امروز شنبه  ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
با جواد قارایی، سازنده مستند ایرانگرد که یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون است
با جواد قارایی، سازنده مستند ایرانگرد که یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون است

ایـران دورت بگـردم

مشاهده ۵۲۲
۱۴۰۰/۱۰/۱۲- ۰۹:۴۴
تعداد بازدید:522

مجموعه مستند «ایرانگرد» یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های صداوسیما در سال‌های اخیر به شمار می‌رود؛ مستندی در مورد طبیعت بکر مناطقی از ایران که کمتر دیده و شناخته شده‌‌ است.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، «ایرانگرد» نگاهی متفاوت به نمایش مناطق بومی ایران همراه با روایت تاریخ و گردشگری آن‌ها دارد. جواد قارایی تهیه‌کننده و کارگردان این مجموعه تلاش زیادی داشته تا بتواند به واسطه تولید این اثر، هویت ملی و تاریخی کشورمان را با زبان تصویر و نشان دادن زیبایی‌های خاص آن به مخاطبان عرضه کند. قارایی در ایرانگرد به عنوان راوی به مکان‌هایی‌ سفر کرده که انگیزه و توان زیادی می‌طلبد؛ مسیرهای دشوار و پر پیچ و خم در دل طبیعت استان‌هایی مانند مازندران، خوزستان، یزد و چهارمحال و بختیاری که در کنار جذابیت‌های دیدنی آن‌ها، تاریخ و پیشینه‌ای نهفته دارند.

 ایده ایرانگرد با چه دغدغه‌ای به وجود آمد؟

رشته تحصیلی من مدیریت جهانگردی بوده است چراکه علاقه زیادی به گردشگری داشتم و در زمان تحصیل با مرحوم اینانلو همکاری داشتم. به شدت خلأ برنامه‌های مستندی را که در رابطه با جاذبه‌های ایران باشد احساس می‌کردم و اینکه اگر برنامه‌ای هم بوده متناسب با سلایق همه مردم نیست طوری که بتواند طیف مختلفی از جامعه را به خود جذب کند تا ایران را بشناسند و نسبت به آن معرفت پیدا کنند و در نهایت به خاطر عشق و علاقه‌ای که دارند از آن محافظت کنند.

علاقه به گردشگری از چه زمانی و به چه شکلی در شما به وجود آمده است؟

از زمان کودکی به سفر و چالش‌های آن بسیار علاقه داشتم و برنامه‌های مستند و فیلم‌هایی را که به طبیعت و تاریخ مربوط می‌شدند در تلویزیون دنبال می‌کردم. مستند راز بقا از علایق همیشگی من بود. برای من همه چیزهایی که با فرهنگ افراد سروکار داشتند از گذشته تا به الآن جذاب بوده‌ است. پوشش، خوراک، لهجه‌، موسیقی، مکان‌های تاریخی و... به همگی این‌ها با  دقت توجه می‌کردم. در ایران جاذبه‌های زیادی در فضای هنر و طبیعت وجود دارد اما اهمیت زیادی به آن‌ها داده نمی‌شود به‌طور مثال در تهران گونه‌های زیادی از پرندگان وجود دارند اما کمتر کسی از آن‌ها اطلاع دارد و یا انواع صنایع‌دستی که هر کدام پیشینه تاریخی دارند و تمام این‌ها نشان‌دهنده هویت ملی ماست.

عکاسی و ثبت تصویر مناطقی که به آن‌ها سفر می‌کردید را چه طور شروع کردید؟

من حدوداً از سن بیست سالگی که آن زمان اولین دوربین‌های دیجیتالی وارد بازار شده بودند عکاسی را شروع کردم و تا به الآن حدود سی چهل هزار عکس تهیه کردم که در بین آن‌ها حدود سه هزار عکس نفیس وجود دارد. همیشه عاشق عکاسی و ثبت تصاویر زیبا بودم. سال گذشته برای افتتاحیه خیریه ایرانگرد عکس‌هایم را به نمایش گذاشتم که سفیرهای کشورهای مختلف از همان ساعات ابتدایی به نمایشگاه آمده بودند و به شدت مورد استقبال قرار گرفت؛ هرچند با وجود اینکه تعداد زیادی از مدیران سازمان صداوسیما را دعوت کردم تنها یک نفر در دقایق پایانی حضور پیدا کرد. این نمایشگاه بزرگ‌ترین نمایشگاه انفرادی از جاذبه‌های دیدنی ایران بود که تا به الان نظیر آن انجام نشده بود. جالب است بدانید از روز اول افتتاح نمایشگاه حدود سه هزار بازدیدکننده داشتیم و من از ابتدای صبح تا انتهای شب محتوای تصاویر را برای آن‌ها توضیح می دادم.

چه طور وارد فضای مستندسازی شدید؟

از سال 1387 وارد مؤسسه آقای اینانلو شدم و دوره‌هایی را با عنوان راهنمایان طبیعت‌گردی گذراندم. دو سال با ایشان همکاری داشتم و با تصویربرداری مستندهایی همچون «از لوت» و «زوم در تاریکی» فعالیت در حوزه مستند را شروع کردم. دو سال بعد و در 30 سالگی به صورت مستقل وارد فضای مستند شدم اما در ابتدا چون فرد شناخته شده‌ای نبودم و در سازمان هم فعالیتی نداشتم کار برایم دشوار بود. همان زمان با وجود اینکه ازدواج کرده بودم مجبور شدم خانه‌ام را بفروشم و تجهیزات مستندسازی بخرم. به کارم ایمان داشتم و همسرم نیز از من حمایت می‌کرد. حدود یک سال و نیم کار کردم و سه قسمت مستند را ساختم و به شبکه‌های مختلف ارائه دادم تا بتوانم بقیه قسمت‌ها را هم بسازم اما باز توجهی نشد. یکی با نام «اشکفت بهمن» درباره خانواده‌ای بختیاری و دیگری «قلعه شاداب» که مربوط به جاذبه‌ها و اماکن تاریخی خوزستان بود. در آن بازه زمانی به مشکل مالی زیادی برخورد کردم به همین خاطر از سر ناچاری تصمیم گرفتم تا آن‌ها را با قیمت پایینی به شبکه‌ها بفروشم که یکی از دوستانم به من توصیه کرد به شبکه چهار که ساختمان آن بیرون از سازمان بود و من اطلاع نداشتم ارائه بدهم. آقای رمضان نژاد که مدیر گروه مستند شبکه بودند به توصیه نیروی خدماتی آنجا که فیلم را دیده بود، مستند را دید و به آن علاقه نشان داد و نهایتاً قرار شد با انجام اصلاحاتی 13 قسمت برای شبکه چهار بسازم. این کار، آن زمان به عنوان پربیننده‌ترین برنامه شبکه چهار شناخته شد و از طرف آقای ضرغامی (رئیس وقت سازمان) تقدیر شد. با نظر رئیس سازمان و برای اینکه مخاطبان بیشتری مستند را ببینند ادامه پخش آن به شبکه یک سیما واگذار شد و به این ترتیب اولین کار من با عنوان ایرانگرد، روز نخست نوروز 92 روی آنتن  شبکه یک رفت.

بعد اتمام ایرانگرد مشغول به چه کاری هستید؟ ادامه ایرانگرد ساخته می‌شود؟

سری پنجم ایرانگرد که کارهای اولیه آن شروع شده است، ایرانگرد با وجود اینکه در سری چهارم پرمخاطب-ترین برنامه شده اما یکی از مشکلاتی که با آن مواجه شدم این است که برای قرارداد این کار 8 ماهی منتظر هستم تا کارهای مربوط به آن در سازمان انجام شود اما هنوز هم به امضا نرسیده و اینکه ایرانگرد با وجود بازخوردهای بسیار خوبی که گرفته اما در ساعات کم‌بیننده‌ی (ساعت 12:30) شب پخش می‌شود. در کنار ایرانگرد 5، برای اولین بار طرح مستند ایرانگرد کوچک هم برای شبکه کودک ارائه شده که قرار هست برای کودکان و آشنایی آن‌ها با فضای تاریخی و طبیعت ایران ساخته شود تا با فرهنگ ایرانی آشنایی بیشتری پیدا کنند و از همین سنین کودکی به هویت ملی خود توجه کنند. راوی این کار هم اگر خدا بخواهد پارسا قارایی، پسرم، خواهد بود. البته برای این کار به مشکلی برخورد کردیم که امیدوارم رفع شود تا بتوانیم این کار جذاب را بسازیم.

ساخت ایرانگرد در زمان تولید چه سختی‌هایی برای شما به همراه داشته است؟

چالش‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم، حدود ده یا پانزده نفر گروه تولید هستند که در فصل‌های مختلف برای ضبط، به مکان‌های زیادی سفر می‌کنیم. در زمستان با بارش شدید برف که مجبور به استفاده از بولدوزر می-شدیم و یا کوچ کردن همراه بختیاری‌ها و حمل‌ونقل تجهیزات با قاطر با توجه به اینکه راه مال‌رو بود و ما پیاده در حال تصویربرداری بودیم طوری که واقعاً برای بچه‌ها خسته‌کننده بود. باوجود بیماری و حتی کرونا به ضبط ادامه می‌دادیم. کار کردن در دمای 26- درجه و اینکه خود من مصدومیت‌های زیادی در این سال‌ها داشتم و یک بار حدود 9 ماه خانه‌نشین شدم به خاطر آسیب‌هایی که دیدم. البته برای من سختی این‌ها بعضاً کمتر از زمان‌هایی بوده که در صداوسیما به مشکل برخورد می‌کردم و جلوی کارم را می‌گرفتند.

بهترین خاطره‌ای که در طول این دوران داشتید چه بوده است؟

بهترین خاطره‌ای که داشتم این بوده که مستند ایرانگرد طی این 12 سال بین مردمانی که چه با آن‌ها کار کردیم و چه نکردیم در صنعت گردشگری قدم بزرگی برداشته است. به‌طور مثال در چابهار، اقامتگاه‌های بومگردی زیادی به‌واسطه سه ‌قسمتی که در آنجا کار کردیم ساخته شد طوری که استاندار وقت به من می‌گفت که دیگر محل سوزن انداختن در چابهار نیست و این برای من بزرگ‌ترین خاطره است. صنعت گردشگری صنعت مادری است که می‌تواند مشاغل زیادی را در حوزه‌های مختلف ایجاد کند و ایرانگرد توانست علاوه بر تأثیرگذاری فرهنگی، تأثیرگذاری اقتصادی هم داشته است.

عکس‌العمل‌های مخاطبان خارج از ایران نسبت به ایرانگرد چطور بوده است؟

ایرانگرد در کشورهای مختلف بیننده‌های زیادی داشته به‌طور مثال استرالیا، آمریکا، ژاپن، مالزی و ... این را برای اولین بار در هفته‌نامه صداوسیما بیان کنم که قصد دارم مستندی را برای مخاطبان خارجی بسازم، طرح این برنامه را به وزارت گردشگری ارائه دادم و استقبال هم کردند. برنامه‌ای به نام «سفر به سرزمین تروریست‌ها» که در آن دو گردشگر حرفه‌ای و معروف دنیا از آمریکا و اروپا به هم می‌پیوندند و به ایران سفر می‌کنند و با فضای آن آشنا می‌شوند. با توجه به اینکه دونالد ترامپ چند سال پیش، ملت ایران را تروریست خطاب کرد این ایده به نظرم آمد که از این دو گردشگر دعوت کنم تا این سرزمین را ببینند و با فرهنگ، مهمان‌نوازی و محبت ایرانی روبه‌رو شوند و آنچه می‌بینند را در فضای مجازی بین میلیون‌ها آدم به اشتراک بگذارند و به نظرم می‌تواند تأثیر بسیار زیادی در سطح جهان داشته باشد و آن تصویر واژگونه‌ای را که رسانه‌های غربی از ایران ساخته اند بشکند.

علاوه بر ساخت ایرانگرد برای رونق گردشگری داخلی برنامه‌ دیگری هم در نظر دارید؟

مستند مسابقه ایرانگردشو را در نظر دارم و طرح آن را برای 62 قسمت به تلویزیون داده‌ام. این برنامه، مسابقه-ای بین گردشگرهای مختلف کشور است که از طریق فراخوان و به صورت گزینش شده به مسابقه اضافه می-شوند و در گروه‌های جداگانه‌ای همراه با گروه فیلم‌برداری در مسیرهای مشخصی سفر می‌کنند و در انتها هم بر اساس پارامترهای مشخصی بین آن‌ها داوری می‌شود. در مرحله نهایی از بین 4 تیم برگزیده، مردم به آن‌ها امتیاز می‌دهند و تیم برتر معرفی می‌شود. البته این کار مقداری به مشکل مالی برخورد کرده است اما ان‌شاءالله با مشارکت سازمان صداوسیما و وزارت گردشگری بتوانیم آن را به ثمر برسانیم.

در این مسیر و کاری که انجام می‌دهید کدام یک از مستندسازان بزرگ دنیا را الگو قرار می-دهید؟

تمام انسان‌های موفق برای من الگو محسوب می‌شوند اما قهرمان زندگی من شهید چمران است. او یک معجزه و جمعی از اضداد است. روحیه لطیف و شعرگونه‌ای که داشت از یک طرف، ایستادگی در برابر ظلم از طرف دیگر، سرپرستی کودکان در لبنان، رها کردن موقعیت‌های کاری و رفتن به جنگ در سخت‌ترین شرایط، از او یک الگو و انسان جامعی ساخت. من تمام خاطرات و آثار شهید چمران را خواندم و به نظرم انسانی به تمام معنا فوق‌العاده بود و ناراحت می‌شوم که چرا سریال ویژه‌ای در مورد ایشان ساخته نشده است. ایران قدمتی چند هزارساله دارد و در این دوران افراد زیادی جان خود را برای این سرزمین دادند، اما از نظر من چمران چیز دیگری است. نگاه به چمران به من انگیزه و انرژی می‌داد که قدم کوچکی برای سرزمینم و هویت آن بردارم.

مسئله یا مشکلی به‌طور خاص هست که قصد داشته باشید اینجا مطرح کنید؟

من دغدغه ایران را دارم، زمانی که درخواست ساخت ایرانگرد را به آقای رمضان‌نژاد ارائه دادم، به او گفتم من می‌دانم می‌خواهم چه کنم به من اعتماد کنید که او هم اعتماد کرد و ایرانگرد ساخته شد. الان هم از صداوسیما و آقای جبلی درخواست می‌کنم تا کمک کنند برنامه‌هایی مثل «ایرانگرد کوچک» ساخته شود چراکه این کودکان، به هم‌وطنان و مسئولین هویت‌دار و هویت‌دان آینده کشور ما تبدیل می‌شوند تا به‌ درستی به آن خدمت کنند.

صحبت پایانی اگر دارید بفرمایید.

از همه عوامل ایرانگرد که طی این سال‌ها زحمات زیادی کشیدند و همیشه در کنارم بودند تشکر می‌کنم. همینطور از خانواده‌ام که طی این بیست سال حامی من بودند و از مردم که همیشه انرژی زیادی به من می‌دادند قدردانی می‌کنم. از سازمان صداوسیما و از همه مدیران آن هم با وجود اینکه سختی‌های زیادی در مسیر کارم کشیدم سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا به کشورم خدمت کنم.

امتیاز شما