سریال، محبوبترین و پربینندهترین حیطه در حوزه سیماست و سریالسازی هم از حساسترین و پرهزینهترین حیطههای ساخت برنامه در سازمان محسوب میشود. سریال از ابتدای تأسیس سازمان پای ثابت کنداکتور پخش بوده است اما این سالها بهواسطه تعدد شبکهها و رونق پخش روتین و هر شبی، سریالسازی هم رونق زیادی گرفته است. رونقی که باعث شده هماکنون دهها گروه سریالساز، مشغول ساخت سریال باشند تا بتوانند آنتن را بهموقع پربار کنند. در بخش سریالشناسی، نام سریالها به همراه تعداد قسمتها آمده است:
کارخانههای سریالسازی
سیروس مقدم / 65 ساله / 29 سریال / 671 قسمت
سیروس مقدم، به خاطر حدود 26500 دقیقهای که مردم را پای تلویزیون نشانده، به او لقب سلطان سریالسازی دادهاند. کارگردانی که اولین سریال شبانه (هر شبی) را به اسم نرگس ساخت و توانست مردم را با یک سریال مثل پایتخت تا فصل پنجم بکشاند. مقدم، سریالسازی است که بلد است هم خوب بخنداند هم خوب بگریاند. اگر خیلیها با نرگس خوب گریه کردند با 5 مجموعه پایتخت خوب خندیدهاند. تازه در کنار اینها ده تله فیلم هم ساخته است. مقدم، بدون اینکه تحصیلات سینمایی داشته باشد کارش را با دستیاری پسرخالهاش، ناصر تقوایی در سریال دایی جان ناپلئون شروع کرد. او که آن موقع دانشجوی سال دوم هنرهای تجسمی رشته نقاشی بود، در 22 سالگی دستیار صحنه و لباس این سریال ماندگار شد. مقدم در مسیر سریالسازیاش در اکثر مواقع، در کنار همسرش الهام غفوری فعالیت کرده است. غفوری، تهیهکننده خیلی از کارهای او بوده و زنان نقش مهمی در کارهای مقدم دارند. از سریالهایی مثل نرگس، ریحانه و تا ثریا گرفته تا میکائیل و پایتخت، زنان همه پر انرژیاند و داستان حول محور آنها روایت میشود. رگ خواب مخاطب، خوب دستش است و بلد است درام را به شیوه خودمانی روایت کند طوریکه قابل فهم برای عموم باشد. یکی از ویژگیهای ثابت کارهای مقدم توجه به خانواده است. خانوادهای دچار مشکل شده، در حال از هم پاشیدن یا شکل گرفتن است. دست آخر هم وابستگیهای عاطفی خانواده است که گرهگشاست. حتی عشق هم در متن خانواده شکل میگیرد. از دیگر ویژگیهای ثابت کارهای مقدم، نورپردازیهای تند و تیز و استفاده از دوربین روی دست است. دوربینی که سعی در همراه شدن مخاطب با فضای داستان دارد و کار را به واقعیت نزدیک کرده، تبدیل به امضای پای کارهای مقدم شده.
سریالشناسی:
با سلسله حکمت: (10)، به سوی افتخار: (27)، روزهای زندگی: ( 13)، مسافر: (23)، پلیس جوان: (26)، دریاییها: (26) ، بانویی دیگر: (15) ، مزرعه کوچک: (16)، ریحانه: (26)، نرگس: (80)، پرواز در حباب: ( 15)، اغما: (30)، پیامک از دیار باقی: (15) ، روز حسرت: (26) ، رستگاران: (52) ، چاردیواری: (15)، زیر هشت: (27)، پایتخت1: (15)، تا ثریا: (29)، چک برگشتی: (15) ، دیوار: (13)، پایتخت 2: (15) ، بچههای نسبتا بد: (26) ، پایتخت 3: (15)، مدینه: (30) ، میکائیل: (19)، پایتخت 4: (24) علیالبدل: (14) ، پایتخت 5: (14)
حسین سهیلیزاده/ 59 ساله / 21سریال / 608 قسمت
کارگردانی که در کمترین زمان بیشترین سریال را ساخته است. شاید تعداد سریالهای سهیلیزاده کمتر از سیروس مقدم باشد اما در همین 15 سال 600 قسمت سریال و چیزی حدود 27000 دقیقه کار ساخته که دست هرچه فیلمساز را از پشت بسته. سهیلیزاده با سوژههای اجتماعیاش دل از مخاطبش برده. اینقدر داستانگویی را خوب بلد است که با همین دست فرمان سوژههای اجتماعیاش، طنز، جنایت، تاریخ، عشق و عاشقی و خیلی دیگر ژانرها را به سریالهایش اضافه کرده بیآنکه آب از آب تکان بخورد. او بارها در مصاحبههایش گفته که دکوپاژ ثابتی برای تمام کارهایش دارد و تمام داستانهایش چه طنز و چه اجتماعی را طبق همان دکوپاژ میکند و میسازد. اولین سریالی که سروصدا کرد و خوب هم مخاطب داشت رانتخوار کوچک بود که در رمضان 82 پخش شد و با اینکه کمدی بود حرف دل خیلیها را زد. بعداً با سریالهای ترانه مادری، فاصلهها، آوای باران، پریا و... داستانهایی از متن جامعه را تعریف کرد که خیلیها مبتلا به آن بودند و به همین خاطر بر جانشان نشست و تا قسمت آخر از پایش تکان نخوردند. در آخرین گناه و آخرین دعوت سری هم به مسائل مذهبی زد که چندان موفق نبود و دیگر ادامه نداد. اما نقطه قوت کارهای سهیلیزاده استفاده از جوانترهاست. خیلی از بازیگران جوان و نوظهور را با سریالهایش به مردم معرفی کرد. محسن افشانی، سیاوش خیرآبی، آزاده زارعی، ارسلان قاسمی و... به واسطه درامهای او معروف شدند و پایشان به سینما و تلویزیون باز شد.
سریالشناسی:
دوقلوها: (25)، رانتخوار کوچک: (30)، رستوران خانوادگی: (26)، عشق گمشده: (18)، پیلههای پرواز: (15)، روزهای اعتراض: (10)، آخرین گناه: (30)، ترانه مادری: (47)، گیلعاد: (10)، آخرین دعوت: (10)، دلنوازان: (50)، فاصلهها: (37)، سراب: (13)، سه پنج دو: (90)، دختران حوا : (30)، آخرین بازی: (40)، آوای باران: (40)، نیاز: (5)، پریا: (36)، مرز خوشبختی: (15)، هست و نیست: (30)
جواد افشار/ 51 ساله / 14 سریال / 461 قسمت
اغلب مخاطبان این کارگردان اهل قم را با کیمیا، طولانیترین سریال ایرانی با 110 قسمت میشناسند. با آنکه افشار ده سریال قبل از آن ساخته بود اما چندان شناخته شده نبود. اما همین که توانست 110 شب مردم را پای سریالش بنشاند مشهور شد. افشار که فارغالتحصیل دانشکده صداوسیماست در خاطراتش گفته تئاتر را از کودکی با بازی در تعزیه شروع کرده و هیچ وقت از بازیگری و تئاتر غافل نمانده تا اینکه اولین فیلمش به اسم زنبورک کلی جایزه گرفته و خیلی زود وارد تلویزیون شده است. فشار سریالسازی اینقدر بالا بوده که فرصتی برای وارد شدن به سینما را نداشته. افشار به شدت کارش را دوست دارد و تا میتواند دوست دارد سریالهای طولانی مدت بسازد. سالها دستیار داوود میرباقری بودن، این یکی را خوب یادش داده. افشار خوب بلد است قهرمانهای داستان را چطور کنار هم بچیند و با تعریف کردن داستانهای فرعی رشته کار از دستش در نرود. اما توجه به زنان هم نقطه قوت کارهایش است. درست مثل قوطی بگیر و بنشان میماند. او میداند اگر شخصیت اول سریالهایش زن باشد آن وقت با توجه به اینکه کنترل تلویزیون معمولاً در خانهها در اختیار خانم خانه است، همه اهالی خانه مجبورند سریال او را ببینند. در مادرانه عنان کار را به لعیا زنگنه سپرده بود و در کیمیا، مهراوه شریفینیا نقش اول را داشت. در آنام هم مارال با بازی گلچهره سجادیه زندگیاش را روایت کرد. اما گاندو که آخرین سریالش بود، فضای دیگری داشت. سریالی جاسوسی- ضدجاسوسی که حاشیههای زیادی داشت. افشار خیلی با نویسندگی کاری ندارد و سعی میکند با نویسندههای خوب کار کند که همین نیمی از موفقیت کارش را تضمین میکند.
سریالشناسی:
غروب بیپایان: (26)، سایه سکوت : (14)، پول کثیف: (26)، جابربن حیان: (14)، روز رفتن: (25)، گل یاپوچ: (18)، روزهای زیبا: (26)، لبه آتش: (15)، سی امین روز: (27)، مادرانه: (30)، کیمیا: (110)، برادر: (30)، آنام: (70) ، گاندو (30)
محمدحسین لطیفی/ 55 ساله/ 15 سریال / 390 قسمت
بیست سال است که فیلمسازی میکند. در کنار 15 سریالش 8 فیلم سینمایی هم ساخته که معروفترینش توفیق اجباریست. فیلمیکه بهواسطه ستارههای سینما و داستان اجتماعیاش مورد استقبال واقع شد. اما سریالهای لطیفی هم در نوع خودش جذاب بود و ماندگار شد. کارهای لطیفی بالا و پایین زیاد داشته و برخی از مواردش سر و صدای بیشتری کرده. هرچقدر سفر سبز، وفا، صاحبدلان و نردبام آسمانش، بینظیر بود، کارهای دیگرش مثل تنهایی لیلا، دودکش و پادری هرگز نتوانست به پای بقیه برسد. اما نمیشود از هنرمندی و کاربلدیاش در ساخت سریال چشمپوشی کرد. لطیفی استاد جمعآوری ستارهها دور هم هست. وقتی کت جادویی و همسایهها را ساخت همه باور کردند که میشود اینهمه ستاره را دور هم جمع کرد و قصه گفت. اما سفر سبز اولین سریال مناسبتی لطیفی بود که برای سومین بار پارسا پیروزفر را وارد تلویزیون کرد تا در نقش جوان آلمانی- ایرانی بازی کند. سفر سبز برای ایام محرم ساخته شده بود که خوب هم به دل مخاطب نشست. بعد از آن لطیفی صاحبدلان را ساخت که دقیقاً مضمون قرآنی داشت. در این سریال هم برای اولین بار باران کوثری را وارد تلویزیون کرد که بعد از آن جز برای سریال کلاه قرمزی در هیچ سریال تلویزیونی دیگری بازی نکرد. نردبام آسمان هم روی دوش وحید جلیلوند، بازیگر،کارگردان، صداپیشه و... سوار بود که بعد از آن تنها در سریال یادآوری بازی کرد. دو سریال کمدی لطیفی هم پر است از ستارههای کمدی مثل برقنورد، تشکر، عابدی و امیرحسین رستمی. میشود گفت غیر از داستانهای خوبی که به دستش میرسد روی بازیگرهایش حساب باز میکند که خوب هم بلد است هدایتشان کند.
سریالشناسی:
کت جادویی: (26)، همسایهها: (26)، سفر سبز: (15)، فرار بزرگ:(13)، وفا: (15)، صاحبدلان: (30)، نردبام آسمان: (30)، دودکش: (30)، زمانی برای عاشقی: (10)، تنهایی لیلا: (30)، پادری: (20)، سر دلبران: (30)، قلب یخی: (59)، ساخت ایران: (18)، پیکسل: (32) ، زوج یا فرد (16)
حسن فتحی/ 60 ساله / 13 سریال / 336 قسمت
کارگردان بنام سینما و تلویزیون است که با هر کارش مشهورتر شد. فتحی که در دانشگاه شهید بهشتی، روانشناسی و بعد در دانشگاه آزاد کارگردانی خوانده، نگاه عمیق به داستان و شخصیتهایش دارد. قبل از اینکه فیلمساز باشد، نویسنده و منتقد است و قبل از هرکسی خودش کارهای خودش را نقد و بررسی میکند. نقشهایش را به دقت روانشناسی میکند و بعد آنها را وارد قصههایش میکند. شاید به همین خاطر داستانها و شخصیتهایش عجیب به دل آدم مینشیند. اغلب خودش نویسنده کارهایش است و در دیالوگنویسی تبحر خاصی دارد. فرهنگ معاصر به شدت دغدغه اوست و تم اغلب کارهایش را تهرانیهای قدیم و اصیل و معاصر تشکیل میدهند. با توجه به همین انتخاب، دیالوگهایش با ضرب آهنگی خاص، بینظیر و به یاد ماندنی میشوند. خصوصاً در آخرین کارش شهرزاد که اغلب دیالوگها به فضای مجازی هم راه پیدا کرده و به استیکرهای موبایل تبدیل شدهاند. پهلوانان نمیمیرند، شب دهم، مدار صفر درجه، میوه ممنوعه و مجموعه شهرزاد در سه فصل، معروفترین سریالهای فتحیاند که هر کدام با تم ویژه و خاص، ماندگار شدند. پهلوانان نمیمیرند با تمی معمایی جنایی داستانی کاملاً بومی داشت بدون اینکه از الگوی سریالهای این چنینی استفاده کرده باشد. درست در زمانی که نوروز و ایام محرم یکی شده بود و کسی فکرش را هم نمیکرد، بشود سریال ساخت و مردم را سرگرم کرد، فتحی با شب دهم، که مضمونی مذهبی داشت توانست داستان عاشقانهای بسازد و روایت کند. مدار صفر درجه از سریالهای ویژه درجه الف تلویزیون ایران بود که شاید کسی غیر از فتحی از عهدهاش برنمیآمد. داستان شکلگیری صهیونیزم و آغاز جنگ جهانی دوم و کشیده شدنش به ایران، از زبان یک دانشجوی ایرانی، که به قصد خواندن فلسفه به فرانسه رفته کار دشوار و جذابی بود. داستانی که در متنش عاشقانه و در لایههای زیرینش به شدت سیاسی بود، خیلیها را به خودش جذب کرد و بارها از تلویزیون پخش شد. اما میوه ممنوعه داستان عشق و عاشقی در کهنسالی در بستری اجتماعی، اینقدر خوب روایت شد که دیالوگهای عمیق و پرمغزش در ذهنها ماند. داستان میوه ممنوعه از آن خط قرمزها بود که کسی جرأت نزدیک شدنش را نداشت اما فتحی خیلی درست از منظر روانشناسی و اجتماعی به آن نگاه کرد و داستانش را به تصویر کشید. اما شهرزاد به عنوان پرفروشترین سریال شبکه خانگی ایرانی شناخته شد. سریالی خوش رنگ و لعاب که اتفاقات دهه 30 تهران را با داستانی عاشقانه مخلوط کرده و با ولع آن را تعریف میکرد. البته استفاده از سوپر استارهای سینما هم در دیده شدنش بیتأثیر نبود.
سریالشناسی:
همسایهها: (26)، پهلوانان نمیمیرند: (24)، فردا دیر است: (26)، روشنتر از خاموشی: (35)، شب دهم: (15)، مدار صفر درجه: (30)، میوه ممنوعه: (31)، اشک ها و لبخندها: (12)، در مسیر زایندهرود: (30)، زمانه: (49)، شهرزاد فصل 1 تا 3: (58)
علیرضا افخمی/ 58 ساله / 6 سریال / 196 قسمت
برادر بهروز افخمی معروف است. خیلیها بهروز را با میرزا کوچک خان جنگلی میشناسند، برادرش هم مثل خودش وارد حوزه فیلمسازی و دستیاری شد. با اینکه رشته اقتصاد خوانده بود اما سال 65 رسما فعالیتش را با فیلم دستنوشتهها شروع کرد. در آن فیلم هم بازی کرد و هم منشی صحنه بود. سه سال بعد در فیلم پنجاه و سه نفر هم منشی صحنه شد اما بعد از آن وارد حوزه تدوین و کارگردانی شد. 14 سال پیش اولین سریالش، تب سرد را ساخت که خیلی از آن استقبال شد. هم به خاطر سوژهاش که بچه دزدی و جنایی پلیسی بود و هم به خاطر استفاده از بازیگرانی مثل شهاب حسینی و کامبیز دیرباز که در نوع خودش جسورانه و بینظیر بود. بعد از موفقیت اولین سریالش، چهار سال سریال مناسبتی برای رمضان ساخت که هر کدام حسابی مخاطبش را غافلگیر کرد. «او یک فرشته بود»، مضمونی ماورائی و معنوی داشت که تنهای هم به ژانر وحشت میزد. به تصویر کشیدن شیطان برای اولین بار از تلویزیون کار جسورانه و ریسکپذیری بود که افخمی در نمایشش موفق شد. ضمن اینکه بازیگر جدیدی به اسم بهاره افشاری را به سینما و تلویزیون معرفی کرد که هنوز بهترین کار او به حساب میآید. «زیرزمین» هم سریال دیگر افخمیبود که خیلی از ستارههای سینما و تلویزیون در آن جمع شده بودند و سی شب حسابی همه سرگرم شدند. سریالی که معمایی اجتماعی بود و مردم را تا پایانش پایش نشاند. دو سریال بعدی افخمی «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت»، مضمونی ماورایی داشتند که هر دو برای رمضان ساخته شدند. پرستاران با 52 قسمت طولانیترین سریال افخمیبود و با اینکه بسیار پر هزینه و سفارشی ساخته شده بود بهخاطر نداشتن داستانهای جذاب، نتوانست چندان موفق باشد. انگار به افخمی نیامده غیر از سریال مناسبتی و ماورائی حرف دیگری بزند.
سریالشناسی:
تب سرد: (24)، او یک فرشته بود: (30)، زیر زمین: (30)، پنجمین خورشید: (30)، پنج کیلومتر تا بهشت: (30)، پرستاران: (52)
سعیده نیک اختر
هفته نامه صداوسیما