امروز شنبه  ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
دست پر صداوسیمای کردستان در تولید آثار نمایشی با موضوع قهرمانان کرد؛
دست پر صداوسیمای کردستان در تولید آثار نمایشی با موضوع قهرمانان کرد؛

از «سنجرخان» تا «مستوره اردلان»

مشاهده ۱۳۲۸
۱۴۰۲/۰۹/۲۶- ۱۰:۴۶
تعداد بازدید:1328

در ماه جاری آیین رونمایی از سریال«سنجرخان» و آیین آغاز پیش‌تولید سریال «مستوره اردلان» در سنندج با حضور معاون امور استان‌های رسانه ملی، نماینده ولی فقیه در استان و استاندار کردستان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، درباره تولید آثار نمایشی پیرامون قهرمانان و مفاخر کرد زبان با مدیرکل صداوسیمای کرستان گفت‌وگو کرده‌ایم.

علی مرادی جزئیاتی از سریال‌های در دست نگارش و تولید این استان ارائه داد و اظهار داشت: سریال «سنجرخان وزیری» با نویسندگی زنده‌یاد ضیاءالدین دری، کارگردانی محمدحسین لطیفی، تهیه‌کنندگی حسین جلالی و با حضور هنرمندان ملی و بومی‌کردستان، در ۲۶ قسمت 45 دقیقه‌ای تولید و آماده پخش از شبکه‌های سراسری شده‌ است.

وی افزود: ایده و طرح اولیه این سریال در سال ۱۳۹۲ به وجود آمد و پس از کش و قوس‌های فراوان، آیین پیش‌ تولید آن در سال ۱۳۹۹ شروع شد و در مجموع تولید آن نزدیک به یک دهه طول کشید.

مدیرکل صداوسیمای کردستان با بیان اینکه شروع پخش سریال «سنجرخان» زمینه‌ساز کارهای بزرگ‌تری برای معرفی فرهنگ قوم بزرگ کرد و مردم کردستان می‌شود و می‌تواند در شناساندن قهرمانان کُرد به ایرانیان و جهانیان کمک شایانی کند، عنوان کرد: معاونت امور استان‌ها در زمینه هویت‌محوری و ایجاد عدالت رسانه‌ای، اولویت خود را بیان زندگی مردان و زنانی قرار داده‌ است که در حوزه اخلاق، جنگ‌آوری، شجاعت، میهن‌دوستی و مبارزه با استعمار، الگو و اسوه زمان خود بوده‌اند. بنابراین رسانه ملی فرصتی برای معرفی الگوها و اسطوره‌های کردستان در سطح ملی و بین‌المللی فراهم آورده‌ است.

مرادی ادامه داد: به باور بسیاری از اندیشمندان، در دنیای جدید باید به بیان مسائل جدید با فرهنگ پیچیده و چندلایه‌ای از هنرهای دیگری مانند فیلم استفاده کرد تا خود را به جهان بشناسانیم و جهان را بشناسیم، گفت: سنجرخان به مثابه یک امر جمعی و سرنوشت یک قوم، فرهنگ و سرزمین است. مقاومت و دفاع کار همیشگی کردستانی‌ها بوده‌است و در طول هشت سال دفاع مقدس سنجرخان‌هایی از دل وطن‌پرستان کردستانی بیرون آمده و در جهان جاودانه شده‌اند.

وی با بیان اینکه سریال«مستوره اردلان» نیز با نگارش فیلم‌نامه توسط شعله شریعتی و برگزاری آیین پیش‌تولید این سریال در سینما بهمن سنندج در روز شنبه ۱۱ آذر سال جاری با حضور معاون امور استان‌ها و جمعی از مسئولان و هنرمندان استانی رسماً آغاز به کار کرد، گفت: «مستوره اردلان»، اولین زن تاریخ‌نگار ایران و جهان و شاعره نامدار کُرد است.

مدیرکل صداوسیمای کردستان افزود: به‌زودی و طی چند روز آتی، کارگردان و تهیه‌کننده این سریال مشخص و پیش‌بینی می‌شود در صورت حمایت‌های لازم، در یک سال، کار تولید و پس‌تولید این سریال به اتمام برسد و روی آنتن برود. در اردیبهشت امسال با دستان رئیس سازمان شهرک سینمایی«سنه دژ» کلنگ‌زنی شد و گزینه مناسبی برای تولید سریال«مستوره» است. امیدواریم به‌زودی زیرساخت‌های لازم برای تکمیل و راه‌اندازی این شهرک سینمایی نیز فراهم شود.

مرادی همچنین درباره ایده اولیه ساخت«ساروبیره» که یکی دیگر از قهرمانان کرد است، گفت: تولید سریال تاریخی و فاخر این قهرمان ملی، در سال جاری و با سفر رئیس سازمان به کردستان شکل گرفت و زندگینامه ساروبیره به حدی برای ایشان جالب بود که در همان سفر، دستور نگارش طرح و سکانس‌های آن را صادر کرد.

وی افزود: طرح سریال ساروبیره به نویسندگی علی یونسی، و تهیه‌کننده بانه‌ای در ۳۰ قسمت 4۰ دقیقه‌ای به نگارش درآمده‌است و در صورت حمایت‌های مالی مناسب، به‌زودی وارد مرحله‌ نگارش فیلم‌نامه و پیش‌تولید خواهدشد.

مدیرکل صداوسیمای کردستان به ساخت مجموعه‌ نمایشی دیگری برای معرفی زندگی شهیده فاطمه اسدی اشاره کرد و گفت: ستاد مرکزی راهیان نور، شهید فاطمه اسدی را به عنوان یکی از هفت شهید شاخص سال ۱4۰۱ معرفی کرده‌است. طرح سریال «شهیده فاطمه اسدی» در ۷ قسمت 45 دقیقه‌ای آماده شده و به تصویب رسیده‌است.

 مرادی افزود: سریال«شهابی‌های در اغما» نیز به زندگی پیرولی مرد میانسال ۶۸ ساله از تعزیه خوانان مشهور روستای شهابیه روستایی بین قروه و سنندج در استان کردستان می‌پردازد. او که در دوران دفاع مقدس همراه با تنها پسرش یونس (در زمان شهادت و مفقودالاثری بیست ساله) در جبهه حضور داشته، مدت‌هاست در فقدان پسر روزگار می‌گذراند و چشم به راهِ رسیدن پیکر اوست. این سریال جذاب و وحدت آفرین مذهبی نیز در ۱۰ قسمت ۳۰ دقیقه‌ای به تهیه‌کنندگی مهدی خلیلی تصویب و مراحل تولید آن آغاز شده‌ است.

وی با اشاره به ساخت مجموعه نمایشی دیگری به نام «تبعیدی‌ها» گفت: این سریال در 20 قسمت 35 دقیقه‌ای به نویسندگی سیدآزاد پیرخضری و تهیه‌کنندگی و کارگردانی فؤاد فارابی در مرحله‌ تولید است و لوکیشن آن نیز در روستای«دولاب» از روستاهای زیبای گردشگری شهر سنندج است. بازیگران اصلی این سریال، گروه مشهور، باتجربه و محبوب «خه‌م ره‌وین» است که نوید تولید یک سریال طنز و سرگرم‌کننده‌ جذاب را می‌دهد. این سریال برای پخش در نوروز سال 1403 آماده می‌شود.

مدیرکل صداوسیمای کردستان در ادامه از ایجاد دفتر تولید صداوسیمای سقز خبر داد و گفت: به منظور ایجاد عدالت رسانه‌ای و براساس سند تحول سازمان و همچنین تقویت هویت‌محوری و نشانه‌شناسی انقلاب اسلامی و فرهنگ بومی و محلی، با تلاش‌های فراوان، حمایت مدیران ارشد سازمان، مدیران ارشد و محلی استان کردستان، برای اولین بار شهر سقز، صاحب رادیو و تلویزیون محلی می‌شود که این امر مبارک در اوایل آذر امسال به دست معاون امور استان‌ها و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی کلنگ‌زنی شد.

مرادی اضافه کرد: زمین این طرح با متراژ بالای 4۰۰۰ متر مربع در یکی از بهترین نقاط شهر سقز قرار گرفته‌است و با قول‌های مساعد مسئولان استانی و سازمان صداوسیما، انتظار می‌رود در کم‌تر از دو سال به بهره‌برداری برسد.

وی آخرین روند ساخت شهرک سینمایی«سنه دژ» را نیز توضیح داد و عنوان کرد: زمین این شهرک پس از رایزنی‌ها و تلاش فراوان در یکی از بهترین نقاط شهر تأمین شد که متراژ آن ۲۲ هکتار است و در مرحله اول کلنگ زنی شهرک، به دلایل گوناگون، فقط پنج هکتار آن به صورت رسمی، بهره‌برداری می‌شود و در آینده امکان اتصال مابقی زمین نیز فراهم خواهدشد و می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور، شهر سینمایی مشهوری در کنار شهرهای سینمایی بزرگ و مشهور دنیا ازجمله دبی، مصر و اردن قرار بگیرد.

مدیرکل صداوسیمای کردستان افزود: این شهرک سینمایی به دلیل نزدیکی با اقلیم کردستان، می‌تواند ارزآوری مناسبی برای کشور داشته‌باشد و زمینه‌ تولید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی برای هنرمندان کشور همسایه و حتی تولیدات مشترک بین دو کشور را فراهم کرده‌است.

 اما این قهرمانان کرد که هستند؟

سنجرخان، سردار اکرم

سنجرخان وزیری نرانی، فرزند میرزا محمد وزیری نرانی بود که در 25 سالگی به عنوان سردار سرلشکر دربار امیر امجدخان کلیایی که با نفوذترین خان منطقه‌ کلیایی بود استخدام شد. جنگ جهانی اول در سال ۱۲9۳ شمسی شروع شد و روس‌ها از شمال به ایران حمله کردند. هرج و مرج کردستان را فراگرفت و قتل و غارت‌های شبانه وحشت زیادی را در جامعه ایجاد کرد. در این موقع سردار محی رشتی حاکم سنندج بود و رضا خان (رضا شاه) سردار لشکر او بود. در این آشوب و بلوا به طویله دارالحکومه یورش برده شد و اسب سردار محی رشتی به سرقت رفت و به قزاق‌های دولتی هم حمله شد. در شهر شایعه شد که این سرقت‌ها و حمله‌ها توسط ایادی سنجرخان و به امر آصف دیوان صورت گرفته و به همین دلیل به میاوروران حمله شد و فرمانده این حمله رضاخان بود.

این خبر به سنجرخان رسید و او در تنگه‌ای که اینک به تنگه سنجرخان معروف است با لشکر رضاخان جنگید و آن‌ها را شکست داد و این پیروزی باعث شهرت بیش‌تر سنجرخان شد و نام او را بیش‌تر از قبل بر سر زبان‌ها انداخت. بعد از این جنگ لشکر روس نیز به سرکردگی«کلنل مامانوف» به سنندج رسید و سردار محی فراری شد. طی تقاضای مردم، سنجرخان و جمع دیگری از خان‌ها و همچنین آخرین فرد از خاندان اردلان یعنی، عباس خان سردار رشید که در روانسر بود با روس‌ها درگیر شدند و روس‌ها را تا قروه عقب راندند.

از سوی دیگر لشکر آلمان و عثمانی که متحد هم بودند علیه روس‌ها وارد سنندج شدند. روس‌ها به سنندج حمله کردند و سنجرخان به دلیل تعلل عباس خان سردار رشید و دیر رسیدن نیروهای آلمانی و عثمانی، همه آن‌ها را از شهر بیرون راند و نیروهای روس را تار و مار کرد و به خاطر این دلاوری‌ها از طرف دولت عثمانی به او لقب«سردار اکرم» اعطا شد.

این لقب موقعیت سنجرخان را از دید مردم از روی زمین به اوج آسمان‌ها رساند و به او قداستی معنوی بخشید. روس‌ها که تمام شکست‌های خود را از سنجرخان می‌دیدند به محاصره روستای میاوروران و قلعه سنجرخان روی آوردند.

سرانجام سنجرخان در محرم سال ۱۳۳۷ هجری قمری  (برخی سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳9 را هم عنوان می‌کنند) در یک توطئه به شهادت ‌رسید.

 مستوره اردلان، اولین زن تاریخ نگار ایران

ماه‌شرف که بعدها به مستوره اردلان معروف ‌شد، دختر ۱۷ ساله‌ای از خانواده وزیری یکی از خانواده‌های نامدار و سرشناس کُرد بود. او که از همان ابتدا تحت تعلیم افراد ادیب و دانشمند زمان خود قرار داشت دختری فرهیخته و باسواد بود و مورد توجه خسروخان اردلان پسر امان الله خان، حاکم و والی کردستان قرار ‌گرفت، اما مستوره که خود خواستگاری از آشنایانش داشت، به این وصلت راضی نشد و دست رد به سینه خسرو زد و خسرو ناکام و سرخورده از جواب رد دختر دایی‌اش مستوره، به اصرار پدرش با حسن جهان خانم، دختر فتحعلی شاه قاجار ازدواج ‌کرد.

چهار سال بعد خسرو جانشین پدر و حاکم کردستان می‌شود و چون نتوانسته مستوره را فراموش کند با تحت فشار گذاشتن پدر مستوره و زندانی کردن او، مستوره را که در پی یافتن راهی برای آزاد کردن پدربود مجبور به ازدواج با خود می‌کند. مستوره ساکن عمارت خسروآباد می‌شود و دلزده از این ماجرا خیلی به خسرو روی خوش نشان نمی‌دهد و در کتابخانه بزرگ عمارت خسروآباد که خسرو برایش فراهم کرده‌بود به مطالعه و سرودن شعر، روزگار می‌گذراند، اما خسرو که خود شاعری قابل بود با سرودن اشعار عاشقانه و مناظره با مستوره، به‌تدریج به دل مستوره راه می‌گشاید و شخصیت عیاش و سرکش خسرو در پناه عشق مستوره تغییر می‌کند و او به حاکمی متواضع تبدیل می‌شود. با نفوذ مستوره در قلب خسرو، مردم قحطی‌زده سنندج از مرگ نجات پیدا می‌کنند و ...

تأثیر مستوره در حمایت از عامه مردم در هنگام قحطی و فشارها، کتاب‌هایی تاریخی است که او نگاشته و برای ما به یادگار گذاشته است. وجه دیگر اهمیت و تمایز مستوره در میان زنان آن روزگار، درک دقیق او از مسائل سیاسی است. اهمیت مستوره بیش‌تر در این بوده که تنها به سواد خواندن و نوشتن اکتفا نکرده‌است بلکه به طور جد، پیگیر آموختن دانش‌های رسمی آن روزگار بوده که برای زنان نوعی تابو بود. اشعار مستوره سرشار از صنایع ادبی، آرایه‌های لفظی و معنوی و استعاره‌های زیباست و اگر چه در علوم رسمی‌به قول خود بهره زیادی ندارد، اما بر ادبیات عربی که دایره وسیعی از علوم رسمی آن روزگار بوده کاملاً مسلط بوده‌است. محققان بر این باورند که واقعاً هیچ زنی قبل از مستوره نیست که کتاب تاریخ نوشته‌باشد. تالیفات مستوره اردلان شامل دیوان اشعار، عقاید شرعیات، تاریخ اردلان، مجمع الادبا (تذکره شاعران) و منشآت (چاپ نشده) است.

 ساروبیره، سردار گمنام

ساروبیره سردار گمنام کرد و فرمانده شاه اسماعیل صفوی است. سارو بیره از پدر و مادری روستایی متولد شده بود، پدرش نیز شکارچی حرفه‌ای و زبانزد مردم شهر بود. وقتی سارو بیره پنج سال داشت به دلیل جثه‌ قوی که نسبت به هم سن و سال‌های خود داشت پدرش او را همراه خود به شکار می‌برد و اینگونه از همان دوران کودکی با تیراندازی آشنا شد. با گذشت زمان، سارو بیره بلندقامت‌تر و قوی‌تر و در سن ۱۰ تا ۱5 سالگی همانند مرد بزرگی نمایان می‌شد. گفته‌اند که مردم به ایشان لقب سهراب داده بودند و با گذشت زمان سارو بیره و دوستان نزدیکش، نه تنها در شهر بانه، بلکه در همه سرزمین‌های ایران و کردستان زبانزد و نام آشنا شدند.

در همان دوران بود که شاه اسماعیل فرمانروایی خود را اعلام کرد و بعد از جنگ و خونریزی و ستمگری‌های بیش از اندازه تصمیم گرفت برای ایجاد علاقه در مردم و به دست آوردن محبوبیت و همچنین تعیین مرز امپراتوری خود به شهرهای هم مرز با امپراتوری عثمانی از جمله آذربایجان و کردستان سفر کند و در این بین افراد قوی و مبارز این سرزمین‌ها را به عنوان سرباز خود انتخاب و به لشکرش اضافه می‌کرد. بعد از رفتن به سرزمین و خاک موکریان به شهر بانه آمد. وقتی شاه اسماعیل سارو بیره را دید از دیدن این هیکل و اندام ورزیده و پهلوانانه این جوان کم سن و سال شگفت زده شد و برای آزمودن توانایی‌هایش به یکی از مبارزان و پهلوانان سپاه خودش به نام رستم کلاه سفید که پهلوان دوران خود بود دستور داد که برای مسابقه با سارو بیره آماده شوند. سارو بیره در این مسابقه قهرمانانه حریفانش را شکست داد و بسیار مورد توجه شاه اسماعیل قرار گرفت و در نهایت سارو بیره با جمع دوستان و یارانش به سپاه شاه اسماعیل ملحق شدند. سارو بیره که فرمانده سپاه بود همیشه در صف اول لشکر مبارزه می‌کرد و یکی از دلایل موفقیت و پیروزی در جنگ‌های پی در پی قدرت و شجاعت او بود. این فرمانده کرد بانه‌ای، روز به روز نزد بزرگان مملکت و شاه اسماعیل عزیزتر و شناخته‌تر می‌شد. و در این میان دشمنانی داشت که نقشه و تلاش آن‌ها برای از بین بردن فرمانده بزرگ سپاه بی نتیجه بود.

سارو بیره با تمام شجاعت تا آخرین لحظات در جنگ چالدران جنگید و از ایران دفاع کرد و برای همیشه نامش در کتاب‌ها ماند.

 فاطمه اسدی، بانوی شهید

فاطمه اسدی تنها بانوی شهید تفحص شده کشور است که 39 سال پیش به دست گروه دموکرات به شهادت رسیده بود. او یازدهم مرداد سال ۱۳۳9 در روستای باقرآباد از توابع شهرستان دیواندره به دنیا آمد. او زمانی که به سن تحصیل رسید، فقر و محرومیت و نبود امکانات، مانع از تحصیلش شد و وی را از نعمت آموختن محروم کرد. فاطمه از کودکی پنجه در پنجه فقر افکند و با کار و تلاش به مبارزه با این پدیده شوم پرداخت؛ به‌طوری که هم در منزل کار می‌کرد و هم در مزرعه، تا مقداری از سنگینی بار اداره زندگی که بر دوش پدر و مادرش بود، بکاهد.

او در عنفوان جوانی، ا که زدواج کرد و ثمره ازدواجش یک دختر است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور عناصر ضدانقلاب در منطقه، فاطمه اسدی برافروخته شد. همسر او هم که از سالکان طریق دین بود در این زمینه با فاطمه هم عقیده بود و تصمیم گرفتند برای مبارزه با سلطه ضدانقلاب به پا خیزند.

 فاطمه اسدی و همسرش همکاری خود را با نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کُرد آغاز کردند. ضدانقلاب وقتی از ماجرا مطلع شد، همسرش را دستگیر کرد و به زندان خود در روستای نرگسله انتقال داد. پس از دستگیری همسرش، فقر، فشار و تنهایی، مانع فاطمه اسدی در مبارزه با ضدانقلاب نشد. وی بسیار با جرئت و پردل بود و در هرجایی که زمینه‌ای فراهم می‌شد، به افشای چهره ضدانقلاب می‌پرداخت.

فاطمه اسدی روز هفتم شهریور سال ۱۳۶۱ وقتی برای ملاقات همسرش به روستای نرگسله رفت با جسم نحیف وی روبه‌رو شد؛ آثار شکنجه را به‌وضوح در جای‌جای بدن او دید و چشمان کبودشده و صورت زخمی او را مشاهده کرد؛ بنابراین با فریادی رسا، آنچنان که همه ساکنان روستا آن را بشنوند و انعکاس پژواک این فریاد را کوه‌های اطراف به همه برسانند، لب به اعتراض گشود و با مزدور، اجنبی و فاسد خواندن عناصر ضدانقلاب، هیبت و هیمنه آن‌ها را شکست.

دشمنان وقتی دیدند که حیثیت نداشته‌شان بیش‌تر از همیشه بر باد رفته است فاطمه اسدی را به داخل مقرشان و همسرش را هم به زندان برگرداندند و در همان لحظه نیز دستور اعدام این زن پارسای آزاده را صادر کردند؛ بنابراین مزدوران او را در همانجا تیرباران کردند و به شهادت رساندند. بعد از شهادت فاطمه اسدی، پسر کوچکش، آزاد به‌دلیل نبود سرپرست، در گهواره از دنیا رفت و شوهرش نیز بعد از سه سال از زندان «دولتو» آزاد شد.

 

تصاویر

امتیاز شما