قائل بود؟بنابراین اگر در مراسم تشییع بدن چاک چاک و منزه وی و در آیین عزاداری او، میلیون‌ها نفر در ایران و برخی نقاط فرامرزی، با سلایق و پنداشتهای گوناگون به خیابان‌ها آمدند و به تکریم ارزش‌ها پرداختند، جای شگفتی نداشت. زیرا خصلت انسانهای آسمانی، مسحور کردن نگاه‌ها و تسخیر عواطف و همراه کردن دلهاست.

با شهادت حاج قاسم، به شکلی طبیعی، یزیدیان زمانه و گوساله پرستان معاصر و نگون بختان معاند داخلی، به هلهله و پایکوبی مشغول شدند. تصور این جهال کوته نظر این بود که با ترور و حذف حاج قاسم، عرصه بر فتوح اسلامی‌بسته می‌گردد و اندیشه و آرمان و راه مقاومت سد و ضایع می‌شود. اما شادی شیطان پرستان دیری نپائید چرا که نام و نگاه و باور و راه شهید ما، در قالب مکتب نمایان شد.

مکتبی که امروز آزادی جویان و آزادی خواهان و ستم ستیزان بدان نظر می نمایند و مشق رشادت و جهاد و مقاومت می‌کنند. باید دانست که‌؛ مکتب خود رسانه است. بعبارتی دیگر‌؛ مکتب همواره مبلغ و مروج ارزش‌های خود است. زیرا انطباق تام و کامل با فطرت خداجوی و کمال طلب انسانی دارد. مانند مکتب نورانی حسینی(ع) یا مکتب والای انقلاب اسلامی و حالا مکتب شامخ حاج قاسم سلیمانی. چنین است که به رغم همه تلاش‌های معاندان داخلی و خارجی در هدم مکتب حاج قاسم، این مکتب ارجمند که از آن با عنوان ' مکتب مقاومت' یاد می‌شود، همچنان تپنده است و بعنوان رسانه، در سایه تحریم های رسانه ای دشمن، مهار نمی‌شود.

پژمان کریمی